همسرم قبل از ازدواجمان خیلی چیزها را از من پنهان کرد و.....

به گزارش گروه جنایی رکنا، ظهر سیزدهم دی ماه سال 94 جدال خانوادگی در ساختمانی در خیابان ولیعصر تهران بالاتر از میدان منیریه به خون کشیده شد و پسر 26ساله ای به نام صابر با ضربه چاقو شوهر خواهرش به نام احمد جان سپرد. ماموران پلیس Police وقتی به ساختمان مورد نظر رسیدند با احمد روبه رو شدند که شوکه در گوشه ای از حیاط نشسته بود. این مرد گفت: وقتی دعوا بین من و برادر زنم بالا گرفت او به رویم چاقو کشید و من با کاردآشپزخانه ضربه ای به او زدم. اما فکر نمی کردم ضربه کاری بوده باشد.

جنازه به پزشکی قانونی منتقل شد و احمد به بازسازی صحنه جرم Crime پرداخت.

در حالی که پدر و مادر صابر برای دامادشان حکم قصاص خواسته بودند احمد دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

وی گفت: من سرایدار ساختمان بودم و 14 ماه بود که ازدواج کرده بودم. من و همسر و فرزند چند ماهه مان با هم در اتاقک سرایداری زندگی می کردیم. مدتی قبل برادرزنم صابر هم در تهران در یک نانوایی مشغول کار بود اما چون با صاحب کارش دعوا کرده بود اخراج شد و به شهرستان محل زندگی شان در همدان برگشت. من بارها او را نصیحت کرده بودم تا با همه دعوا نکند اما گوشش بدهکار نبود.

وی ادامه داد: چند روز قبل از کشته شدن صابر او به جشن عروسی در تهران دعوت شده بود. به همین خاطر به خانه ما امد. فرزندم زودتر از موعد به دنیا آمده بود و نیاز به مراقبت های ویژه داشت. اما صابر به این موضوع بی توجه بود و در اتاق 10 متری که همگی در آنجا زندگی می کردیم به لباس هایش عطر می زد. چندبار تذکر داده بودم افشانه های عطر برای نوزاد خطرناک است اما بی اعتنا بود. تا اینکه اخرین بار سر همین موضوع با همسرم درگیر شدم و خانه را ترک کردم. وقتی برگشتم همسرم در خانه نبود. همسایه ها گفتند که او همراه فرزندم خانه را ترک کرده است.دقایقی نگذشته بود که یکباره صابر در خانه مان را زد و در حالی که عصبانی بود با کفش وارد اتاق شد. او با مشت و لگد به جانم افتاد و به خاطر اینکه با خواهرش دعوا کرده بودم مرا کتک زدم. من حتی به او گفتم حاضرم از خواهرش جدا شوم اما به رویم چاقو کشید. چون می دانستم او قبلا هم چند بار چاقو کشیده از ترسم کارد آشپزخانه را از روی سینک ظرفشویی برداشتم و ضربه ای به شکم او زدم.

وی ادامه داد: باورکنید من قصد کشتن Killing برادرزنم را نداشتم. من فقط در دفاع از خودم ناچار شدم چاقو بردارم. وقتی از شکم صابر خون جاری شد بلافاصله همسایه ها را خبر کردم و با اورژانس تماس گرفتم اما کار از کار گذشته بود.همان موقع بود که گوشی موبایل برادرزنم زنگ زد. همسرم پشت خط بود. او در ترمینال منتظر برادرش بود تا با هم به همدان بروند که ماجرا را برایش توضیح دادم.

وی درباره اختلاف های قبلی با همسر و خانواده او نیز گفت: همسرم قبل از ازدواج مسائل زیادی را از من پنهان کرده بود که بعد از ازدواج به آن پی بردم. مادر و خواهر همسرم هم زیاد در زندگی مان دخالت می کردند و هر بار که با همسرم درگیر می دند آنها مرا تهدید به مرگ می کردند.من واقعا ازآنها می ترسیدم.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و احمد را به قصاص محکوم کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی