دختر 18 ساله که مرکز مشاوره پلیس Police را تنها پناهگاه خود یافته بود، سال ها عقده های تلنبار شده اش را بی پرده روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد ریخت و با بیان این که زندگی تاریک من در مسیری قرار دارد که انتهایش به نابودی می رسد، در تشریح ماجراهای تلخ زندگی اش گفت: 18 سال قبل در خانواده ای فقیر و بی بضاعت متولد شدم. پدر و مادرم به مواد مخدر Drugs اعتیاد داشتند اما نمی توانستند هزینه های اعتیادشان را تامین کنند به همین خاطر منزل اجاره ای ما در حاشیه شهر پاتوق خلافکاران و معتادان بود.

افراد مختلفی از زن و مرد و پیر و جوان گرفته تا دزدان و خلافکاران به خانه ما می آمدند و برخی خرده فروشان نیز مواد مخدر مصرفی آن ها را تامین می کردند، در این میان هرکدام از آنان مقدار کمی مواد به پدر و مادرم می دادند تا روزگارشان را بگذرانند. در حالی که من در مقطع ابتدایی درس می خواندم اما باید کنار تک شعله می نشستم تا با چایی از معتادان پذیرایی کنم.

با آن که هنوز کودکی خردسال بودم ولی آرام آرام معنای نگاه های بی شرمانه برخی از افرادی را حس می کردم که هر روز برای استعمال مواد مخدر به منزل ما می آمدند. در همین روزها بود که پدرم دیگر به خانه نمی آمد اما وقتی همسایگان می گفتند پدرت کارتن خواب شده است! معنی آن را نمی فهمیدم با وجود این، خیلی دوست داشتم درس بخوانم اما وقتی همکلاسی هایم را می دیدم که از فروشگاه مدرسه خوراکی می خرند یا در کیفشان ساندویچ های خوشمزه دارند خیلی به آن ها غبطه می خوردم و دوست داشتم طعم آن خوراکی ها را بچشم تا این که روزی هنگام زنگ تفریح از کیف یکی از همکلاسی هایم مقداری خوراکی و پول دزدیدم.

وقتی ماجرا لو رفت و مسئولان مدرسه متوجه شدند به ناچار ترک تحصیل کردم چرا که از آن روز به بعد به «دزد کلاس» معروف شده بودم و همکلاسی هایم پدرم را «کارتن خواب» و مرا دزدی theft می دانستند که نباید کنارم بنشینند. بعد از این ماجرا بود که خانه نشین شدم و در معرض دید برخی انسان های شیطان Evil صفت قرار گرفتم با آن که خیلی دوست داشتم مانند دیگر دختران عروسک بازی کنم و به جست و خیز بپردازم ولی هیچ گاه آرزوهایم برآورده نشد و برای یک بار هم که شده از ته دل نخندیدم. 14 سال بیشتر نداشتم که دیگر مردان هوسران کنارم می نشستند و ...

پدر و مادرم این صحنه های زشت را می دیدند اما به خاطر مقداری مواد مخدر که خرده فروشان یا معتادان به آن ها می دادند، دم برنمی آوردند وخودشان را بی خبر از ماجرا نشان می دادند. وقتی آرام آرام منزل ما به پاتوق مردان هوسران هم تبدیل شد تصمیم به فرار Escape از خانه گرفتم و درحالی که 16سال بیشتر نداشتم چاره ای جز قدم گذاشتن در همان مسیر تاریک و کثیف نیافتم به طوری که دیگر واژه هایی مانند خوشبختی، آینده، لبخند، زندگی و ...

در امتداد همین تاریکی ها قرار گرفتند و برایم بی معنی شدند. با وجود این امروز تصمیم گرفتم تا به پلیس پناه ببرم شاید بتوانم به امتداد روشنایی بازگردم و ... شایان ذکر است به دستور سروان ولیان (رئیس کلانتری پنجتن مشهد) این دختر جوان به مراکز امدادی و مشاوره ای معرفی شد.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

شوهرم می خواست زبانم را ببرد که پذیرفتم در خانه اش16 سال زندانی باشم!

2 جوان مرا در دخمه شیطانی آزار دادند / فرهاد نفر سوم بود که دختر جوان را فراری داد! + عکس

قتل عروس همدانی در مقابل چشمان شوهرش + جزئیات

داماد خائن هنگام مراسم عقد عروس را عوض کرد / مهمانان شوکه شدند! + عکس

نیمه شب وقتی بیدار شدم، شوهرم و یک زن غریبه را در حمام دیدم! / اعتراف زن قاتل سریالی گیلان +عکس

3 مرگ عجیب در تهران / نوزادی هنگام ختنه شدن، زن جوان هنگام زایمان و مردی هنگام عمل جراحی لاغری!

راز کثیف فتانه دختر آرایشگر 2 روز پس از شکنجه در خانه کامران لو رفت! + عکس

سرنوشت شوم دختر 8 ساله در اتاق اعتراف کلیسا / کشیش کثیف دستگیر شد+ عکس

واژگونی خودرو شاسی‌بلند راز باغ ویلا را لو داد / 28 شاکی در تعقیب راننده بودند!

مرد شکاک همسایه خود را عقیم کرد / او با زنم در خانه تنها بود! + عکس

دختر دانشجو دروغ بزرگی برای بی آبرویی اش گفت! / پزشکی قانونی ثابت کرد+عکس

دختر 16 ساله در خانه مرد مطلقه صحنه وحشتناکی دید!

وبگردی