خانمی جوان کنار خیابان دست بلند کرد. او را سوار ماشین کردم. کمی جلوتر گوشی تلفن همراهش را از کیف دستی‌اش بیرون آورد. وانمود می‌کرد با شوهرش صحبت می‌کند. چند بار تکرار کرد پول همراهم نیست و اگر می‌توانی۵۰هزار تومان کارت به کارت کن. گوشی را قطع کرد و گفت: ببخشید باید چیزی بخرم‌، اگر ایرادی ندارد ۵۰‌هزار تومان به من بدهید‌، جلوی خانه همسرم به شما پس می‌دهد. این مبلغ را به او دادم تا از مغازه‌ای خرید کرد. به خاطر اینکه پولم را نقد کنم مجبور شدم وارد کوچه پس‌کوچه‌ها بشوم. زن جوان در کوچه‌ای تاریک از من خواست توقف کنم. می‌گفت الان شوهرم خدمت‌تان می‌رسند. ناگهان مردی قوی هیکل و عصبانی از پشت دیوار بیرون آمد. توپش خیلی پر بود و می‌گفت همسرم توی ماشین تو چه می‌کند. مگر راننده تاکسی هستی که مسافر سوار می‌کنی و اصلا با این زن چه سر و سری داری؟

فرصت نداد جواب بدهم. با من دست به یقه شد، خودم را از چنگش نجات دادم و با ماشین فرار Escape کردم. خیلی ترسیده بودم‌ اما سر خیابان متوجه شدم مرد عصبانی حدود ۱۷۰‌هزار تومان وجه نقد‌، گوشی تلفن همراه و مدارکم را هنگام درگیری سرقت Stealing کرده است. موضوع را به پلیس Police اعلام کردم. حالا همسرم نیز از من توضیح می‌خواهد که چرا زن ناشناس را سوار ماشین کرده‌ای. امروز از کارشناس مشاوره پلیس خواهش کردم با همسرم صحبت کند تا دست از این مسخره‌بازی‌ها بردارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی