داستان کوتاه اما واقعی :
کار کثیف خاله شهلا با پسر شرورش
رکنا: کارآگاه زیرک پلیس آگاهی بالاخره دست"خاله شهلا "پیرزن فالگیری که کمتر از 24 ساعت محل خودروهای سرقتی را به مالباختگان اطلاع می داد، رو کرد.
آمار سرقت Stealing خودروها روز به روز افزایش می یافت، کارآگاهان کلانتری نزدیک به یک ماه بود که هر روز با یک فقره جدید پرونده سرقت خودرو مواجه می شدند خودروهایی که سرقت شده و تنها دو یا سه روز بعد توسط خود مالباختگان پیدا می شد.
افسران گشت کلانتری ها از این وضعیت به ویژه از نارضایتی شهروندان و مسئولان به شدت در فشار بودند.
ظاهرا وقوع سرقت های سریالی تبدیل به معمای بزرگی شده بود، که حل آن به سادگی و از سوی هرکسی ممکن نبود، این بود که سرگرد بابایی از آگاهی ماموریت یافت تا این گره کور را باز کند.
بابایی با نگاه به چندین فقره پرونده سرقت رخدادی خودروها، در مدت معین تنها چیزی که دستگیرش شده بود، این بود که بیش از 90 درصد خودروهای سرقتی از سه تا هفت روز پس از سرقت توسط مالباخته ها کشف شدند.
وی تصمیم گرفت، با تعدادی از این مالباخته ها در خصوص نحوه سرقت و کشف خودروها گفت و گویی داشته باشد، طی صحبتی که با تعدادی از این افراد داشت، فهمید که همه مالباخته ها خودروهای خود را بدون کمک پلیس و با کمک زن فالگیری معروف به "خاله شهلا" کشف کردند.
مالباخته ها در اظهارات خود عنوان داشتند، خاله شهلا با طالع بینی و فال گیری و همچنین مختصری دعا در قبال دریافت مبلغ قابل توجهی جای خودروهای سرقتی را در مدتی کمتر از 24 ساعت به آنها اطلاع داده و تاکنون مگر تعداد اندکی که به قول خاله شهلا در کارشان گره کوری است، که هیچ کس قادر به بازگشایی آن نیست، کسی دست خالی از محضرش برنگشته است.
این موضوعی بود، که با عقل کارآگاه بابایی و همکاران وی جور در نمی آمد، بابایی کنجکاو شد تا سری به در خانه خاله شهلا زده و به صورت نا محسوس و حرفه ای گفت و گویی با وی داشته باشد.
کارآگاه پلیس با یکی از همکارانش با طرح یک صحنه ساختگی سرقت خودرو، نزد خاله شهلا رفته و فهمیدند که خاله شهلا ضمن تایید سرقت خودروی آنها حتی در قبال دریافت مبلغ قابل ملاحظه ای نتوانسته آدرسی به آنها بدهد.
خاله شهلا در کمال تعجب، اظهار بی اطلاعی کرده و در خوشبینانه ترین حالت، سرقت خودروی آنها را به بهانه هایی جزء 10درصد سرقت هایی که اصلا به هیچ وجه کشف نمی شوند و یا به قول خود گره کور دارند، قرار داده است.
این موضوع علاوه بر تعجب و شگفتی کارآگاه خبره و با تجربه، بر شک بابایی در حیله گری و حقه بازی این پیرزن، افزود. سرگرد بابایی در حالی که هیجان تمام وجودش را گرفته بود، دست بردار نبود، وی به تحقیقاتش در مورد سرقت خودرو و همچنین تاریخچه زندگی خانوادگی و مهارت های شغلی این پیرزن ادامه داد.
این کارآگاه پلیس در نهایت فهمید که خاله شهلا پسر شروری داشته، که چندین فقره سابقه شرارت و سرقت داشته و در بسیاری از موارد نیز توسط پلیس دستگیر شده است.
این بار بابایی به جای این پیرزن، پسر وی را به صورت نامحسوس برای مدت یک هفته مورد تعقیب و مراقبت قرار داد، بابایی در کمال ناباوری متوجه شد، که پسر این پیرزن فالگیر همچنان به ارتکاب جرم Crime ادامه می دهد، اما این بار به جای شرارت و درگیری فقط به سرقت خودروها می پردازد.
این سارق در حالی که آدرس خودروهای مسروقه را به مادر خود اطلاع می دهد، آنها را در گوشه ای از شهر رها کرده و در نهایت به کمک تعدادی از اطرافیان خود، مالباخته ها را با تبلیغات اینکه پیرزنی به نام خاله شهلا با شیوه ای خاص قادر به پیدا کردن مکان خودروی شماست، به سمت مادر خود هدایت می کند.
مادرش نیز در قبال دریافت مبلغ هنگفتی آدرس خودرو را به مالباخته گفته و اینگونه خودروهای مسروقه توسط شخص مالباخته کشف می شوند.
اینگونه بود، که کارآگاه بابایی دست این پیرزن کلاهبردار و پسرش را رو کرد و در نهایت یک باند حرفه ای سرقت خودرو و اخاذی از مردم شناسایی و منهدم شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
سروان "قاسم گرجی"معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان "بهشهر"
ارسال نظر