می ترسم مردی در زندگی زنم باشد و من...
رکنا: مردی چون همسر دوستش خیانت کرده بود به همسرخودش بدبین شد.
وقتی دوست صمیمی شوهرم متوجه شد همسرش به او خیانت میکند، هرگز تصورش را نمیکردم که زندگی خودم هم بعد از این خیانت از هم بپاشد.
این ها صحبتهای زن جوانی است که همراه شوهرش برای درخواست جدایی به دادگاه خانواده آمده است تا برای همیشه به زندگی 3 ساله اش پایان دهد. او که به شدت از دست همسرش عصبانی است وقتی مقابل قاضی Judge شعبه 268 دادگاه خانواده تهران قرار میگیرد درباره ماجرای زندگیاش چنین میگوید: سه سال است در کنار حسام زندگی میکنم. پیش از آن نیز دو سال با هم نامزد بودیم و در این مدت همیشه باعث خوشحالی و شادی هم میشدیم. من و حسام بشدت عاشق هم بودیم و در کنار یکدیگر زندگی پر از آرامشی داشتیم. همه چیز خوب پیش میرفت و من هر روز بهخاطر حضور حسام در زندگیام از خدا تشکر میکردم. تا اینکه بهخاطر یک اتفاق عجیب زندگی ما هم تحت تاثیر قرار گرفت و همه چیز خراب شد. تا جایی که دیگر نمیخواهم حسام را ببینم.
این زن ادامه میدهد: همه چیز از وقتی شروع شد که دوست صمیمی حسام به نام زانیار یک شب با چشمانی گریان و حالتی سراسیمه به خانه ما آمد و گفت که همسرش به او خیانت Cheat کرده است. من و حسام خیلی از این موضوع تعجب کردیم. زانیار دوست صمیمی و چند ساله حسام بود و از وقتی من با حسام نامزد کردم رفت و آمدش با او قطع نشد. وقتی زانیار ازدواج کرد من با همسرش دوست شدم و ما هر هفته به خانه هم میرفتیم. برای همین باورش برای ما سخت بود که همسر زانیار چنین کاری کرده باشد. بعد از آن بود که زانیار دیگر نتوانست رنگ آرامش را ببیند و کم کم به بیماری افسردگی دچار شد. در این میان حسام هم خیلی ناراحت بود و سعی میکرد دوستش را آرام کند. اما فایدهای نداشت. تا اینکه کم کم رفتارهای حسام هم تغییر کرد و مثل دیوانهها شد. او نسبت به من بدبین شد و دیگر نتوانستیم زندگی آرامی داشته باشیم.
هر بار که پیش زانیار میرفت، مثل دیوانهها سراغ من میآمد و همه چیز را چک میکرد. گوشی موبایلم، تلگرام، ایمیل، اینستاگرام و خلاصه هرچیزی را که به من مربوط میشد بررسی میکرد. بابت تمام رفتارها و ارتباطهایم باید به او توضیح میدادم. دیگر زندگیمان مثل قدیم نشد و هر شب
و هر روز با هم دعوا داشتیم. دیگر طاقتم تمام شده و تصمیم به جدایی گرفتهام.
در این لحظه شوهر این زن نیز به قاضی میگوید: آقای قاضی دست خودم نیست. زانیار به همسرش اعتماد کامل داشت و آنها عاشق هم بودند.
او بهطور کاملا اتفاقی متوجه شد که همسرش در دنیای مجازی با مرد غریبهای در ارتباط است. وقتی پای درد دل او مینشینم ناخودآگاه ترس وجودم را فرا میگیرد و با خودم میگویم نکند فرناز هم به من خیانت کند و من متوجه نشوم. برای همین دیگر نمیتوانم با آرامش در کنار او زندگی کنم.
در پایان نیز قاضی این زوج را به روانشناس و مشاور خانواده معرفی کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر