سرنوشت هولناک منیژه / فردین که به زندان افتاد من وارد دنیای کثیف خیابانی شدم و ...+عکس

به گزارش اختصاصی رکنا، چند زن مالباخته تحت تحقیق گرفته شدند و ادعا کردند شاید چهره جیب‌بر را به خاطر داشته باشند و همین کافی بود تا آلبوم مجرمان سابقه‌دار پیش‌روی این زنان قرار گیرد و دو زن که ادعا کردند شاید دزد The Thief کیف‌های‌شان «منیژه» تبهکار سابقه‌دار باشد، چراکه وی را در اتوبوس دیده‌اند. در گام بعدی چند زن دیگر نیز ادعا کردند که در زمان سرقت Stealing به یک زن که پسر 33ساله‌ای همراهش بود، مظنون هستند. بدین  ترتیب بررسی‌های میدانی کلید زده شد و خیلی زود ماموران پی بردند جیب‌بر حرفه‌ای منیژه است که مدتی پیش از زندان Prison آزاد شده است. همین کافی بود تا تیم ویژه‌ای برای ردزنی تبهکار قدیمی وارد عمل شوند و پلیس Police با گذشت یک ماه توانست مخفیگاه وی را در جنوب پایتخت ردزنی کند و در اقدامی غافلگیرانه منیژه را دستیگر کرد.
منیژه در بازجویی‌ها خود را بی‌گناه می‌دانست تا اینکه پلیس در مخفیگاه وی چند کیف و مدارک سرقتی به دست آورد و وی ناچار لب به اعتراف گشود.
گفت‌وگو با جیب‌بر حرفه‌ای
منیژه یکی از جیب‌برهای حرفه‌ای پایتخت است و بارها به زندان افتاده، اما هیچ‌وقت دست از تبهکاری برنداشته است.
این زن ادعا می‌کند چون از روز نخست درمیان حرفه‌ای‌ها بوده و کار دیگری برای تامین هزینه زندگی‌اش بلد نیست، زندان را به عنوان خانه دوم خود می‌داند و از آن ترسی ندارد.
چند بار به زندان افتادی؟
فکر کنم 6 بار.
به چه جرم‌هایی؟
جیب‌بری و یک بار هم به خاطر حمل موادمخدر.
اعتیاد داری؟
داشتم، بعد از به دنیا آمدن پسرم ترک کردم.
چند تا بچه داری؟
یک پسر 3 ساله.
از چند سالگی معتاد Addicted شدی؟
خانه یکی از دوستانم که پدرش افیونی بود، رفته بودم و وقتی بساط اعتیادش را دیدم، کنجکاو شدم و چند بار در نبود پدر و مادر دوستم تریاک کشیدم و بعد از آن دیگر به آن اعتیاد پیدا کردم.
همسرت می‌دانست اعتیاد داری؟
بله، همان مردی که برای تهیه مواد به آن مراجعه می‌کردم، بعد از مدتی به خواستگاری‌ام آمد و با هم ازدواج کردیم.
خانواده‌ات با ازدواج مرد موادفروش مخالفت نکردند؟
خانواده‌ام نمی‌دانستند «فریدون» موادفروش است و چون خانواده‌ام در سطح پایینی زندگی می‌کردند، زیاد پیگیری نکردند و وقتی دیدند من پذیرفته‌ام دیگر حرفی نزدند.
چرا دزدی؟
همسرم دستگیر شد و من هیچ پولی نداشتم و به خاطر اعتیادم نیز نمی‌توانستم جایی کار کنم، به همین خاطر با چند زن و مرد که فکر کنم فیوجی بودند، آشنا شدم و جیب‌بری را از آنها یاد گرفتم.
نمی‌ترسیدی دستگیر شوی؟
وقتی پول نباشد و اعتیاد داشته باشی، هیچ‌چیز مانع کارت نمی‌شود و به فکر دستگیری و پلیس هم نمی‌افتی، به همین خاطر دست به دزدی theft زدم.
نخستین بار چطور دستگیر شدی؟
با دو زن فیوجی در اتوبوس بودیم و قصد داشتیم کیف ‌زنی را بزنیم که وی از این اقدام باخبر شد و مردم ما را محاصره کردند. همدستانم که حرفه‌ای بودند، فرار Escape کردند و من دستگیر شدم.
با آزادی Freedom از زندان چرا دوباره سرقت کردی؟
تازه حرفه‌ای شده بودم و به تنهایی در اتوبوس و مراکز تجاری اقدام به سرقت پول و گوشی موبایل داخل کیف‌های زنانه می‌کردم.
همسرت با این کار مخالفت نمی‌کرد؟
چرا مخالفت کند، وقتی پول خوبی به جیب می‌زدیم.
از خانواده‌ات خبر داری؟
بعد از ازدواج خانواده‌ام به خاطر شرایط مالی به شهرمان بازگشتند و زیاد از هم خبر نداریم.
چرا بعد از هر بار آزادی دوباره دزدی می‌کردی؟
زندان خانه دومم شده بود و هر بار که آزاد می‌شدم، احساس می‌کردم برای سرقت و پول به دست آوردن از خانه خارج شوم و دست به این کار می‌زدم.
همسرت کار می‌کرد؟
اگر درآمد خوبی داشت که دزدی نمی‌کردم. او نیز بعضی اوقات مواد می‌فروخت یا سرقت می‌کرد.
شنیدم با بچه‌ات هم دزدی می‌کردی؟
بله، وقتی بچه‌ام را همراه خودم برای سرقت می‌بردم، کمتر کسی به من شک می‌کرد.
حالا پسرت با چه کسی زندگی می‌کند؟
در کنار پدرش است و از وی خواستم تا زمان آزادی من دست به جرمی نزند که پسرمان تنها نماند.
چرا سر کار نمی‌روی؟
حالا که اعتیاد را ترک کردم، قصد دارم بعد از آزادی دیگر دزدی نکنم و زندگی بچه‌ام را با کار کردن تامین کنم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی