دانشجوی پسر با نیت شومی لباس زنانه پوشید اما..!
رکنا: اگر مادرم بفهمد که مرا به چه جرمی دستگیر کرده اند به یقین سکته می کند. با آن که 24 بهار از عمرم گذشته است، اما هیچ وقت جرات نکردم به پدر یا مادرم بگویم که قصد ازدواج دارم حتی برادر بزرگ ترم در 40 سالگی آن هم با وساطت یکی از بستگانمان توانست ازدواج کند. آنقدر از نگاه کردن و سخن گفتن با نامحرم وحشت دارم که حتی در کلاس های مختلط دانشگاه نیز هیچ گاه نتوانستم به اطرافم نگاه کنم ...
وارد یکی از مراکز عمومی شده و به اتهام ایجاد مزاحمت برای زنان دستگیر شده است درحالی که از شدت شرم به گریه افتاده بود و مدام التماس می کرد تا خانواده اش از این ماجرا مطلع نشوند درباره این اقدام شرم آور خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در یک خانواده متعصب به دنیا آمدم و از همان دوران کودکی مادرم مرا از نگاه کردن به دختران و حتی خواهرم بر حذر می داشت. او می گفت: اگر پدرت متوجه شود که در کوچه و خیابان و یا در مجالس مهمانی Party به زنان یا دختران چشم دوخته ای تو را با کمربند کبود خواهد کرد. این حرف ها همواره آویزه گوشم بود و از ترس این که مبادا پدرم مرا در کنار دختری ببیند حتی جرات بازی کردن با خواهرم را نداشتم. اگرچه در خانه ما از ویدئو و یا ماهواره خبری نبود اما مادرم اجازه دیدن فیلم های خارجی را نیز به ما نمی داد. وقتی بزرگ تر شدم این شرایط سخت تر هم شد به طوری که همواره تحت نظر بودم و از نگاه کردن به جنس مخالف وحشت داشتم. این شرایط درحالی برایم به یک عادت تبدیل شده بود که دیگر در رشته کارشناسی حقوق تحصیل می کردم وهمواره به خاطر رفتارهای غیرمتعارفم در کلاس های مختلط مورد سرزنش و تمسخر دوستانم قرار می گرفتم. از سوی دیگر خیلی دوست داشتم پس از پایان تحصیلات دانشگاهی ازدواج کنم، اما وقتی پدر و مادرم مرا کودک قلمداد می کردند و به طور غیرمستقیم عنوان می کردند که باید در سنی ازدواج کنم که بتوانم روی پای خودم بایستم و یک زندگی را اداره کنم حتی جرات به زبان آوردن کلمه ازدواج را هم پیدا نمی کردم. نمی دانستم با این شرایط چگونه کنار بیایم تا این که برای سفری چند روزه از شیراز خارج شدم، وقتی در یکی از بازارچه ها انواع چادرهای زنانه را دیدم فکری شیطانی به سراغم آمد و تصمیم گرفتم با پوشیدن لباس زنانه، رفتارها و حرکات بانوان را زیر نظر بگیرم این گونه بود که روبند و چادر زنانه ای را خریدم و در یک کوچه خلوت آن هارا پوشیدم سپس وارد بخش زنانه یکی از مراکز عمومی شدم اما یکی از ماموران زن به رفتارهای من مشکوک شد و پس از آن که پوشش روبندم را کنار زد، همه چیز لو رفت. اگرچه بسیار از این کار احمقانه پشیمان هستم اما واقعا نمی دانم ریشه این مشکل را در کجا جست وجو کنم و چگونه به پدر و مادرم بگویم که من هم می خواهم ازدواج کنم و ...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
اولین تصاویر ارسالی ربات اعزامی به نفتکش سانچی در عمق اقیانوس + عکس
وقتی بچه من و آرزو به دنیا آمد شوهرش شک کرد و ..!+ عکس
صحنه وحشتناکی که زن جوان بعد از کنار زدن پرده اتاق خواب دید + فیلم
برده داری جنسی11 کودک در دخمه مخوف یک قهوه خانه در غرب تهران + فیلم و عکس
اعدام 2 جوان شیطان صفت به خاطر آزار وحشیانه عروس کرجی +عکس
پایان تلخ ازدواج همزمان خواهر وبرادر تهرانی با خواهر و برادر شمالی + عکس
وقتی قهر کردم نمی دانستم ناهید مردغریبه را به خانه مان می برد و..!
اقدام شوهر جوانم زیر پتو برایم غیرقابل باور است!
از خانه نگین دوست دخترم بر می گشتم که احسان چشمم را با قمه کور کرد! + عکس
سرنوشت شوم سحر دختر یک هتلدار پولدار! / 15 ساله بودم که ..!
شناسایی سوراخ مثلثی شکل 35 متری در سانچی
مأمور پلیس به کشتن عمدی شرور سابقهدار در خیابان پرستار تهران متهم شد
بادیگاردی که همیشه یک چمدان دلار همراه داشت / قرار بود ماهی 6 میلیون تومان به من بدهد اما ..! + فیلم و عکس
ارسال نظر