گروگان گرفتن مامور پلیس در بازرسی جاده ای قاین /  سر ستوان سوم غلامی شهید شد + عکس

به گزارش رکنا،  قاضی رمضانی در ابتدا گفت: در این جلسه اتهام وارده به متهمان از جنبه آدم ربایی و گروگان گیری رسیدگی می شود.به گزارش خبرنگار ما، هفدهم مهر ماه سال گذشته ماموران مستقر در ایستگاه بازرسی قاین هنگام کنترل خودروهای عبوری مشاهده کردند که یک دستگاه پراید وارد مسیر بازرسی شد و دو سرنشین خودرو پیاده شدند و به سمت محوطه انتظامی حرکت کردند. ماموران دلیل را جویا شدند و درخواست مدارک کردند که یکی از آن ها بدون مدرک شناسایی بود بنابراین ماموران برای بررسی بیشتر دو فرد مظنون را به کیوسک ایستگاه هدایت کردند اما هنگام بازرسی، یکی از آن ها با خارج کردن کلت کمری از زیر لباس، اسلحه را مسلح و آن را به سمت سر ستوان سوم غلامی نشانه گرفت و وی را تهدید به قتل کرد و با وجود هشدار و دعوت به آرامش فرد مسلح از سوی ماموران، با کمک همدست خود اقدام به توقف یک دستگاه پژو کرد که ضمن آن مامور در اختیار فرد مسلح برای این که درگیری مسلحانه رخ ندهد از همکاران خود خواست به سمت فرد مسلح شلیک نکنند.بنا براین گزارش، فرد مسلح همدست خود را که در میان خودروهای مستقر در ایست و بازرسی مخفی شده بود فرا خواند و مامور انتظامی را سوار خودرو و فرار کردکه ماموران مستقر در ایست و بازرسی ابتدا چند تیر هوایی اخطار شلیک کردند و سپس لاستیک های خودرو را نشانه گرفتند که پس از طی مسافتی خودرو به مانع برخورد کرد و متوقف و فرد مسلح همراه با مامور انتظامی از خودرو خارج شد و به سمت ماموران مستقر در ایستگاه بازرسی تیراندازی کرد. در این درگیری مسلحانه ستوان سوم علی غلامی به شهادت رسید و فرد مسلح از صحنه فرار کرد اما در ادامه دستگیر و همدست او که مصدوم شده بود به بیمارستان منتقل شد. در این جلسه دادگاه، اعراب شیبانی نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست از دادگاه رسیدگی کننده تقاضای مجازات قانونی را مطرح کرد. سپس پدر،مادر و همسر شهید غلامی در جایگاه ایستادند و برخورد قانونی برای هر دو متهم پرونده را خواستار شدند.

در ادامه قاضی پرونده، متهم (ف-الف) 30 ساله را به جایگاه فرا خواند. متهم در دفاع از خود گفت: اسلحه را برای سرقت مسلحانه از یک طلافروشی در مشهد، از زاهدان خریدم که در مسیر اسلحه در اختیار همدستم بود اما نرسیده به ایستگاه بازرسی قاین اسلحه را از (ع-ج) گرفتم و زیر لباسم مخفی کردم. در ایستگاه بازرسی مامور به همدستم شک کرد و من از خودرو پیاده شدم که شک آن ها بیشتر شد و وقتی همدستم مدارک نداشت و می‌خواست بازرسی بدنی شود، شهید غلامی مرا هم صدا زد و چون ترسیده بودم اسلحه را مسلح کردم و پیش خودم گفتم گیر افتادیم. وقتی شهید غلامی و همکارانش ما را هدایت می کردند به دلیل ترس، اسلحه را به سمت وی و او را در اختیار گرفتم و در گوشش گفتم خودرویی مهیا کن تا ما برویم و به کسی کاری نداریم. او هم که نمی خواست برای مردم اتفاقی رخ دهد گفت همکاری می کنم. وی ادامه داد: در ادامه راننده یک پژو و خانواده اش را به زور پیاده کردم و سوار خودرو شدم که شهید غلامی به همکارانش گفت تیراندازی نکنید بعد از طی مسافتی تیراندازی شروع شد که خودرو به یک مانع برخورد کرد. شهید را پیاده و من هم به سمت ماموران تیراندازی کردم و وقتی که قصد داشتم شهید را برای فرار خود بلند کنم گفت به من دست نزن تیر خوردم و دیگر از ترس فرار کردم که دستگیر شدم.

