بالاخره درسم هم تمام شد. دیگر باید می رفتم دنبال گرفتن پذیرش از یک دانشگاه معتبر. از هر کس که می شد کمک گرفتم و سوابق تحصیلی ام را برای چند دانشگاه فرستادم. فکر می کردم به زودی جوابم را بدهند اما چند ماه گذشت و از هیچ کدام خبری نشد. نزدیک ۹ ماه گذشته بود و من هنوز بلاتکلیف بودم. بالاخره یک شب وقتی ایمیل هایم را کنترل می کردم آن چیزی را که مدت ها دنبالش بودم دیدم. دعوتنامه یکی از دانشگاه های مطرح انگلستان بود. باید ۶ ماه دیگر به آن جا می رفتم و تحصیلم را شروع می کردم. رویاهایم در حال تبدیل شدن به واقعیت بود. من به خدمت سربازی نرفته بودم و یکی از اصلی ترین کارهایم گرفتن معافیت تحصیلی بود. چند روز بعد به سازمان نظام وظیفه رفتم تا در این باره پرس و جو کنم. وقتی به یکی از کارمندان گفتم ۹ ماه است که درسم تمام شده و ۶ ماه بعد می خواهم از کشور خارج شوم جوابی به من داد که همه رشته هایم را پنبه کرد. او گفت فاصله تحصیل بین دو مقطع تحصیلی حداکثر باید یک سال باشد. در غیر این صورت باید اول به سربازی بروم و بعد درسم را ادامه بدهم. باید کاری می کردم تا آرزوهایم به همین زودی رنگ نبازد. جلوی در نظام وظیفه مرد جوانی به من نزدیک شد و گفت اگر بخواهم می تواند کمکم کند. او گفت در سازمان نظام وظیفه آشنا دارد و هر کاری که بخواهد می تواند انجام دهد. گل از گلم شکفت و گوش تیز کردم تا خوب حرف هایش را بشنوم. گفت: اگر ۸ میلیون تومان به او بدهم می تواند برایم کارت پایان خدمت بگیرد. شماره اش را گرفتم و فردای آن روز همه پس اندازم را به حسابش واریز کردم. او مدارکم را گرفته بود تا یک هفته بعد کارتم را تحویل دهد. مرد خوش قولی بود. یک هفته بعد کارت را تحویل داد. او گفته بود کارت را به طور قانونی برایم گرفته است و اطمینان داده بود هیچ مشکلی پیش نمی آید. دیگر هیچ دغدغه ای نداشتم. با خیال راحت به اداره گذرنامه رفتم. در آن جا وقتی کارت را نشان دادم چند دقیقه بعد یک مأمور پلیس سراغم آمد و گفت کارت پایان خدمتم جعلی است. این را گفت و من را بازداشت کرد. تنها چیزی که از فروشنده کارت داشتم یک خط تلفن اعتباری بود که ردیابی آن به جایی نرسید. حالا چند ماه از این ماجرا می گذرد و من با سپردن وثیقه در مجتمع قضایی بعثت تهران آزاد هستم و باید چند ماه دیگر عازم خدمت سربازی شوم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی