عشوه گری های همسر یک مرد اعدامی زندگی ام را نابود کرد/پشت پرده یک اسید پاشی شوم
رکنا: روزی که عاشق عشوه گری های آن مار خوش خط و خال شدم هیچ گاه تصور نمی کردم که با این کار، همه زندگی ام را به نابودی می کشانم. آن روزها آن قدر دلباخته بودم که هیچ کس جز «المیرا» را نمی دیدم. حتی با وقاحت مقابل همسری که سال ها با فراز و نشیب های زندگی من ساخته بود، ایستادم و فریاد زدم «طلاقت می دهم!» اما روزی به خود آمدم که حادثه اسیدپاشی همه چیزم را از من گرفته بود...
مرد جوان که چندین بار پس از اجرای نقشه های شوم همسر دومش، از مرگ نجات یافته و این بار همسر اولش قربانی اسیدپاشی شده است در حالی که از یک عشق پوشالی به شدت ابراز ندامت می کرد، در تشریح ماجرای زندگی اش گفت: سال 1380 با دختری صبور و همراه ازدواج کردم. اگرچه گاهی همانند زوج های دیگر مشکلات و اختلاف نظرهایی در زندگی مشترک ما وجود داشت اما همواره احساس خوشبختی می کردم. آن روزها همه وقت و انرژی ام را صرف رشد و پیشرفت کرده بودم به طوری که اوضاع مالی ام هر روز بهتر از دیروز می شد. دیگر همه چیز داشتم. از باغ و ویلا گرفته، تا خودروی خارجی گران قیمت و از همه مهم تر آبرو و اعتباری که در بازار Store به دست آورده بودم. اما 10 سال قبل وقتی نگاهم به نگاه زن جوانی گره خورد که همراه دوستانش برای گردش و تفریح به طرقبه آمده بودند، اولین برگ از دفتر قطور سقوط Fall در منجلاب بدبختی برایم ورق خورد. آن شب به دور از چشمان خانواده ام کارت نمایشگاهم را به او دادم و این گونه ارتباط ما با پیامک و تماس های تلفنی شروع شد. تا این که روزی مرا برای قلیان کشی به منزلش دعوت کرد. «المیرا» مدعی بود همسرش به اتهام حمل موادمخدر زیر حکم اعدام execution است اما نگفت که قبل از او نیز 2 بار دیگر ازدواج کرده است. آرام آرام چنان اسیر دلبری ها و عشوه گری های او شده بودم که دیگر جز او کسی را در زندگی ام نمی دیدم و بدون تفکر همه خواسته هایش را قبول می کردم. از رفتارهای خیابانی و پوشش نامناسبش رنج می بردم اما جرات اعتراض نداشتم تا این که 2 ماه بعد همسرش اعدام شد و من تصمیم به ازدواج با او گرفتم. آن لحظه همسر و فرزندم را از یاد برده بودم به طوری که رودرروی همسرم ایستادم و گفتم می خواهم طلاقت بدهم. وقتی «المیرا» را به همسرم معرفی کردم تازه فهمیدم آن ها همدیگر را می شناسند، بدین ترتیب هر دوی آن ها حاضر شدند در کنار هم زندگی کنند. اما طولی نکشید که ورشکست شدم و همه مال و اموالم را از دست دادم. آنجا بود که هر روز گوشه ای از ارتباطات و خلافکاری های المیرا برایم آشکار می شد. ولی به خاطر پسری که از او داشتم کاری از دستم ساخته نبود. همه فامیل از من به دلیل ازدواجم روی گردان بودند و من برای بدهکاری هایم خانه نشین شده بودم. در این میان مبلغی از فروش خودروی تصادفی «المیرا» را خرج کردم و همین بهانه ای شد تا او با کارهای زشتش مرا عذاب بدهد. دیگر بیشتر اوقات را در خانه حضور نداشت تا این که با جوان دیگری ارتباط برقرار کرد و او را نیز با عشوه گری هایش به دام انداخت و من روزی دلیل ماجراهای خطرناکی را که در زندگی ام رخ می داد فهمیدم که المیرا برای انتقام از من و با همدستی آن جوان نقشه اسیدپاشی به روی همسرم و دوستش را اجرا کرد، به طوری که چهره همسرم به طرز وحشتناکی سوخته است. اما ای کاش...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار زیر را از دست ندهید:
شیطان پارس آباد اعتراف کرد
دریای خزر، جان جوان فوتبالیست را گرفت + عکس
بلای وحشتناکی که در پشت بام بر سر دختر نوجوان آوردند / در بجنورد رخ داد
تصویر جاسوس امریکا در ایران که به 10 سال زندان محکوم شد+ عکس
وقتی سهیلا به خانه ام آمد حال طبیعی نداشت و ... + عکس
کامیون آتش گرفته در اتوبان وحشت همه را برانگیخت + فیلم و عکس
فیلم لحظه درگیری مرگبار در مسابقه فوتبال / 8 تن کشته شدند +فیلم
ناگفته های مادر اسماعیل قاتل آتنا اصلانی+ عکس
منشی شرکت بودم که با مدیرعامل ازدواج کردم / نوعروس 3 ماه بعد ارتباط های شوم داماد را تحمل نکرد و ...
مرگ دو کودک در استخر باغ در قم
اخبار مرتبط با قتل آتنا اصلانی را بخوانید:
اولین گفت وگو با پدر آتنا اصلانی / صبح روز حادثه پدر آتنا با شیطان پارس آباد چه برخوردی داشت؟ +تصاویر
اولین فیلم از اقدام شرم آور قاتل آتنا اصلانی در کنار مغازه میوه فروشی
ناگفته های قتل آتناکوچولو از زبان عمویش/ باور می کنید قاتل می گفت آتنا را مثل دختر خودش دوست دارد و...+عکس های آتنا
از اسماعیل رنگرز تا شیطان پارس آباد / یک قتل و سوزاندن جسد دیگر هم در پرونده قاتل آتنا اصلانی مطرح شد +عکس
فیلم جستجوی سر جسد یک زن توسط پلیس / اسماعیل رنگرز قاتل آتنا اصلانی به قتل او نیز اعتراف کرده بود+عکس
ارسال نظر