ساعت یک ظهر چهارشنبه ۲۹ خرداد مرگ مرد میانسالی به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد مرد میانسال به‌نام خسرو راننده تاکسی بوده که هنگام درگیری لفظی با سرنشینان یک خودروی سمند حالش بد شده و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. سرنشینان سمند که زن و شوهر جوانی بودند نیز در همان صحنه درگیری توسط مأموران پلیس بازداشت شده بودند. متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را سکته اعلام کردند. از آنجا که راننده میانسال در جریان درگیری با زوج جوان سکته کرده بود، بازپرس جنایی آن‌ها را به اتهام تسبیب در قتل غیر عمد با قرار وثیقه بازداشت کرد، اما پس از سپردن وثیقه آزاد شدند. این درحالی است که بازپرس جنایی دستور بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه و تحقیق از شهود را صادر کرد.

گفتگو با راننده سمند

مرد جوان که یکی از طرفین این درگیری مرگبار است از جزئیات این حادثه گفت.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

من و همسرم به همراه دو دخترم به دفتر خانه می‌رفتیم تا سند خودروی سمند را که به تازگی معامله کرده بودیم به‌نام بزنیم. در خیابان آزادی نرسیده به بزرگراه نواب در ترافیک بودیم که یک خودروی تاکسی پژو از پشت سر شروع به بوق زدن کرد. با دست اشاره کردم و گفتم ترافیک است مگر نمی‌بینی؟ راننده همزمان با بوق زدن فحاشی کرد. عصبانی شدم و من هم جوابش را دادم. سر همین مسأله بحثمان شد و راننده تاکسی از ماشینش پیاده شد و به سراغ من آمد. چون ترافیک بود همان وسط خیابان با هم جرو بحثمان شد. چند لحظه‌ای که گذشت مردم ما را جدا کردند. سوار ماشینم شدم که آنجا را ترک کنم که ناگهان خسرو جلوی ماشین من کف خیابان خوابید.

شما چکار کردی؟

سعی کردم با تغییر مسیر از کنارش رد شوم. اما خسرو همچنان داد و فریاد می‌زد و من فرمان را به هر سمتی می‌گرفتم او خودش را به همان سمت می‌کشید. بعد هم بلند شد و با مشت روی ماشینم کوبید. ناگهان حالش بد شد و از پشت سر به زمین افتاد. من و همسرم از ماشین پیاده شدیم و به اورژانس زنگ زدم. دقایقی بعد امدادگران اورژانس خسرو را به بیمارستان بردند. ما هم به کلانتری منتقل شدیم، اما ساعتی بعد گفتند که راننده تاکسی فوت کرده و ما بازداشت شدیم.

فکرش را می‌کردی چنین اتفاقی بیفتد؟

هیچ وقت.‌ای کاش عصبانی نمی‌شدم و به راهم ادامه می‌دادم من می‌خواستم به خاطر خرید خودروی جدید آن شب همسر و بچه هایم را به رستوران و پارک ببرم، اما کارمان به اینجا رسید.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.