قاضی: شما سابقه دارید؟

متهم: سابقه ای ندارم و اولین بار است که مرتکب جرم می شوم.

قاضی: سابقه کلاهبرداری در مشهد دارید؟

متهم: نمی دانم شاید برای معامله خودرو باشد که در قبال آن باید کاری انجام می دادم اما سابقه کیفری ندارم.

قاضی: چقدر طول کشید از زمانی که شهید را گروگان گرفتید و حرکت کردید و چند متر بعد تیراندازی شد؟

متهم: پنج تا 15 دقیقه طول کشید و مسافت هم فکر کنم 15 متر بود.

قاضی: لحظه سوار کردن گروگان خود، شهید سوار شد یا با تهدید سوار کردید؟

متهم: خود شهید همکاری کرد.

قاضی: هنگامی که شهید را به گروگان گرفتید چه کسی در ایستگاه بازرسی بود؟

متهم: کسی حضور نداشت.

قاضی: می گویید در ایستگاه بازرسی کسی نبود پس چطور شهید به همکارانش هشدار می داد؟

متهم: حواسم نبود فکر کنم دو نفر بودند یادم نمی آید.

قاضی: چه نیازی داشتید که نقشه سرقت مسلحانه از طلافروشی و تهیه اسلحه را کشیدید؟

متهم : ورشکسته شده بودم و زندگی ام فلج شده بود.

قاضی: اعتیاد به مواد مخدر هم دارید؟

متهم: اعتیاد ندارم، مشروب مصرف می کردم.

در ادامه متهم( ع-ج) در جایگاه ایستاد و مشارکت در آدم ربایی و گروگان گیری به او تفهیم شد. متهم در دفاع از خود بیان کرد: در کمپ با (ف-الف) آشنا شدم.

قاضی: نحوه درگیری در ایستگاه بازرسی چطور بود؟

متهم: وقتی برای بازرسی هدایت شدیم (ف- الف) با اسلحه ای که داشت شهید غلامی را گروگان گرفت و من از ترس پشت یک خاور مخفی بودم که صدا زد و من پشت فرمان نشستم که بعد از تیراندازی سرم سوخت و دیگر چیزی یادم نمی آید.

قاضی: نحوه گروگان گیری را توضیح دهید.

متهم: همدستم با شهید صحبت می کرد دیگر چیزی یادم نیست گفتم فراموشی دارم.

قاضی: خودرو چه زمانی متوقف شد؟

متهم: حرکت کردم و 500 متر بعد سرم و پایم سوخت و دیگر نفهمیدم.

قاضی: نقشه سرقت مسلحانه و تهیه اسلحه را کی پیاده کردید؟

من نقشه ای نداشتم، فکر (ف-الف) بود.

در همین هنگام همدستش با صدای بلند گفت: راستش را بگو، خودت طلافروشی را با (ج) نشانم ندادی، اسلحه فروش را خودت معرفی نکردی؟ تو اسلحه را خریدی.

متهم: من فقط فرد اسلحه فروش را نشان (ف- الف) دادم.

در ادامه وکیل تسخیری (ف- الف) لایحه دفاعی را به دادگاه تقدیم کرد و سپس وکیل تعیینی متهم (ع-ج) نیز توضیحی ارائه داد و شرح دفاعیات خود را در قالب لایحه دفاعی تقدیم دادگاه کرد.

در پایان قاضی اعلام کرد در مهلت قانونی رای صادر و به طرفین ابلاغ خواهد شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی