وقتی به آن زن کمک کردم و او را به بیمارستان رساندم احساس می کردم برداشتن مبلغی اندک از حساب بانکی او هیچ اشکالی ندارد چرا که کمک من به او ارزش بیشتری دارد اما پس از آن وسوسه شدم و مبالغ بیشتری را از حساب او سرقت کردم. درحالی که نمی دانستم آن زن با کارکردن در کوره های آجرپزی این مبلغ را پس انداز کرده است و ... 

جوان 20ساله ای که به اتهام دستبرد به حساب بانکی زن میانسال با ردزنی های اطلاعاتی دستگیر شده بود درحالی که عنوان می کرد «فکر نمی کردم چند روز پس از دستبرد به حساب بانکی آن زن شناسایی و دستگیر شوم» به تشریح زندگی اش پرداخت و به رئیس اداره اجتماعی پلیس Police فتا گفت: چند روز قبل خدمت سربازی ام را به پایان رساندم و به شهرم بازگشتم این درحالی بود که همواره سعی می کردم به طور مستقل و بدون اتکا به دیگران زندگی کنم اگرچه هنوز در خانه پدرم زندگی می کنم و پول تو جیبی ام را از مادرم می گیرم اما نمی خواستم نزد دوستانم کم بیاورم و همیشه آنها هزینه ها و مخارج تفریح و دور هم بودن را تامین کنند اما چون هنوز کار ثابتی نداشتم به خودم گفتم برای آخرین بار از مادرم پول می گیرم و بعد از آن با ماشین پدرم کار می کنم وقتی به آشپزخانه رفتم و از مادرم خواستم مقداری پول به من بدهد او با عصبانیت گفت: دیگر پولی ندارم که به تو بدهم پدرت در این گرمای سوزان کار می کند و تو پول ها را برای خوشگذرانی و تفریح با دوستانت هزینه می کنی. این بود که پس از مشاجره با مادرم سوار پیکان پدرم شدم و از خانه بیرون آمدم اما دیدم آمپر بنزین خودرو خوابیده است در این فکر بودم که چگونه پول سوخت خودرو را تامین کنم که ناگهان موتورسواری را دیدم که با یک عابر پیاده برخورد کرد.

وقتی آن زن روی زمین افتاد موتورسوار هم از محل گریخت ناخودآگاه خودرو را در حاشیه خیابان متوقف کردم و به سمت آن زن دویدم. دلم به حالش سوخت و با کمک دو زن دیگر او را در صندلی عقب پیکان گذاشتم و به نزدیک ترین درمانگاه بردم یکی از کارکنان درمانگاه از من خواست 20هزار تومان را به حساب درمانگاه واریز کنم آن زن مجروح که این جمله را شنید کارت عابر بانکش را به همراه رمز آن به من داد.

او گفت هرقدر نیاز است از پول های این کارت استفاده کن وقتی کارت را گرفتم وسوسه شدم که یک شارژ تلفن همراه نیز برای خودم خریداری کنم چرا که این مبلغ در برابر کاری که برای آن زن کرده بودم چیزی نبود، اما پس از خرید شارژ رمز دوم هم برای کارت او ایجاد کردم و سپس کارت آن زن را به او بازگرداندم از آن روز به بعد مبالغی را به صورت اینترنتی از حساب او خرید می کردم تا این که توسط پلیس دستگیر شدم این جا بود که فهمیدم آن زن در کوره آجرپزی کار می کرد و همه موجودی اش 350 هزار تومان بوده که آن را برای اجاره منزلش پس انداز کرده بود. کاش...

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

ماجرای خارج کردن جن از بدن کودک 2 ساله ایرانی

آرزویی که همانند لاله و لادن ایرانی که زیر خاک دفن شد / خداحافظی دردناک دوقلوها با زندگی+تصاویر

صحنه کثافتکاری مرد کینه جو در منزل زن سابقش / او از ازدواج زن سابق با دوست صمیمی اش شاکی بود+فیلم دوربین مداربسته و عکس

چهره مرد خبیث مشخص شد / جزئیات پیگیری پرونده آزار بهاره 5 ساله +عکس

خلبان ماهر ترجیح داد در خیابان شلوغ فرود بیاید!+فیلم

رییس کارخانه هر سال یکی از کارمندان زن را صیغه می کرد / فریبا 26 ساله هم به دام او افتاد

مبینا چه رازی را از خواستگارش پنهان کرد؟! / داماد وقتی فهمید زن دوم گرفت!

زن همسایه حرف‌های تحریک‌کننده‌ای می زد و من به خانه اش می رفتم!

رویا به خاطر ارسال پیام مرگ برای پسر مورد علاقه اش دستگیر شد / این پسر خود را دار زد + عکس

زن صیغه ای که شوهر دومش را زنده زنده سوزاند + گفتگو و عکس

عطا از من سو استفاده کرد و با دختری دیگر ازدواج کرد

اقدام کثیف یک پسر با زن جوان هنگام رساندن او به بیمارستان

سگ‌های وحشی زنی را زنده زنده خوردند + عکس

 

وبگردی