پایان 6 سال کابوس مرگ برای قاتل باشگاه ورزشی
رکنا:قاتل باشگاه ورزشی که در لیست اعدام قرار داشت نجات یافت.
این پسر 28 ساله یک گام با مرگ فاصله داشت، به کمک خیرین و خانوادهاش توانست با پرداخت دیه به اولیای دم رضایت بگیرد. او پس از شش سال از کابوس مرگ نجات پیدا کرد.
اوایل سال 91، وقوع درگیری خونین در باشگاهی ورزشی در شهر کنگاور به پلیس Police گزارش شد. ماموران با حضوردرآنجا مشاهده کردند، پسر 22 ساله با ضربههای چاقو زخمی شده است. او در بیمارستان به دلیل شدت خونریزی فوت کرد. همزمان با این جنایت Crime و تحقیقات پلیس معلوم شد، درگیری میان دو گروه ازپسران جوان در باشگاه رخ داده و عاملان درگیری پیش ازحضور پلیس فرارکردهاند.
در ادامه تحقیقات، چند جوان به عنوان مظنونان این جنایت بازداشت شدند، اما هرکدام مدعی بودند، فقط در دعوا شرکت کردهاند و نمیدانند ضربه مرگبار را چه کسی زده است. سرانجام، شاهدان پسری به نام رضا 22 ساله را به عنوان عامل جنایت معرفی کردند.
رضا که در میان بازداشت شدگان بود، در جریان تحقیقات پلیسی گفت: برادرم ودوستانش در این دعوا شرکت کرده بودند و من برای میانجیگری به آنجا رفته بودم اما نمیدانم چه کسی در این درگیری، مرد جوان را با چاقو زد و من گرفتار شدم.
او به عنوان متهم به قتل، بازداشت و روانه زندان Prison کرمانشاه شد. مدتی بعد هم در دادگاه محاکمه و جنایت را انکار کرد. این در حالی بود که پرونده از موارد لوث تشخیص داده شد. 50 نفر از خویشاوندان و بستگان نسبی و شاهدان خانواده مقتول در دادگاه حاضر شدند و سوگند یاد کردند که عامل جنایت همین جوان زندانی Prisoner ـ رضا ـ است. سرانجام قضات دادگاه با توجه به خواست اولیای دم حکم به قصاص رضا صادر کردند. در ادامه، این رای در دیوان عالی کشور تائید و برای اجرا به واحد اجرای احکام دادگستری کرمانشاه ارسال شد. به این ترتیب شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شد. رضا با تائید حکم قصاصش مطمئن شده بود، به آخر خط زندگیاش رسیده است. خانوادهاش بارها و بارها همراه اقوام دور و نزدیک به دیدن خانواده مقتول رفتند تا شاید موفق به جلب رضایت آنها شوند، اما خانواده داغدیده حاضر نبودند از حکم قصاص قاتل The Murderer فرزندشان بگذرند. هر هفته که با خانوادهاش درزندان ملاقات میکرد اشک در دیدگان آنها و رضا جاری میشد. او آینده و زندگیاش را تباه شده میدید. در جریان هر ملاقات با خانوادهاش میترسید که این آخرین دیدارشان باشد و طلوع روز دیگر را نبیند. هر شب کابوس مرگ و چوبه دار را میدید. روزها را به شب و شبها را به روز میرساند، به امید این که شاید خانواده مقتول رضایت دهند. او هیچ وقت دوست نداشت، زندگیاش چنین به تلخی ورق بخورد. رضاپشت دیوار زندان بود و خانوادهاش آن سوی دیوار به انتظار ملاقات هفتگی بودند. همه درهای امید به زندگیاش را بسته میدید. یک بار قرار بود، او را پای چوبه دار ببرند که با تلاش مددکاران زندان و واحد صلح و سازش دادسرای کرمانشاه حکم اجرا نشد و او توانست فرصتی برای جلب رضایت اولیای دم بگیرد. خانواده مقتول سرانجام اعلام کردند با دریافت 600 میلیون تومان، قاتل پسرشان را میبخشند. خانواده جوان اعدامی سعی کردند از این فرصت برای نجات پسرشان استفاده کنند و تمام تلاش خود را به کار بستند. به هر کسی که میشد، رو انداختند، پول قرض گرفتند و حتی خانهشان را فروختند. آنها فقط 380 میلیون تومان توانسته بودند، از پول درخواستی دیه را تامین کنند. هنوز 220 میلیون تومان پول دیه کم داشتند. هر کاری انجام میدادند، انگار این پول نمیخواست جور شود و رضا داشت یک قدم به مرگ نزدیک میشد.
با گذشت شش سال، دوباره رضا چند روز پیش به قرنطینه زندان کرمانشاه منتقل شد تا حکم قصاص او با توجه به خواسته اولیای دم اجرا شود. او برای آخرین بار با خانوادهاش دیدار و وداع کرد. با هم سلولیهایش حرف زد و یک دل سیر گریه کرد. بعد به اتاق قرنطینه رفت. دست و پایش به رعشه افتاده بود. از مرگ میترسید. مادرش میخواست رخت دامادی برتن رضا کند، اما اکنون باید منتظر میماند تا رخت عزا برتن کنند. هقهق گریه امانش نمیداد. تا صبح نخوابید و فقط به طناب دار فکر کرد.
صبح که شد، نمازش را خواند. در سلول قرنطینه باز شد و همراه مامور محافظ از آنجا به اتاق روحانی زندان رفت. کمی با او حرف زد. درددل کرد و اشک ریخت. وصیتنامهاش را نوشت. آرامآرام در حالی که دستبند به دستانش و پابند به پاهایش زده شده بود، قدم برداشت و به سمت محوطه اجرای حکم رفت. با دیدن طناب دار هری دلش ریخت. شروع به گریه کرد. از پلههای آهنی بالا رفت و طناب دار بر گردنش آویخته شد. یک دقیقه مانده بود که چهار پایه از زیر پایش کشیده شود که ناگهان یکی از ماموران، برگهای آورد و خواستار توقف اجرای حکم شد. تلاشهای خانواده، مددکاران زندان و هیات صلح و سازش دادسرا به سرانجام رسیده و توانسته بودند رضایت خانواده مقتول را جلب کنند. رضا را پایین آوردند. او قدرت حرکت نداشت. فریاد زد خدا را شکر و به سجده افتاد. بعد از دقایقی، همراه ماموران به سلولش بازگشت. او بخشیده شده و این بار، زندگی لبخند واقعی به او زد.
گلریزان برای نجات جوان اعدامی
افسون علیمرادیان، یکی از اعضای گروه نجات برای بخشش متهمان به قتلهای ناخواسته به جامجم گفت: زمانی که پرونده رضا را که از شش سال پیش در زندان کرمانشاه بود بررسی کردیم، متوجه شدیم او یک بار برای جلب رضایت اولیای دم مهلت گرفته و با پایان یافتن این مهلت، قرار است دوباره پای چوبه دار برود. خانواده این اعدامی هر چه داشتند، فروختند و مبلغ 380 میلیون تومان جمع کردند، اما هنوز 220 میلیون تومان تا جمع آوری بقیه پول دیه کم داشتند.
وی افزود: مرد اعدامی پنج روز فرصت داشت تا 220 میلیون تومان را فراهم کند. زمان کوتاهی بود که بتوانیم از طریق راهاندازی پویش اینترنتی این مبلغ کلان را جمعآوری کنیم. تصمیم گرفتیم با افراد نیکوکاری که در شهرهای کرمانشاه، تهران و کنگاور نام و نشانی از آنها پیدا کرده بودیم، حرف بزنیم.
علی مرادیان ادامه داد: بعد از گفتوگو با آنها مراسم گلریزانی در کنگاور برگزار کردیم . علاوه بر نیکوکارانی که میشناختیم، نیکوکاران دیگری نیز به ما پیوستند و در این کار خیر پیش قدم شدند. افرادی که در دادگاه و در مراسم قسامه برای حکم قصاص جوان اعدامی حاضر شده بودند، پا به مراسم گلریزان گذاشتند و به اندازه وسعشان برای نجات رضا کمک مالی کردند.
وی گفت: تلاشها پس از پنج روز به ثمر نشست و با برگزاری این گلریزان بقیه پول دیه جمع آوری شد .با اقدام خداپسندانه نیکوکاران، رضا که دقایقی با مرگ فاصله داشت، توانست با پرداخت 600 میلیون تومان دیه به خانواده مقتول رضایت آنها را جلب کند تا یک گام به آزادی Freedom نزدیک شود. او بزودی آزاد و نزد خانوادهاش بازمیگردد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
این اخبار را از دست ندهید:
درگیری فیزیکی عباس جدیدی و دبیر در صحن شورا
3 زن و مرد با نام رئیسی عضو شورای روستا شدند / پدیده انتخابات
نقشه شوم هنرپیشه زن شبکه ماهوره ای PMC برای پزشک مشهور مشهدی
ناگفته های عروس 13 ساله در کلانتری؛ شوهرم در این سن کم به من تهمت غیر اخلاقی می زند!
اقدام شیطانی راننده سرویس موسسه آموزشی با دانش آموز 12 ساله تهرانی
فیلم لحظه حمله تروریست ها به کلانتری 22 اهواز و شهادت 2 مامور پلیس + عکس
دعوای شدید عروس و داماد کرجی در نیمه شب عروسی / داماد 2 سال فرار کرد!
حادثه سقوط چلچراغ حرم حضرت معصومه(س) + عکس
میثم خود را دار کرد و مهناز برای ندیدن شوهر مشکل دارش دارو خورد و ...
شلیک مرگبار به 2 مامور حراست در هفت تپه+عکس
موش ها ، نوزادی را خوردند + عکس
بیرون کشیدن مار 4 و نیم متری از لوله آب + عکس
بلایی که قاتل بی رحم بر سر شاهد 6 ساله یک سرقت آوردند + عکس
من شاهد آزارهای دختر 10 ساله از طرف پسر همسایه بودم!+ عکس
اعترافات جوانی که با خنجرش مردی در جشن عروسی کشته شد
التماس های دختر 15 ساله قبل از کشته شدن توسط دوست پسرش اشک همه را در دادگاه در آورد+فیلم و عکس
مرگ غمانگیز امیرمهدی 3 روزه در بیمارستان + عکس
پدیده انتخابات شوراها / این مرد دستفروش با یک بنر نفر اول شورای خرم آباد شد + عکس
فوری / وحشت در آسمان تبریز / مردم از خانه ها خارج نشوند + عکس
ارسال نظر