دسیسه پلید ترین مرد برای مادر و دختر
رکنا: مادر و دختری که درمانده هزینه بیمارستان بودند در دام پلید ترین دزد گرفتار شدند.
سر کار بودم که با تماس دخترم نفهمیدم چگونه خودم را به بیمارستان رساندم. همسرم از مدت ها پیش بیماری قلبی داشت اما به خاطر هزینه های سنگین عمل جراحی از مراجعه به مرکز درمانی خودداری می کرد. وقتی از پزشک معالج وضعیت همسرم را جویا شدم، گفت: همسر شما به عمل فوری نیاز دارد و باید بستری شود. دیگر چاره ای نداشتم باید به هر طریقی هزینه های درمان را تأمین می کردم. اگرچه صاحبکارم حاضر شد یک ماه حقوق به من مساعده بدهد اما هنوز هم با وجود پس اندازهایم مبلغ زیادی کسر داشتم. شب که خیلی ناراحت و در افکار خودم غوطه ور بودم دختر کوچکم کنارم نشست، او سرش را خم کرد و با بغض گفت: مادر گوشواره هایم را بیرون بیاور تا بفروشیم. با چشمانی پر از اشک صورتش را بوسیدم و گفتم خدا بزرگ است. روز بعد برای واریز مبلغی که تهیه کرده بودم، به بیمارستان رفتم. در این حال جوانی که متوجه اوضاع شده بود، خطاب به من گفت: من از کارمندان بیمارستان هستم و می توانم نیمی از هزینه های عمل را برایتان از مددکاری بیمارستان تخفیف بگیرم. با شنیدن این جمله خیلی خوشحال شدم و او را دعا کردم. آن جوان از من خواست کارت عابربانک و رمز آن را به او بدهم تا پس از گرفتن تخفیف بقیه پول را از حسابم برداشت کنند. حدود نیم ساعت از این ماجرا گذشت ولی خبری از آن جوان نشد. وقتی به جست و جوی او پرداختم متوجه شدم که در دام یک کلاهبردار افتاده ام و شخصی با این مشخصات کارمند بیمارستان نیست. دیگر نمی دانستم چه کنم، بالاخره با کمک مددکاری بیمارستان و یکی از بستگانم مقداری از پول بیمارستان را پرداخت کردم و پزشک معالج نیز همسرم را عمل کرد. روز بعد وقتی در راه بیمارستان بودم از کلانتری فیاض بخش تماس گرفتند که فرد کلاهبردار با همکاری مددکاری و انتظامات بیمارستان دستگیر شده است. آن جا فهمیدم که او از افراد درمانده دیگری هم با این شگرد سرقت کرده است. او موفق نشده بود پول های مرا خرج کند. به آن جوان معتاد گفتم شایسته نیست انسان از افراد درمانده سرقت کند! این جمله را گفتم و مجازات او را به قانون سپردم. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر