به گزارش اختصاصی رکنا، وردهای جادویی و خوراکی های محبت یک رمال تا جایی پیش رفت که مردی را به پرتگاه مرگ کشاند.

زن بدبین که همیشه در توهم با هووی خیالی جنگ داشت به اتهام اقدام به قتل Murder تحت تعقیب قرار گرفت. پس از سالها زندگی همچنان می ترسید که شوهرش به وی خیانت کند، از این و آن می شنید که بسیاری از مردان پس از سالها زندگی با همسرشان به زنان و دختران جوانتری علاقه مند می شوند و مهر و محبت را از خانه بیرون می کنند.

هنوز وقتی شوهرش دیر به خانه می آمد افکار پوچ ذهنش را تسخیر می کرد و فکر می کرد که «یوسف» با زن ناشناسی در رستوران شیکی نشسته و به یکدیگر لبخند می زنند.

«یوسف» هر گاه به خانه می آمد با سوال پیچ شدن توسط همسرش روبه رو می شد و برای رهایی از ادعاهای همسرش که وی با زن دیگری در ارتباط است از خانه بیرون می زد و آتش کینه را بیش از پیش در دل همسرش می افروخت.

مرد جوان که دیگر از بدبینی ها خسته شده بود با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از وی به دلیل اینکه نقشه قتلش را طراحی کرده است شکایت کرد.

یوسف که رفتارهای همسرش را در ذهنش مرور می کرد به بازپرس پرونده گفت: مدتی است که همسرم ادعا می کند با زن دیگری ارتباط دارم، با توجه به اینکه رفتارهایم نیز نشان می دهد که من به غیر از وی به هیچ زن دیگری علاقه ای ندارم ولی همسرم زندگی را برایم جهنم کرده است و در چند روز گذشته رفتارهایش بسیار مشکوک شده و پس از خوردن غذا به بیمارستان می روم!

مرد جوان که صورت برافروخته ای داشت در ادامه افزود: 2 شب نخست پزشکان گفتند که مسموم شده ام ولی «زهره» ادعا می کرد که من بیرون چیز دیگری خورده ام و به همین خاطر مسموم شده ام تا اینکه چند شب پس از خوردن شام چشمانم سنگین شد و چیزی نفهمیدم. پس از اینکه به هوش آمدم متوجه شدم 2 روز بین مرگ و زندگی دست و پا زده ام. برادرم که به صورت اتفاقی به خانه مان آمده و مرا به بیمارستان برده بود به من گفت که پزشکان گفته اند من با خوردن غذایی که آغشته به سم بسیار قوی بوده در چند قدمی مرگ قرار گرفته بودم. یوسف با اشاره به نقشه همسرش گفت: من مطمئن هستم «زهره» با ریختن سم در غذایم می خواهد از من انتقام بگیرد و مرا به قتل برساند بنابراین از وی شکایت دارم. در ادامه با دستور بازپرس، تیمی از پلیس ماموریت یافت تا زن مرموز را دستگیر و تحقیقات از وی را آغاز کنند.

با احضار «زهره» به اداره پلیس وی از ماجرا خبری نداشت ولی وقتی شنید شوهرش از وی شکایت و ادعا کرده که قصد به قتل رساندن وی را داشته است به گریه افتاد و گفت: من عاشق همسرم هستم ولی وی به من خیانت می کند، درست است که از وی بشدت دلگیر هستم ولی نمی خواهم یک تار مو از وی کم شود.

وی در ادامه بازجویی که چرا غذای وی را مسموم کرده است، گفت: من همسرم را مسموم نکرده بودم بلکه برای جذب محبت وی پیش یک رمال رفتم که وی وردهایی برایم می نوشت و داروهای گیاهی می داد و از من می خواست که آن مواد را داخل غذای شوهرم بریزم. من نیز به دستورات وی گوش می کردم و طبق خواسته هایش جلو می رفتم و برای 5 جلسه ای که نزدش رفته بودم بیش از 4 میلیون تومان پول دادم. به این ترتیب با راهنمایی زهره کارآگاهان پلیس با مراجعه به خانه این مرد در خیابانی نزدیک بازار Store تهران وی را دستگیر کردند و توانستند در بازرسی از خانه اش تعداد بسیاری وردهای نوشته شده، اسطرلاب و نمادهای شیطانی پیدا کنند.

مرد رمال در بازجویی ها ادعا کرد برای نخستین بار است که دست به این کار زده و حاضر است پولهایی را که از زهره گرفته به وی برگرداند ولی کارآگاهان با ردیابی 3 خط موبایل مرد رمال دریافتند وی از طعمه های بسیاری اخاذی کرده است و با فریب آنان پولهای میلیونی به جیب زده است. مرد شیاد که می دید رازش فاش شده است درباره گیاهان و موادهایی که به طعمه هایش داده بود، گفت: زنان و مردان زیادی برای حل مشکلاتشان پیش من می آمدند و برای اینکه آنان اعتماد بیشتری به من داشته باشند و دوباره برگردند از گیاهان مواد توهم زا یا آرامبخش استفاده می کردم و سفارش می دادم دستوراتم را مو به مو اجرا کنند و نتیجه را به من اعلام کنند و با شگرد دیگری ادعا می کردم که موادها را کم یا زیاد ریخته اند یا باید سر ساعت شام را تهیه می کردند و با چنین بهانه هایی آنان را فریب داده و از این طریق پولهای زیادی به جیب می زدم. بنابراین گزارش با توجه به دستگیری رمال حرف های و بی اطلاعی زن ساده لوح از توهم زا و خطرناک بودن موادهایی که مرد شیاد در اختیار او گذاشته بود، بازپرس شکایت همسرش را منتفی دانست و رسیدگی به آن را در اختیار دادگاه خانواده قرار داد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی