به خاطر دزدی theft بازداشت شده ، اما خودش منکر ماجراست و ماجرای عجیبی را مطرح می‌کند. ماجرایی که پای او را به بازداشتگاه کشاند.

مرد جوان که ظاهرا سابقه بیماری روحی و روانی هم دارد از زندگی‌اش و دلیل بازداشتش گفت.

چرا بازداشت شدی؟

با دکتر یکی از درمانگاه‌ها دعوایم شد. باور کنید من قصد دزدی نداشتم، او بی‌محلی کرد و من عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم.

مشکلت چه بود که به درمانگاه رفتی؟

من برای درمان به آنجا نرفتم، برای گرفتن داروی مجانی آنجا رفتم که با من این برخورد را کرد.

داروی مجانی؟ درمانگاه؟ قبلا هم گرفته بودی؟

نه، رفتم داروخانه که دارو بگیرم، اما پول همراهم نبود. متصدی داروخانه به من گفت بروم درمانگاهی که در نزدیکی داروخانه است، آنجا داروی مجانی به من می‌دهند.

و تو هم به درمانگاه رفتی تا داروی مجانی بگیری؟

دقیقا، دکتر داروخانه گفت. حتما یک چیزی می‌دانست که چنین حرفی زد.

خب چه اتفاقی در آنجا افتاد؟

به مسئول پذیرش گفتم دارو می‌خواهم، او اتاق دکتر را به من نشان داد. البته به او نگفتم داروی مجانی می‌خواهم، گفتم دارو می‌خواهم.

بعد چه شد؟

رفتم داخل اتاق، آقای دکتر پشت میز بود به او گفتم دارو می‌خواهم خندید و گفت اینجا که داروخانه نیست. مسخره‌ام کرد و من خیلی ناراحت شدم، اما بازهم به روی خودم نیاوردم و حرفم را تکرار کردم، اما عکس‌العمل او همان عکس‌العمل قبلی بود به اضافه این‌که گفت اینجا داروخانه نیست و اگر دارو می‌خواهم باید از آنجا تهیه کنم. انگار خودم نمی‌دانستم که دارو را در داروخانه می‌فروشند، خیلی عصبانی شدم و با فریاد گفتم که می‌دانم که دارو را کجا می‌فروشند. بعد هم گفتم دکتر داروخانه به من گفته که اینجا داروی مجانی می‌دهند، او عصبانی شد و سرم فریاد زد. با او درگیر شدم، دکتر جوان هم با فریاد از ماموران حراست کمک خواست و آنها مرا بازداشت کردند. بعد هم گفت من قصد دزدیدن گوشی‌اش را داشتم، درصورتی که این‌طور نبود من فقط دارو می‌خواستم.

دارو برای چی می‌خواستی؟

من متادون درمانی می‌کنم، متادون‌هایم تمام شده بود و پولی نداشتم.

همیشه بدون پول دارو می‌گیری؟

نه، ولی آن شب واقعا نیاز داشتم و اگر متادون مصرفی نمی‌کردم حالم بد می‌شد.

یعنی نمی‌خواستی سرقت Stealing کنی؟

نه، درست است که پول ندارم، اما هیچ وقت دزدی نکردم، از طرفی گوشی در آن موقع شب به چه دردم می‌خورد. عصبانیتی که یک لحظه به من دست داد باعث شد که درگیر شویم.

پشیمانی؟

کاری نکردم که پشیمان شوم به من گفته بودند داروی مجانی می‌دهند و من هم رفتم دارو بگیرم. البته آقایی که از من شکایت کرده بود، فکر کنم رضایت داده و به زودی آزاد می‌شوم. خب شما هم جای من بودید، عصبانی می‌شدید.

تصمیم نداری متادون را ترک کنی تا دوباره به آن نیاز نداشته باشی؟

متهم جوان سرش را پایین می‌اندازد و سکوت می‌کند، اما بعد از چند لحظه سکوتش را می‌شکند و می‌گوید: از وضعیتی که برایم رخ داده است واقعا ناراحتم. اعتیاد باعث شده که زندگی‌ام نابود شود. به خاطر اعتیاد کار و خانواده‌ام را از دست دادم، زمانی که سالم بودم هر وقت با مشکل مالی مواجه می‌شدم خانواده و دوستانم به من کمک می‌کردند و هیچ وقت هم نمی‌پرسیدند کی این پول‌ها را پرداخت خواهم کرد، اما از وقتی معتاد Addicted شدم، ماجرا تغییر کرد. نه تنها کمک نمی‌کردند بلکه سعی می‌کردند خودشان را مخفی کنند تا از آنها پول نخواهم. البته این اتفاقی که افتاد حال و حسم را یکجوری کرد، از ته دلم تصمیم گرفتم که برای همیشه متادون را ترک کنم. می‌دانید یکجورایی دلم به درد آمد و به غرورم برخورد. البته تقصیر خودم است، رفتار و زندگی خودم باعث شد تا چنین اتفاقاتی برایم رخ دهد، اگر من اعتیاد نداشتم و یک بیمار بودم پزشک درمانگاه هر کمکی که از دستش برمی‌آمد برای من انجام می‌داد.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

شهلا وقتی وارد خانه اش شد، دخترش را در یک صحنه بی حیایی با پسر جوان دید!

بهاره 18 ساله هر شب به حجله یک مرد می رود !

ریحانه 15 ساله اجباری با 2 مرد به حجله رفت

شوهر بی غیرتم کارگرش را برای اقدام شوم به اتاقم فرستاد !

شوهر مونا، او را به پلیس فروخت! / زنم بدکاره شده است!

فیلم لحظه کتک کاری وحشتناک 4 زن چادری در خیابان

رسوایی برای فوتبالیست معروف / او به دختر 15 ساله هم رحم نکرد !

پسر17 ساله همسایه آبروی دختر 9 ساله مشهدی را برد!

حمله پلیس عباس آباد به خانه فحشا / 3 مرد خارجی با 2 زن ایرانی در شرایط بد دستگیر شدند

ناگفته های تلخ نوشین از حجله مرد شیطان صفت

ازدواج جنجالی یک پسر با مادر مهربانش ! + عکس

اقدام شوم با دختر دانشجو در یک باغ / 5 شیطان صفت مرا دست به دست کردند

ماجرای انتشار فیلم پرونده جنجالی 5 عضو شورای شهر بابل ! + فیلم و عکس

اقدام شوم با میترا 20 ساله در مهمانی استخر خصوصی!

وبگردی