شکنجه های وحشیانه زهرا 11 ساله / سرنوشت این دختر اشک همه را در می آورد
حوادث رکنا: با حرکات دست های نحیف و لاغر خود می خواست بگوید که من روزه هستم و نمی توانم آب بخورم. رمقی در تن رنجور و ضعیفش نمانده بود و با چشمانی که حلقه اشک در آن می درخشید به مادرش خیره شده بود.
به گزارش رکنا، دختر ۱۱ساله که کر و لال است حرف های ناگفته زیادی از بی مهری این روزگار در صندوقچه اسرار زندگی اش پنهان کرده اما به خاطر مادرش حاضر نیست چیزی بگوید و ناله بی صدای او با شکوفه های اشک در صورت خزان زده اش جاری می شود.
مادر زهرا کوچولو با اندوهی سنگین در دایره اجتماعی کلانتری گفت: شوهر معتادم این بچه را آن قدر با زنجیر کتک زده که او با زبان روزه تا یک قدمی مرگ پیش رفته است. زن جوان با بغض شکسته درگلویش افزود: من از زندگی با این مرد بی غیرت خیری ندیدم. او چند سال قبل به دام هروئین افتاد و کارش را از دست داد.
همسرم بعد از مدتی به مصرف کراک و شیشه روی آورد من بدبخت هر روز ترازوی کوچکی به دستم می گیرم وکنار خیابان ها می نشینم تا کسی بیاید و خودش را وزن کند و از این راه بتوانم شکم ۲بچه بی گناهم را سیر کنم. زهرا دختر بزرگم اگرچه کر و لال است و نمی تواند حرفی بزند اما همیشه با صدای قلب مهربانش جای خالی مادرم را برایم پر کرده است و به جرات می توانم بگویم او تکیه گاه محکمی در زندگی پرفراز و نشیب و نکبت بارم است.
زن جوان چند ثانیه ای آرام گریست و دستی به پیشانی دختر معصوم خود کشید و گفت: چند سال قبل از دست کارهای شوهرم کلافه شده بودم و به خانه پدرم رفتم تا با خانواده ام مشورت کنم. او که متوجه این موضوع شده بود آن چنان زهرا را کتک زد که از ناحیه نخاعی آسیب جدی دید. همان موقع می خواستم طلاقم را بگیرم ولی با وساطت ریش سفیدهای فامیل و ابراز پشیمانی همسرم کوتاه آمدم و به زندگی با او ادامه دادم.
من و همسرم در تمام این سال ها با هم اختلافات و مشکلات جدی داشتیم تا این که چند روز قبل بچه هایم را برداشتم و به خانه پدرم رفتم. شوهرم تهدیدم می کرد به خانه برگردم. او وقتی با مخالفتم روبه رو شد زمانی که برای خرید از خانه پدرم بیرون رفته بودم به آنجا مراجعه کرده و این طفل معصوم را به خانه خودمان انتقال داده و پس از استعمال شیشه با زنجیر بدن این غنچه نازنین را کبود و زخمی کرده است. در این لحظه زهرا که شاهد گریه های مادرش بود به سختی دستش را بالا آورد و دست نوازشش را روی صورت مامان کشید. با اظهارات این زن، پلیس پدر زهرا را دستگیر کرد. مرد معتاد در برابر اظهارات همسرش گفت: این اتفاقی است که افتاده، شما می گویید چه کار کنم. عصبانی بودم بچه را کتک زدم و ... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
بنام خدا
باسلام وتبریک ولادت باسعادت یگانه منجی عالم بشریت
بازهم حکایت تکراری وسرنوشت تلخ بچه ها وبخصوص دختران معصوم وبی پناهی که بجای آنکه دریک محیط سالم وامن که بایدامکانات لازم برای رشدوشکوفائیشان فراهم شودزهرای۱۱ساله دریک محیط مسموم وشرایط فقیرانه اسیرچنگال بیرحم والدین ناباب دراینجاپدرمعتادشده و موردستم قرارمیگیردودردوران نوجوانی که زمان بلوغ همه جانبه وشکل گیری شخصیت انسان میباشدبهترین سالهای زندگیش اینگونه دررنج وسختی تباه میشود.این نوگلان چه گناهی کرده اندکه بایدبعلت شرایط نامساعدتحمیلی خانوادگی وزندگی درجامعه ومحیطی باساختارهای ظالمانه قبل ازشکوفائی،بیرحمانه پرپرشوند.بنظرمیرسددختربیچاره دارای ایمان قوی است وشایددراین دوره وزمانه وانفساکه هرکس بیشتربفکرخودودرنهایت خانواده وتامین آسایش آنهااست که آنهم ناشی ازفشارفراوان اقتصادی بربیشتراقشارجامعه میباشدشایدتنهاتکیه گاه ونقطه قوت اودرچنین شرایط سختی که هربچه ای دراین سن وسال درمقابل آن خردمیشود،خداباشدکه همانا اوامن ترین پناهگاه وبزرگترین یاری دهنده انسانهای درمانده ومظلوم میباشدالبته این نافی وظایف انسانها دربرابریکدیگرنمیباشد.ازپدربی غیرت وعملی زهراگرفته تامادربدبختش که دراثربی پناهی وناآگاهی ازحقوق انسانی خودوفرزندان بیگناهش بناچارشوهرظالم وطفیلی خودراتحمل میکند مراجع قانونی مسئول حمایت ازاینگونه اقشاروهمه کسانی(خانواده ها)که بایدازایجادچنین شرایطی جلوگیری کنندمقصرهستندنکته قابل توجه ومشترک حوادث مشابه وبیشترناهنجاریهاوبدبختیهائی که گریبان خانواده هارامیگیردوعواقب وعوارض وضایعات جبران ناپذیری مانندخیانت،تجاوزوقتل رابدنبال داردکه بامطالعه شرح خیلی ازدرگیریهای خانوادگی به آن پی میبریم بلای خانمان سوزاعتیاداست برای جلوگیری ازخسارات بیشترهرچه سریعتربایدفکرچاره بود.
علل اصلی تکرارچنین فجایعی بطورخلاصه:۱-خلاءیاعدم اجرای صحیح وکامل قوانین اجتماعی حمایتی خانواده بویژه کودکان وزنان ۲-عدم جوابگوئی ونقص برنامه ریزیهای جهت حل اساسی مسائل اجتماعی۳-نبودسازوکارهای لازم ونهادهای قانونی نظارتی جهت رعایت حقوق شهروندان بخصوص خانواده هایاغفلت وسهل انگاری این مراجع درعمل وظایف خودیانامناسب بودن افراداین نهادها۴-بی کفایتی وسوء مدیریت دست اندرکاران مشابه موارددرحوزه های دیگر۵- عدم برخوردصحیح وناکارآمدی برنامه های شناسائی،درمان معتادان وریشه کنی اعتیاد
راه حل مقطعی وکوتاه مدت این مشکل:۱-شناسائی سریع اینگونه خانواده هاوحمایت افرادآسیب پذیروپوشش کامل خدمات موردنیازآنها توسط نهادهای مربوطه مانندبهزیستی وکمیته امدادامام خمینی۲-شناسائی ضربتی معتادین بخصوص پدران گرفتاراین بلیه وهدایت آنها به مراکز ترک اعتیادجهت درمان وبازپروری۳-بدون شک همه مادرمقابل گرفتاری همنوعان خوددرتنگناها مسئول بوده وهرکس بنوبه خودودرحدتوانش بایددرجهت حل مشلات آنهارایاری نمایداگرخانواده هائی که ازامکانات مالی خوبی برخوردارند درصورت تمایل به نگهداری یک یادوبچه که والدین آنها صلاحیت نگهداری ازآنهاراندارنداهتمام ورزند.یادرصورتیکه ازنظرمسکن وجاومکان شرایط مناسب ماندن بچه هائی مثل زهراوخواهرش نزدیکی ازوالدین یاخویشاوندانشان فراهم باشد،هزینه های مخارج ماهانه یابخشی ازآنراتامین نمایند،ظرف مدت کوتاهی مشکل اصلی اینگونه فرزندان حل خواهدشد.
من دراینجااعلام میکنم که میتوانیم باهمکاری همه کارشناسان رشته های مختلف مانندروانشناسی،جامعه شناسی و....ومسئولین ونهادهای اجتماعی متولی امورخانواده دریک فرآیندبررسی دقیق وشناسائی کامل علل،عوامل وریشه های بروزنابسامانیهاومعضلات اجتماعی مانند فقر،دزدی،اعتیادو......جلوی بیشتریاهمه مشکلات یادشده جامعه راگرفت ومحیطی سالم وامنیتی فراگیر برای همه فرزندان این سرزمین فراهم نمائیم.باتوجه به ایده هاوافکارخلاقانه فراوانی که دراین زمینه دارم،آماده همفکری وهمکاری بی شائبه باهمه کسانی هستم که بچه هائی مثل زهرا رافرزندان خوددانسته ودرراه مواجهه بامعضلات اجتماعی مسئولیتی داشته ونیز کسانی که دغدغه محرومین وستمدیگان جامعه مانندمادرزهرارادارندومیتوانندبهرنحوی درجهت کاستن ازرنج این انسانهای گرفتارکمکی بنمایندوپیشاپیش دست آنهارا بگرمی میفشارم.به امیدروزی که درهیچ جای ایران زمین به هیچیک ازفرزندان ومادران ستمی روانشودوهمه آحادملت ازحداقل همه امکانات موردنیازیک زندگی سالم انسانی برخوردارشوند.که این آرزوبدون بسیج ملی وهمکاری دولتمردان محقق نخواهدشد.