دنبال حق رفیق بازی ام بودم که دوست پولدارم را کشتم + عکس
رکنا: حدود 10 سال بعد وقتی از زندان بیرون آمدم خیلی از اطرافیان و دوستانم مرا تحریک می کردند که تو سال های جوانی ات را برای «رفاقت» پشت میله های زندان گذرانده ای و حالا همین دوستانت پولدار شده اند! من هم بر اثر همین تحریک های دیگران، به برادر آن دوستم گفتم که به برادرش بگوید باید سهم مرا از این ثروت بپردازد! ...
جوان 35 ساله ای که مدعی بود یک دهه از جوانی خودش را به دلیل «رفیق بازی» پشت میله های زندان گذرانده است، صبح روز گذشته در حالی به بازسازی صحنه قتل پرداخت که «ناروخوردن» از رفیق را انگیزه ای برای ارتکاب جنایت هولناک خود می دانست.
ساعت 22:30 دهم تیر گذشته بود که شهروندان ساکن در منطقه التیمور مشهد، از وقوع جنایتی وحشتناک در زمین های کشاورزی انتهای پنجتن 83 خبر دادند. دقایقی بعد، خودروهای پلیس Police آژیرکشان وارد محل شدند و نوار زردرنگ «ورود به صحنه جرم Crime ممنوع!» در اطراف «جسدی با گردن بریده!» کشیده شد. لحظاتی بعد با حضور بازپرس ویژه قتل Murder عمد در محل وقوع جنایت، نورافکن های پلیس، صحنه جرم را روشن کرد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی درباره این ماجرا ادامه یافت.
جسد جوانی که ضربات مرگبار و متعدد قمه، بی رحمانه بر نقاط مختلف پیکر او وارد آمده بود، خون آلود روی زمین قرار داشت. بریدگی وحشتناک روی گردن جوان 28 ساله حاکی از آن بود که عامل جنایت، کینه عمیقی از او به دل داشت و با سنگدلی و قساوت، ضربات متعدد کارد بزرگ را بر پیکر وی فرود آورده است. اگرچه برخی خراشیدگی های روی دست مقتول نیز نشان می داد که او قصد دفاع از خود را داشته، اما ضربات مرگبار، فرصت هر گونه عکس العملی را از وی گرفته است.
چگونگی وقوع این جنایت، ذهن بازپرس ویژه قتل عمد را به انگیزه «انتقام» سوق داد و بدین ترتیب بررسی های کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، به سوی سرنخ هایی مانند «اختلافات کهنه» کشید. این گونه بود که نورافکن های صحنه جرم در یک دایره 360 درجه ای چرخیدند تا این که آثاری از تردد موتورسیکلت در محل به دست آمد. در همین حال شاهدان محلی به بازپرس «کاظم میرزایی» گفتند: راکبان موتورسیکلتی را دیده اند که دقایقی قبل از کشف جسد و با سرعت از این محل عبور کرده اند. حاکی است در حالی که تحقیقات میدانی و شبانه مقام قضایی به بامداد روز بعد کشید، یک دستگاه گوشی تلفن همراه نیز در نزدیکی محل حادثه Incident کشف شد و هنوز هوا روشن نشده بود که ماموران با راهنمایی های قضایی، هویت مقتول 28 ساله را به نام «ب-ص» شناسایی کردند و در ادامه تحقیقات میدانی، دو جوان که یکی از آن ها نقطه ای از بدنش خون آلود بود به عنوان مظنون دستگیر و به مقر انتظامی هدایت شدند. مظنون این حادثه درباره خون آلود بودن نقطه ای از دستش به قاضی Judge شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: شب قبل از کشف جسد حادثه ای برایم رخ داد که قسمتی از دستم برید اما چون پزشک Doctor معالج تاکید کرد که نباید تا بهبودی کامل، محل زخم را شست و شو بدهم من هم خون ها را نشسته ام! ساعتی بعد با انجام تحقیقات ماموران درباره اظهارات مظنون مشخص شد که او درست می گوید و ارتباطی با جنایت Crime مذکور ندارد! بنابراین چند ساعت بعد، دو مظنون این حادثه با صدور دستوری از سوی بازپرس ویژه قتل عمد آزاد شدند و دامنه تحقیقات با راهنمایی های بازپرس میرزایی باز هم به گذشته ها و اختلافات کهنه احتمالی مقتول با دیگر افراد بازگشت.
در اثنای همین بررسی های میدانی بود که سرنخی از یک نزاع قدیمی مربوط به حدود 10 سال قبل به دست آمد. به همین دلیل و به دستور سرهنگ کارآگاه «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه زبده ای از کارآگاهان به پیگیری این سرنخ پرداختند. تحقیقات پای جوانی به نام «کریم» را به این پرونده جنایی باز کرد اما اثری از این فرد نبود تا این که ردیابی های پلیسی نشان داد، کریم از مدتی قبل و به اتهام زورگیری یک دستگاه موتورسیکلت در زندان Prison به سر می برد.
این گونه بود که جوان 35 ساله از زندان احضار و بازجویی شد او که ابتدا همه چیز را به طور کلی انکار می کرد وقتی در برابر شواهد و دلایل مستند قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل جوان 28 ساله اقرار کرد و گفت: آن روز به همراه «م» یکی از بستگانش سوار بر موتورسیکلت به انتهای پنجتن 83 رفته اند و او با ضربات مرگبار کاردی بزرگ، «ب-ص» را به دلیل اختلافات کهنه و کینه ای عمیق به قتل رسانده است.
ساعت 8 صبح روز گذشته، متهمان مذکور توسط کارآگاهان اداره جنایی به زمین های کشاورزی انتهای پنجتن 83 هدایت شدند تا در حضور بازپرس ویژه قتل عمد، صحنه جنایت را بازسازی کنند. در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا کارآگاه جمالی(افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده پرداخت و بخشی از اعترافات متهمان در مراحل بازجویی را ذکر کرد.
سپس قاضی میرزایی با تفهیم مواد قانونی به متهمان، از آنان خواست مواظب اظهارات خود باشند و حقیقت ماجرا را بیان کنند. در همین حال «کریم» (متهم ردیف اول) مقابل دوربین قوه قضاییه و کنار موتورسیکلت ایستاد و پس از معرفی کامل خود گفت: من و برادر مقتول از سال ها قبل دوست صمیمی بودیم و من پای «رفیق بازی» می ایستادم تا این که حدود 10 سال قبل همین دوستم، با چند نفر درگیر شد من هم که غیرتی شده بودم به طرفداری از او برخاستم.دو روز بعد از آن ماجرا با اسلحه کلاش به محل طرف های مقابل رفتم و شلیک کردم. البته با آن که شیشه های مغازه شکست ولی کسی آسیب ندید. بعد از آن بود که من دستگیر و سال ها زندانی Prisoner شدم.
حدود 10 سال بعد وقتی از زندان بیرون آمدم خیلی از اطرافیان و دوستانم مرا تحریک می کردند که تو سال های جوانی ات را برای «رفاقت» پشت میله های زندان گذرانده ای و حالا همین دوستانت پولدار شده اند! من هم بر اثر همین تحریک های دیگران، به برادر آن دوستم گفتم که به برادرش بگوید باید سهم مرا از این ثروت بپردازد! چرا که من سال ها در زندان بودم و شما با کار کردن به ثروت رسیدید! ولی او تحویل نمی گرفت و پاسخی نمی داد! این درحالی بود که هنوز دیگران مرا تحریک می کردند که چرا خودت حقت را نمی گیری؟!
متهم این پرونده جنایی درحالی که گریه می کرد، ادامه داد: شب قبل از وقوع قتل، دوباره برادر دوستم را دیدم و به او تاکید کردم که حرف های مرا به برادرش بگوید! در همین افکار غوطه ور بودم تا این که شب حادثه برای مصرف شیشه به منزل یکی از دوستانم رفتم باز هم این موضوع مطرح شد که من جوانی ام را برای «رفیق بازی» تباه کردم و اکنون باید حقم را بگیرم! چون دوستم پولدار شده است! آن شب به همان دوستم زنگ زدم و با او برای دیدار یکدیگر قرار گذاشتیم. می خواستم به او تکانی بدهم! بعد مقداری «شیشه» برای یکی از بستگانم خریدم و به منطقه گلشهر رفتم وقتی مواد مخدر Drugsرا تحویل دادم «م» پسر یکی از بستگانم نیز با من آمد اما او نمی دانست که من کجا می روم! وقتی با هم سوار موتورسیکلت شدیم و به انتهای پنجتن 83 رسیدیم ناگهان با «ب- ص» برخورد کردم.
از موتورسیکلت پیاده شدم و به او گفتم حرف هایم را به برادرت گفتی؟که او پاسخ سربالا داد. من هم که بسیار خشمگین بودم می خواستم ضربه ای با کارد به صورتش بزنم که او گردنش را خم کرد و تیغه کارد بزرگ گردنش را برید بعد از آن هم ضربات متعدد دیگری به او زدم و سوار بر موتورسیکلت به همراه «م» از محل گریختم. آن شب را در منزل یکی از دوستانم سپری کردم و روز بعد هم به منزل یکی از بستگانم در گلشهر رفتم انگار که حادثه ای رخ نداده است! ولی چند روز بعد به دلیل زورگیری موتورسیکلت دوباره دستگیر و روانه زندان شدم! در پی اعترافات صریح متهم به قتلی که دارای چندین سابقه کیفری است، «م» نیز به تشریح ماجرای آن شب هولناک پرداخت و سپس بازپرس کاظم میرزایی، با صدور قرار قانونی برای متهمان پرونده، دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل رسیدگی را طی کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
تجاوز کلاهبردار 52 میلیارد تومانی به 5 دختر تهرانی / او هر بلایی خواست سر این دختران آورد + فیلم و عکس
شایان با فیلم که از من در باغ گرفته بود مدام با تهدید مرا به خانه اش می برد و ..!
اعدام برای شهروز پسر همسایه مزاحم! +عکس
بلایی که سر زن باردار در برابر دوربین مداربسته آمد
تجاوز به دختر زیبای مو سیاه در حیاط خلوت + عکس
مرد خشن زنش را در برابر پمپ بنزین پاسداران تهران با چاقو کشت!
دختربچه خرمشهری بعد از 6 سال در خانه زن و مرد تهران پیدا شد + عکس
خانم دکتر تهرانی در رختکن بیمارستان شوکه شد
مرگ سرباز وظیفه با شلیک گلوله در بیمارستان بقیه الله تهران
اعدام به خاطر ارتباط پنهانی با جمیله 70 ساله / دادگاه تهران حکم داد + عکس
ماجرای عاشقانه و غم انگیز در زندگی بلندقدترین بازیگر زن ایران + فیلم
در انتظار سید علی، آخرین گمشده اشترانکوه / امروز هم خبری نشد + عکس
عکسی که راز قوچی فوتبالیست ملی پوش و همسرش را لو داد
قتل یک دختر به خاطر نپوشیدن لباس خواب
ارسال نظر