بازگشت از سوئد برای ارثیه خونین پدری در تهران
حوادث رکنا: عامل جنایت خیابان جردن تهران پسری بود که در بازگشت از سوئد پدرش را کشت.
به گزارش رکنا، ساعت هشت شب سی و یکم شهریور امسال مرد 80 ساله ای روی تخت بیمارستان شهدای تجریش به کام مرگ فرو رفت و ماموران کلانتری 103 گاندی در جریان یک جنایت قرار گرفتند.
پس از تجسس های میدانی ماجرای این جنایت به ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران و بازپرس ویژه قتل پایتخت مخابره شد.
بررسی های جنایی نشان داد قربانی قتل پیرمردی به نام "خسرو است که با ضربه ای به سرش از پای درآمده است.
کارآگاهان در نخستین مرحله به بازجویی از زن 65 ساله به نام سارا را که خواهر خسرو بوده و همراه برادرش در بیمارستان حضور داشت، تحت بازجویی قرار دادند.
سارا گفت: برادرم پسری دارد به نام شاهین 53 ساله که مقیم کشور سوئد است و 10 روزی می شود به ایران آمده است ، برادرم به علت بیماری در خانه اش با همسرش که پیر و از کار افتاده است زندگی می کنند.
وقتی مشخص شد همسر خسرو می تواند رازگشای جنایت باشد سراغ او رفت این زن گفت: روز حادثه 29 شهریور بود که شاهین به خانه آمدو با پدرش شروع کرد به صحبت درباره ارث و میراث که چرا حق مرا نمی دهی؟ جر و بحث بین آن دو بالا گرفت که ناگهان شاهین به سمت شوهرم حمله ور شد و او را به باد کتک گرفت و از آن جایی که من نمی توانستم کاری کنم، بلافاصله رفتم و سرایدار را برای کمک صدا زدم تا برگشتم دیدم که خسرو بی هوش روی زمین افتاده است و از شاهین هم خبری نیست که با اورژانس تماس گرفتم و وی را برای انجام اقدامات درمانی به بیمارستان منتقل کردند .
وقتی عامل جنایت شناسایی شد دستور دستگیری شاهین از سوی بازپرس پرونده صادر شد و کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه شاهین در محدوده جنت آباد شدند و وی را روز دوم مهرماه بازداشت کردند.
شاهین در بازجویی ها گفت: من و پدرم چند سالی است بر سر مسائل مالی اختلاف شدید داریم حتی او یک آپارتمانی را که در محدوده خیابان فرشته بود و سه دانگ آن سهم من بود، فروخته و چیزی به من نداده بود و مرتب امروز و فردا می کرد.
وی افزود: روز 19 شهریور ماه از سوئد به ایران بازگشتم و روز حادثه با پدرم درباره این موضوع صحبت می کردیم که ناگهان پدرم شروع به فحاشی کرد و چون پیر بود من هیچ عکس العملی نشان ندادم و گفتم نگو پدر جان ... که با عصایی که در دست داشت بر سر من زد که دیگر من چیزی نفهمیدم و شروع به کتک زدن وی کردم و در یک آن دیدم روی زمین افتاده است.
صورتش خونی شده بود از ترس فرار کردم و چند روزی در منزل یکی از دوستانم مخفی شدم .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر