زن 22 ساله ای که از شدت شرم چشمانش را به سنگ فرش های کف اتاق مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد دوخته بود درحالی که بیان می کرد از خیانتی که مرتکب شده ام زجر می کشم و از سویی نگران فرزند 2 ساله ام هستم، به افشای راز تلخ زندگی اش پرداخت و گفت: پدرم کارگر ساده ای است که برای امرار معاش خانواده اش از هیچ تلاشی دریغ نمی کند اگرچه وضعیت مالی خوبی نداشت و به همین خاطر مرا به مدرسه نفرستاد اما هیچ گاه آبرو و اعتبارش را با چیزی عوض نکرد با این وجود من هم مانند خیلی از دختران دیگر آرزوهایم را سرکوب می کردم به طوری که حتی نمی توانستم به داشتن یک عروسک زیبا فکر کنم. وقتی به سن 17 سالگی رسیدم یکی از آشنایان دور پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. من هم بلافاصله پاسخ مثبت دادم و این گونه من و «اصغر» به عقد یکدیگر درآمدیم از آن جایی که همسرم شغل ثابتی نداشت و بیشتر اوقات بیکار بود بزرگ ترها تصمیم گرفتند تا ما زندگی مشترکمان را زودتر آغاز کنیم که همسرم با احساس مسئولیت برای تامین مخارج زندگی کار مناسبی برای خودش پیدا کند اما هنوز یک ماه بیشتر از زندگی مشترکمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر Drugs صنعتی دارد و به همین دلیل طاقت کارهای ساختمانی را ندارد از آن روز به بعد بدبختی های من شروع شد چرا که اصغر برای تامین مواد مخدرش مجبور بود دوستان معتادش را به منزل بیاورد تا از مواد مخدر آن ها استفاده کند در این میان من هم که ناچار بودم از دوستان معتاد Addicted او پذیرایی کنم گاهی متوجه نگاه های هوس آلود برخی دوستان ناباب او می شدم اما نمی توانستم چیزی بگویم چرا که آن ها علاوه بر تامین مواد مصرفی شوهرم گاهی نیز مواد غذایی یا میوه برای منزلمان می خریدند. مدتی بعد یکی از دوستان هم بساطی همسرم که خودروی پراید داشت از شوهرم خواست با خودروی او به مسافرکشی بپردازد تا بتواند مخارج زندگی را تامین کند. اصغر هم که گواهی نامه رانندگی داشت برای رهایی از این شرایط بد اقتصادی با خوشحالی پیشنهاد دوستش را پذیرفت چرا که همسرم دیگر از این که همواره دستش پیش دیگران دراز بود خجالت می کشید این گونه بود که همسرم از حدود یک سال قبل مسافرکشی با پراید دوستش را آغاز کرد در این میان دوست همسرم هر روز حدود ظهر به خانه ما می آمد و در کنار همسرم بساط استعمال موادمخدرش را پهن می کرد همسرم نیز احترام خاصی برای او قائل بود واز من می خواست به خاطر لطفی که در حق ما کرده است در پذیرایی از او هیچ گونه کوتاهی نکنم ولی بعد از رفتن همسرم، او در منزل مان می ماند و با محبت های دروغین و حرف های فریبنده درحالی مرا به سوی خودش جذب می کرد که از نگاه های هوس آلودش همواره می ترسیدم اما در نهایت با ترفندهای مختلف مرا فریب داد و ... حالا هم در حالی که متوجه گناهم شده ام و از کار زشتم توبه کرده ام او همچنان مرا تهدید می کند که اگر رابطه ام را قطع کنم همه چیز را به همسرم خواهد گفت و ...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

تجاوز به دختر 21 ساله در اتاق 103 مسافرخانه / من و فردین 2 اتاق داشتیم ولی ..!

نقشه بی رحمانه خانم معلم به کشتن هووی جوانش / علی شوهر این دو زن اعتراف کرد + عکس

نجات دختر ١٥ ساله از اتاق خواب خانه ای در میدان بهارستان

تجاوز بی رحمانه به زن سرطانی در یافت آباد / جوان شیطان صفت به التماس های فرشته هم توجه نکرد+ عکس

قاتل سرباز کلانتری شهرزیبای تهران اعدام شد

مزاحمت های شرم آور داماد برای مادرزن / پلیس ارومیه کشف کرد

سرنوشت عجیب یگانه دختری که شش سال قبل ربوده شد + عکس

نفشه دختر آرایشگر برای صاحبکار و شوهرش

ازدواج دوباره رز با شوهرش پس از 18 سال طلاق + عکس

دوست شوهرم مرا دوست داشت و ..! / لیلا راز سیاه مرد خائن را لو داد +عکس

تجاوز اجباری پسران کم سن به مادرشان/ فیلم هایی که از زندان عراق لو رفت!+تصاویر

عروس خانواده بی بندوباری شدم / شوهرم دنبال عیاشی بود و پسرخاله اش دنبال من!

نقشه شوم لی لی برای فوتبالیست ملی پوش + عکس

اقدامات وقیحانه پسرنوجوان در برابر مدارس دخترانه آبادان+عکس

ماجرای دور دور بچه پولدارها با خودروی لوکس پلیس در شمال تهران + فیلم

قاتل 8 زن در گیلان محاکمه می شود +عکس

 

وبگردی