گفت و گو با مردی که حکم حبس ابد گرفت
حوادث رکنا: 5سال از آن روزی که قدم در بیراهه گذاشت و دفتر زندگی اش را خط خطی کرد و به زندان افتاد، می گذرد. روزگاری خطاطی می کرد و در حرفه تابلوسازی استاد بود اما در یک بزنگاه و در امتحان دیکته زندگی اش رفوزه شد و همه چیز را باخت.
به گزارش رکنا، راهی که پیمود جز ناامیدی و سرافکندگی برایش ارمغانی نداشت و دچار خسران شد. این مرد حالا در گوشه ای از زندان کز کرده است و مدام به اعمال سیاه گذشته اش می اندیشد.
به گفته خودش اگر پایش را بیشتر از گلیم اش دراز نمی کرد شاید این روزهای تلخ و غم انگیز را نمی دید و چنین تاوان سختی را با از دست دادن عمر و جوانی اش در زندان پس نمی داد.
در ادامه گفت و گوی خبرنگار ما را با مرد زندانی که حکم حبس ابد گرفت، از نظر می گذرانید.
چه شد سر از زندان در آوردی؟
5سال است به جرم نگهداری مواد مخدر صنعتی، در زندان شب را صبح می کنم.
سابقه کیفری و اعتیاد داری؟
اولین بارم است. اعتیاد نداشتم اما بعضی وقت ها تفننی تریاک مصرف می کردم.
شغل ات چه بود و چقدر سواد داری؟
تا دیپلم بیشتر درس نخواندم. خطاط و تابلوساز و از نوجوانی در این حرفه مشغول به کار بودم.
چطور شد به سمت قاچاق مواد رفتی؟
مدت ها برای خودم مغازه داشتم و کاسبی می کردم. بعد از تشکیل خانواده به خاطر بلندپروازی های خودم، بدهی بالا آوردم. به قول معروف، پایم را بیشتر از گلیم ام دراز کردم و روز به روز در منجلاب قرض و بدهی فرو رفتم به طوری که دخل و خرجم با هم نساخت و بعد از مدتی ورشکست شدم و به ناچار مغازه ام را جمع کردم. بعد از آن مانده بودم چه کار کنم.
برای فرار از فکر و خیال به پارک نزدیک خانه مان می رفتم تا کمی هوا بخورم. مدتی از رفت و آمدم به پارک گذشت تا این که روزی در داخل پارک با چند خلافکار سابقه دار آشنا شدم. به خاطر بیکاری و بدهی، پیشنهاد وسوسه انگیز آن ها را در ازای نگهداری مواد در خانه ام و تحویل آن به خریدار قبول کردم. این ماجرا مدتی ادامه داشت تا این که یک روز در حین جا به جایی و تحویل مواد به خریدار گیر افتادم و بعد از آن سر از زندان درآوردم.
هر بار بابت نگهداری و تحویل مواد چقدر دستمزد می گرفتی؟
هر بار بابت نگهداری و تحویل مواد از 200 تا 500 هزار تومان گیرم می آمد. پول وسوسه کننده ای بود چون بدون زحمت زیادی مبلغ خوبی در مدتی اندک گیرم می آمد.
اگر چه عرق نمی ریختم اما از شدت استرس اصلاً شب ها خواب نداشتم.
خانواده ات با این کار نادرست تو مشکلی نداشتند؟
خانواده ام اصلاً از کارهای خلافم خبر نداشتند و درباره این ماجرا چیزی به آن ها نگفتم چون اگر همسرم بویی از این ماجرا می برد هیچ وقت حاضر نمی شد مواد را در خانه نگه دارم. همسرم خیال می کرد کار سیار انجام می دهم و با دوستانم در کار خرید و فروش اجناس دست دوم و ضایعات هستم، برای همین با من کاری نداشت.
چه حکمی بابت قاچاق مواد برایت صادر شد؟
حکم اول من اعدام بود اما چون بار اولم بود و سابقه نداشتم حکم ام تخفیف خورد و به حبس ابد تقلیل یافت.
از اول خطاطی می کردی؟ چند فرزند داری؟
یک فرزند دارم و حدود 15 سال خطاطی می کردم و از این طریق چرخ زندگی ام را می چرخاندم.
هر چند درآمدش زیاد نبود اما با برکت بود و حداقل شب ها راحت و بدون استرس و ترس می خوابیدم. هم اکنون داخل زندان خطاطی و کارهای فرهنگی می کنم تا بعد از آزادی از زندان دوباره سر شغل اولم برگردم. کاش قناعت پیشه می کردم و پایم را بیشتر از گلیم ام دراز نمی کردم تا این روزهای تلخ را تجربه نکنم و به خاک سیاه ننشینم.
خانواده ات بعد از زندانی شدنت چه کار کردند؟
خانواده ام هر روز با مشکلات جدیدی رو به رو می شدند. وقتی مرد بالای سر خانواده اش نباشد اعضای خانواده دچار دردسر می شوند چرا که نه درآمدی دارند و نه پشتوانه ای.
خانواده ام با یارانه و کمک دیگران و البته نهادهای حمایتی به سختی زندگی شان را اداره می کنند و من با ندانم کاری بدجور همسر و فرزندم را در باتلاق طمع خود فرو بردم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر