نیمار: بیشتر از آنچه که لیاقتش را دارم مورد انتقاد قرار میگیرم
رکنا ورزشی: نیمار در خصوص برخی مسائل زندگی خود به اظهار نظر پرداخت.
به گزارش رکنا ورزشی، به تازگی مستند نیمار از شبکه نتفلیکس پخش شده است و این بازیکن به برخی مسائل اشاره کرده است، وی در این رابطه گفت: من بیشتر از آنچه که لیاقتش را دارم مورد انتقاد قرار میگیرم و گاهی اوقات سخت است، در مورد خانواده و دوستان نزدیک صحبت میکنم، من برای آنها مثل بتمن هستم، اگر من را نشناسی من جوکر خواهم بود. من در پرایا گرانده (برزیل) بزرگ شدم، یادم میآید که آنجا خیلی خوشحال بودم که با دوستانم در خیابان ها فوتبال بازی میکردم.
وی افزود: حضور پدرم در سکوها مانند حضور او در ذهن من است، توصیههای او تفاوت را ایجاد کرد زیرا او یک بازیکن سابق فوتبال بود و تجربه دارد، او به من کمک کرد که برجسته باشم. حرفهای پدرم در ذهنم ماندگار شد و او مرا سرزنش کرد و به شدت ناراحت شد زیرا من مانند همکارانم رفتار میکردم و از آن روز این صحبتها در خاطرم ماندگار شد.
پدر نیمار ادامه میدهد: عصبانی بودم و به او گفتم...تنها نمیدوی! شروع کردم به فحش دادن به او، برو آنجا تمام تلاشت را کن، باید یک جوری به آنها انگیزه بدهی، سعی کن با دویدن بیشتر از آنها انگیزه بگیرید.
نیمار در ادامه صحبت خود گفت: اتفاقی در کودکی من افتاد و یکی از مواقعی بود که پدرم مرا سرزنش و به ندرت مرا سرزنش میکرد، یکی از چیزهایی که به من یاد داد این بود که از من پرسید چرا ندویدی؟ خوب بقیه پسرها دویدند ولی من ندویدم با نگاه عصبانی به من نگاه کرد عصبانی بود و احساس میکرد شکست خوردهام. هواداران اسم شما را به زبان میآورند و شما را یک سوپراستار میدانند، چگونه به این شهرت ناگهانی رسیدید؟
سفر به مادرید:
برای من اولین سفر به اروپا بود و مشخص بود که زبانشان را متوجه نمیشدم و غذاها متفاوت بود، عادت نداشتم به غذای خود آووکادو اضافه کنم، آنها به همه چیز آووکادو اضافه میکنند. برای من آووکادو یک میوه است.
بازیکن مورد علاقه شما؟ پله بُت من است
ستاره برزیلی پاری سن ژرمن در خصوص انتقاداتی هم که به او میشود اینطور واکنش نشان داد: اگر زندگی در حرکت آهسته بود و همه چیز در حرکت آهسته بود، با آرامش بیشتری فکر میکردم، سخت است، من عصبی هستم. من به انتقاد دیگران در مورد خودم یا اعمالم یا نحوه بازیم اهمیتی نمیدهم، من بسیار شفاف و صادق هستم، واقعاً برایم مهم نیست، اینکه میگویند نیمار در خارج از کشور جشن میگیرد یا هر چیز دیگری از من عصبانی هستی؟ این مشکل شماست، این زندگی من است، هر کاری بخواهم با آن انجام میدهم. مردم عصبانی میشوند زیرا نیمار هم روی زمین تمرکز دارد و هم می تواند از زندگی خود نیز لذت ببرد. من فکر نمیکنم همه بتوانند این کار را انجام دهند اما من میتوانم.
نیمار ادامه داد: نمیتوانم انتقاد بشنوم یا به نظرات منفی دیگران اهمیت بدهم، من به خودم اعتماد دارم این همه چیز است، من اینگونه زندگی میکنم، این چیزی است که یاد گرفتم و به پسرمم یاد دادم
فینال لیبرتادورس 2011:
فینال سختی بود، متوجه شدم که آنها با من سخت رفتار کردند و وحشیانه روی من خطا میکردند و رفتار بدی داشتند، من نگران آن تقابل بودم. نمیتوانستم داستانی بهتر از این بگویم، در وحشیترین رویاهایم هرگز تصور نمیکردم که اینطور باشد.
شکست مقابل آلمان در نیمه نهایی جام جهانی 2014:
آن مسابقه باورنکردنی بود، به خودم گفتم چه خبر است، این یک کابوس است. وقتی بازی تمام شد، نتوانستم جلوی گریهام را بگیرم.
درباره پدر نیمار:
امروزه کمی از هم دوریم، البته با هم رابطه خوبی داریم و رابطهمان فوقالعاده است، اما این یک رابطه حرفهایتر است. نظر من.
نیمار در مورد المپیک 2016:
کل مسابقهها سخت بود، مردم در این باره گفتند: من به تیم ملی اهمیتی نمیدهم و خیلی به من زنگ میزنند (میخندد).
ضربه پنالتی تعیین کنندهاش در المپیک 2016:
همه چیز سخت بود، من در آستانه زدن پنالتی هستم و در مشکل هستم، یادم میآید مارکینیوش به من گفت: همه چیز به تو بستگی دارد.
پنالتی سرنوشتساز مقابل آلمان در المپیک:
قلبم تند تند می زد و ورزشگاه ماراکانا پر بود و همه تشویق میکردند شروع کردم به دعا کردن و گفتم چگونه این ضربه پنالتی را گل کنم بعد شروع به نگاه کردن به دروازه کردم دیدم دروازه خیلی بزرگ است و اعصابم آرام شد و پنالتی را گل کردم.
در مورد رویارویی با بلژیک در جامجهانی 2018:
به ورزشگاه رفتم و احساس میکردم از ناحیه کمر آسیب دیدهام، نمیتوانستم به سمت راست حرکت کنم و از زمان مصدومیتم در جامجهانی همیشه کمرم مشکل داشت. فقط باید تحمل کنم.یکی از دردناک ترین شکستهای زندگیام، نمیخواستم کسی را ببینم یا با کسی صحبت کنم، زیرا در آن زمان همه چیز به من آسیب میرساند، تلویزیون را روشن نکردم و تنها ماندم، دور از اینترنت. ابتدا نمیتوانستم آنچه را که دارد اتفاق میافتد، باور کنم، هو کردن، نام من روی صفحه ظاهر میشود من هو میشوم، وقتی توپ را لمس میکنم دوباره این اتفاق میافتد.
در مورد 2019 و هواداران:
من این جو را دوست داشتم. نمیدانم چه زمانی هواداران علیه من تشویق میکنند. با فکر کردن به خودم گفتم: "من به خودم ایمان دارم. میتوانم انجامش دهم. موفق خواهم شد. من به فوتبال متکی هستم، این روزها مردم میگویند نیمار بیشتر استعداد است تا ورزشکار. من با دیگران پسران مدرسه هم زندگی متفاوتی داشنم به دو دلیل پول نداشتیم و باید تمرین میکردم ولی از هیچ چیز پشیمان نیستم. برای من مهم نیست که دیگران چه فکری میکنند، من میخواهم فوتبال بازی کنم و میخواهم در کاری که انجام میدهم بهترین باشم، که به تیم من کمک میکند تا عناوین کسب کند و منتقدان و رسانهها را فراموش کند.
مرگ کوبی برایانت:
تعجبآور بود، در نیمه دوم از مرگ او مطلع شدم، باید بازی را ادامه می دادیم، مربی در وقت استراحت چه میتوانست بگوید، سخت بود، ما مدام فکر میکردیم و متعجب بودیم، او در پاریس و برای من یک تبلیغ برای نایک گرفتیم بهترین لحظات با بت من این است که او یک افسانه است او فقط یک مرد تصادفی نبود، البته میراث عظیمی از خود به جای گذاشت و توانست تصویری را که میخواست ارائه دهد، مرگ کوبی خبر ناراحت کننده بود و آن شب همه ما غمگین بودیم، گاهی اوقات صحبت کردن در مورد رفتار من سخت است، شما من را میشناسید و میدانید که من خجالتی هستم، من دوست ندارم صحبت کنم و بعد سکوت کردم.
در سال 2020 از مستند:
تمام آرزوی من این است که مصدوم نشوم، دو فصل است که در پاریس هستم و نمیتوانم هیچ تورنمنت لیگ قهرمانان اروپا را به پایان برسانم، حتی اگر در پایان شکست بخوریم، میخواهم در زمین باشم چون من می دانم که من تأثیرگذار هستم و می توانم تفاوت ایجاد کنم
رویارویی با دورتموند و اولتراها:
کاری که آنها در بیرون انجام دادند زیبا بود، همه ما کمی ترسیده بودیم، این احساس متفاوت و نشاط خوبی از طرف هواداران به ما داد. من از هواداران پاریس یا باشگاه کینهای نداشتم، برعکس از آنها ممنونم، ما در یک ردیف هستیم و یک پیراهن را میپوشیم، من اینجا هستم تا کمک کنم. چیزی که بیشتر از همه چیز برایش ارزش قائل هستم پسرم داوی لوکا است.
در سال 2020 پس از توقف لیگ به علت کرونا:
بعد از این همه تعطیلی متوجه شدم که واقعاً فوتبال را دوست دارم،حتی با وجود اینکه خیلی سخت تمرین کردم، این نوع تمرینات تعهدی به کار نبود که میخواهم زندگی خود را اینگونه زندگی کنم.
در سال 2020 درمورد لیگ قهرمانان اروپا:
ما به تحقق بزرگترین رویاهایمان نزدیک شدهایم، میدانیم که آنقدر به هم نزدیک هستیم که در واقع بوی او را حس میکنیم. از نظر من تیم قویتر، منسجمتر و آمادهتر هستیم. فکر میکنم این بهترین جوی است که در این سه سال در پاریس داشتم. لیگ قهرمانان با هر چیزی که قبلا دیده بودیم متفاوت خواهد بود، باید از نظر تاکتیکی و روانی برای آن آماده شویم، این یک تورنمنت بدون توقف خواهد بود.
در مورد بازی آتالانتا:
قبل از بازی با آتالانتا به تمرینات برگشتیم، مربی نگران این تقابل بود، باید اعتراف کنم که فکر نمیکردم صعود به دور بعد سخت باشد. اینطوری نمیتوانیم حذف شویم، نمیتوانیم، دعا میکردم و بعد این کار را کردیم و خیالمان راحت شد. نمی توانم احساسی را توصیف کنم که دیدم همه با تشویق من عقل خود را از دست دادم و کشورم نیز در کنار من ایستاد و فشاری که دریافت کردم به من قدرت داد و کمک زیادی به من کرد.
در مورد لایپزیگ:
ما از زمان خود لذت بردیم، جشن گرفتیم و بسیار شاد بودیم و خوشحال بودیم، اما روی بازی بعدی متمرکز بودیم، زیرا هنوز کارمان تمام نشده بود، میخواستیم لیگ قهرمانان را ببریم. مدام فکر میکردم، مدام میگفتم، آرام باش، تو اینجایی (لیگ قهرمانان اروپا).
درباره فینال لیگ قهرمانان اروپا :
میدانستیم بازی سختی مقابل تیمی تهاجمی خواهد بود، اما آرام و خوشحال بودم، احساس سبکی داشتم.ما موقعیتهایی برای گلزنی داشتیم، اما آنها را از دست دادیم. خیلی نزدیک شدم. . اما نمیتوانستیم، من هم مثل همه بازیکنان غمگین بودم. بعد از آن شوک آدرنالینی لیگ قهرمانان، به گذشته نگاه کردیم و گفتیم: ما به یک دستاورد بزرگ دست یافتیم. وقتی یک نفر جوان است و رویاهای بزرگ میبیند، به معروف شدن فکر نمیکند، بلکه به فوتبالیست شدن فکر میکند، ما به آن استادیوم میرفتیم، طوفان میکردیم تا بتوانیم بازی کنیم، اینجا مدرسه من است، در طول دوران در تعطیلات میروم تا بچهها را ببینم، آنها را بررسی کنم، این رویای من و خانوادهام بود.
انتهای پیام/
ارسال نظر