عاطفه های گمشده
زینب کوچولو، عروسکی که در انفجار سوخت / مادر و دخترک نیازمند کمک های انساندوستانه هستند+عکس
رکنا: زینب کوچولو با انفجار خانه شان و مرگ پدر بشدت در آتش سوخت و حالا گرد سوختگی بر چهره این عروسک زیبا نشسته است. مادرو دختر بعد از حادثه انفجار آواره بیمارستان ها هستند و دستشان تنگ است شاید کمک انساندوستانه شما لبخند را به چهره عروسک سوخته بنشاند و او باز در آیینه بدون ترسی به خود نگاهی اندازد.
آتشی که کودکان معصوم این مدرسه را در کام خود گرفت و سوختگیهای شدیدی را بر تن و روح آنها به جای گذاشت. علت حادثه، عدم وجود وسایل گرمایش مناسب بود و برای گرم کردن کلاس از بخاری نفتی استفاده میشد. گمان میرود که اگر به جای نفت از گاز برای گرمایش استفاده میشد، این حادثه Incident به وقوع نمیپیوست. اما چنین نیست که بتوان گاز را نیز بیخطر دانست. «زینب والینژاد» و مادرش نیز، یکی از همین قربانیان هستند.
چند سال پیش بود که حادثهی آتشسوزی در مدرسهی «شینآباد»، شهرستان «پیرانشهر»، مردم ایران را شوکه کرد.
زینب نیز مانند کودکان مدرسهی شینآباد طعم آتش را چشیده است. او ۵ ساله است. ۳ سال از عمر کوتاهش را در بیمارستانها و اتاقهای عمل گذرانده است. البته در این درد، مادرش نیز شریک است. ۳ سال پیش بود که شهر زیبا و پر از نور و موسیقی و گرمای بندرعباس، صدای انفجاری را شنید. این صدا از خانهی زینب آمده بود. در این انفجار پدر خانواده در همان ابتدا جان سپرد؛ اما زینب و مادرش در اثر آن دچار سوختگی شدید شدند. سوختگیای حدود ۶۰٪ که تمام کودکی و لذت بازی کردن بیدرد و سوزش را از او گرفت و مادرش را نیز علاوه بر داغی که از مرگ شوهر داشت با همین مقدار سوختگی گرفتار کرد. زینب از نواحی مختلف بدن دچار سوختگی شدیدی شده که این سوختگیها در دستها، پاها و صورت این کودک معصوم نمایان است. دستهای مادر نیز این سوختگیها رادارد. حدود سه سال است که این مادر، کودکش را به همراه خود در بیمارستانها به دندان میکشد تا مرهمی بر زخمهای خودش و زینب بگذارد. این مادر و کودک، تاکنون ۸ بار تحت عمل جراحی قرار گرفتهاند و چندین عمل دیگر را نیز پیش رو دارند. به گفتهی مادر، خوشبختانه بیمهی روستایی هزینههای عملهای جراحی را پرداخت میکند؛ اما با توجه به ۳ فرزند دیگر و محدودیتهای جسمی در کار کردن، باز هم با مشکلات مالی روبرو هستند. «مهرانگیز هدایتفر»، مادر زینب به خاطر سوختگیهای شدید و نیز نگهداری از فرزنداش، در غیاب نانآور و سرپرست خانواده قادر به کار کردن نیست و اگر هم میتوانست، با توجه به شرایط زینب و اینکه هر دو ماه یکبار باید تحت عمل جراحی قرار بگیرند، فرصتی برای کار کردن نداشت. اکنون این خانواده بار دیگر به تهران آمدهاند تا دوباره روی تخت جراحی قرار گیرند. خانم هدایتفر و فرزندانش هماکنون در یک مسافرخانه اقامت دارند. آنها با مشکلات مالی دست به گریباناند و چشم امید به کمکهای گاهبهگاه مردم دارند. این خانواده حدود دو هفته باید در تهران باشند و برای هزینههای روزمرهی خود شامل رفتوآمد، خورد و خوراک و ... نیاز به یاری دارند.
می توانید کمک کنید
مردم ایران همواره به نوعدوستی و دستگیری از نیازمندان مشهور بودهاند و همیشه دستی برای یاری افتادگان داشتهاند. اکنون نیز خانوادهای در تنگنا هستند و چشم یاری از هموطنانشان دارند. بسیار بهجاست که کسانی که میخواهند و میتوانند به زینب و مادرش کمکی هرچند کوچک بکنند، از این امر انسان دوستانه دریغ نورزند.
کسانی که میخواهند در این اقدام نیکو سهمی داشته باشند و لبخندی کوچک بر چهرهی سوختهی زینب بنشانند، میتوانند کمکهای مالی خود را مستقیما به حساب خانم مهرانگیز هدایت فر واریز کنند و گرهی از مشکلات آنها بگشایند.
برای واریز وجوه نقدی میتوانید از شماره کارتی که در تصویر زیر مشاهده میکنید و متعلق به مادر زینب است، استفاده کنید. امید است که با کمکهای شما، روند بهبودی این مادر و فرزند سرعت بیشتر بگیرد و شاهد بهبودی آنها باشیم.
ارسال نظر