مادر زن تهرانی دامادش را در اقدام های زشت همراهی می کرد+فیلم و عکس

درپی طرح دستگیری سارقان پایتخت، صبح دیروزدر آگاهی مرکز تعداد زیادی سارق دستگیر شده بودند که در میان آنها همه مدل سارق دیده می شد جوانانی که بیشترشان تحت تاثیر موادمخدر دست به سرقت Stealing و زورگیری زده اند و اکثرشان دارای سابقه های کیفری زیادی هستند.

همین موضوع باعث شد خبرنگار رکنابا تعدادی از آنها گفت و گویی را انجام بدهد.

گفت و گو با باند فامیلی زورگیران پایتخت.

اسمت چیه و چند سالته؟

پویا، 24 سالمه.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

زورگیری.

توضیح بده.

با خودور مسافر سوار می کردیم و در فرصتی مناسب صدای ضبط را بلند می کردیم و با تهدید چاقو تمام وسایل قیمتی شان را به زور از آنها می گرفتیم.

خانم مسنی که در حال گریه کردن بود قربانی زورگیری شما بود؟

بله.

چند بار زورگیری کردی؟

سه بار.

همدست خانم تان با شماچه نسبتی داره؟

مادر زنم است.

نقش مادر خانم تان در سرقت ها چه بود؟

مادر خانمم را سوار می کردیم که مسافران شک نکنند و سوار ماشین شوند.

گفت گو با دیگر متهم

نقش شما در سرقت ها چه بود؟

من راننده بودم.

با چه اسلحه ای مسافران را تهدید می کردید؟

با سلاح سرد.

گفت و گو با مادر خانم پویا

شما در سرقت ها چه کاری انجام می دادید؟

من کنار مسافران می نشستم که شک نکنند و سوار شوند. در وسط های راه پویا مسیرش را تغییر می داد و من هم جایم را با احمد عوض می کردم و جلو می نشستم.

مسافر با این کار شما شک نمی کرد؟

وقتی می فهمید که ما قصد زورگیری از او داریم این کار را انجام می دادیم.

ادامه بدهید.

صدای ضبط را بلند می کردیم و پویا به مسافر می گفت: که نترس ما با تو هیچ کاری نداریم مادرمان مریض است و ما فقط طلا هایت را می خواهیم و.....

چشمان قربانی ها را می بستید؟

بله، به خاطر اینکه شناسایی نشویم چشمان قربانی ها را با چشم بند می بستیم.

حرف آخر؟

پشیمانم، اولین بام هست که دستگیر می شوم و هیچ سابقه کیفری هم ندارم، دوست دارم هرچه زودتر آزاد شوم.

پسر18 ساله ای که با زور وارد خانه ای در جنت آباد شد و با تهدید دختر کوچک خانواده دست به سرقت زده است.

گفت گو با متهم

برای چه دستگیر شدی؟

سرقت از منزل.

توضیح بده.

قرص خورده بودم رفتم پیش رفیقم، یک قمه به من داد و از من خواست تا این کار را انجام بدیم.

چه کاری را انجام بدی؟

رفتیم در یک خانه و من از بالای در وآرد خانه شدم زمانی که داخل اتاق رقتم همه اعضای خانه بیدار بودند و من با قمه آنها را تهدید کردم و دست و پایشان را بستم که مبلغی پول و طلا از آنجا سرقت کردم.

چه کسایی در خانه بودند؟

چهار تا خانم.

چند وقته قرص مصرف می کنی؟

سه سالی می شه.

درس می خوانی؟

بله.

محل سکونت کجاست؟

آزادشهر.

حرفی داری؟

پشیمانم و نمی دانم چرا اینکار را کردم اصلا باورم نمی شه دستگیر شده ام.

"دایی" یکی از مالخر های تهران است که جوانان را تشویق به دزدی theft می کرد.

چند سالته؟

50 سالمه.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

مالخری.

چه لوازمی را مالخری می کردی؟

کامپیوتر ماشین.

چه قیمتی می خریدی؟

صد هزار تومان می خریدم دویست هزار تومان می فروختم.

لوازم دزدی را به چه کسی می فروختی؟

عمده فروشی می کردم و به مصرف کنندها در شهرستان می فروختم.

چند وقته این کار را انجام می دهی؟

چهار سالی می شود.

شغلیم داری؟

از بیکاری دست به مالخری زدم اگر کار درست حسابی داشتم هیچ وقت سمت کار خلاف نمی رفتم.

تا به حال دست خود شما سرقت کرده ای؟

عمرا.

سابقه داری؟

بله، مربوط به همین مالخری می شود.

چند بار دستگیر شده ای؟

پنج بار.

چندتا وسایل دزدی خریده ای؟

700 تا پرونده دارم.

چطور می خواهی رضایت شاکی ها را بگیری؟

امید به خدا، نمی دانم اگر این بار آزاد شوم می روم یراغ یک کار آبرومند.

گفت و گو با همدست دایی ( ماخر )

شما برای چه دستگیر شدی؟

سرقت داخل خودرو.

چند فقره سرقت انجام داده ای؟

چهارصد فقره.

چهارصد تا زیاد نیست؟

دویست فقره ضبط و باند سرقت کردم، وقتی دیدم زیاد پول دست و بالم را نمی گیرد رو آوردم به کامپیوتر ماشین.

به چه کسی لوازم سرقتی را می فروختی؟

دایی ازم می خرید.

دایی شما هست؟

نه، ما بهش می گیم دایی.

بیشتر کامپیوتر چه ماشین هایی را سرقت می کردید؟

پژو و سمند.

چرا به خاطر اینکه راحت تر بود؟

نه، همه ماشین ها راحت درشون باز می شه، سمند و پژو زیاد تو خیابون بود.

سابقه هم داری؟

بله، یه چند باری برای درگیری و سرقت داخل خودرو زندان Prison افتاده ام.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.