فرهاد مربی، فرهاد کاریزماتیک

به گزارش گروه ورزشی رکنا، در ورزشگاه بن راشد آل‌مکتوم شهر دبی چه دیدیم و چگونه از عهده تیم الکویت برآمدیم؟

با چه ترتیب و آدابی مقابل الکویت بازی کردیم که به یک پیروزی تمام‌عیار و انگشت‌نما، قائل شدیم؟‌

می‌دانیم که معما چو حل گشت، آسان می‌شود، ولی نه در فوتبال! عملکرد استقلال هم شامل همین قانون ازلی و ابدی و نقیض آن می‌شود! حالا که با زدن ۳ گل قشنگ بازی را برده‌ایم، با ۳ گل خوب طراحی شده، پاسخ دادن به همه پرسش‌ها، آسان می‌نماید! پاسخی آسان و پردامنه در همه زمینه‌ها.

جوابی همه‌جانبه و چندوجهی! حتی طلبکارانه! که پیروزی‌ها، همواره دارای چندین پدر و مادرند و شکست‌ها، بی‌صاحب و بی‌کس و کار در وسط میدان!

استقلال، به لطف بازی قابل وصف خود، به چنان برتری و قدرت حرکتی نابی دست یافت که هیچ کس، باورش را نداشت! الکویت صد البته که یک تیم درجه اول آسیایی نبود، ولی یکی از «خرپول‌ها»‌ی منطقه به شمار می‌آمد که درس خوبی گرفت!

به عمل کار برآید به حقه‌بازی نیست!

تیم بودن تیم استقلال

استقلال را که دیدیم، یک تیم با سر و سامان را دیدیم! تیمی که دانستگی حرکتی دارد و واقف بود که چگونه باید از ویژگی‌های خودش- تکنیک و خلاقیت و هوش بالایش- استفاده کند! استقلال جوهر اصلی تیم بودن را داشت: جمع بودن را، تمرکز را و فهم حرکتی را.

استقلال برای هر لحظه از بازی‌اش، یک نقشه و یک طرح متفاوت نداشت، ولی در تمام دقایق مسابقه‌اش، یک بار هم بی‌هوا و روی هوا و قضا قورتکی عمل نکرد!

استقلال را خیلی زود یک تیم دیدیم، تیمی که از اول در خدمت هدفش بود! در خدمت برنامه‌های به شدت ساده و بسیار پیچیده که برای برنده شدن تمرین کرده بودش! آیا استقلال، مقابل الریان قطر هم این تعهد و این وفای به عهد را، رعایت خواهد کرد؟ چرا که نه! به کدام دلیل نپذیریم که آیا روز سه‌شنبه در دوحه، می‌توان جوری بازی کرد که بتوان از عبارت «تیم فرهاد» استفاده کرد؟ اگر بتواند، نور علی نور است!

به عبارت ساده‌تر آیا می‌توان از فوتبالی با اصولیت‌های حرکتی مورد نظر فرهاد مجیدی، حرفی به میان آورد؟ و آیا در بازی تیم استقلال، اراده‌ای مبتنی بر خواست‌های تکرارشونده، قابل دیدن نبود؟ بود و چه زیاد هم! بود و چه دیدنی هم! بود و چه اراده‌گرایانه هم! بود و چه ساخته شده هم!

استقلال، مربی‌محور

هنوز زود است و بسیار هم زود است که از فوتبال فرهاد و استقلال مجیدی حرف زد! صبر باید کرد، به اندازه یک عمر کامل مربیگری، وقت داریم و فرصت! ولی اصلاً زود و شتابزده نیست، اگر از «مربی‌محور» بودن استقلال حرف زد!

استقلال را که می‌بینیم، مربی‌اش را هم می‌بینیم! در رفتار به شدت متمرکز مدافعان مرکزی استقلال، نقش مربی چه زود به چشم می‌خورد! در بازی وریا و جناح راست تیمش، در حرکات بازی‌سازانه میلاد زکی‌پور- و بعد از او میلیچ که آزادی عمل بیشتری در جناح چپ دارد و یک جور «وریای» سمت چپ است- در همه کار‌های ریگی و کریمی و در اعتماد به نفس تحسین‌برانگیز شاهین طاهرخانی که به اندازه نقش دیاباته، اما در خط دفاع تعیین کنندگی دارد، مربی را می‌توان دید!

در هر ۳ گل استقلال، مربی حضور داشت و در تعویض‌های هوشمندانه استقلال، باز هم مرد اول بازی را باید کنار زمین دید! استقلال تیمی است مربی‌محور!

چه محکم در دفاع

یک سؤال هم داریم از آقای حمید استیلی که شاهین طاهرخانی را، خیلی دیر و فقط در بازی سوم تیم امید به بازی گرفت! بیشتر از این هم می‌شد که بدسلیقگی کرد؟ بدتر از این هم می‌شد که به زیان تیم امید تصمیم گرفت؟

و، اما دیاباته که دو گل زد و روی گل سوم هم نقش داشت و نیز مهدی قائدی که گل نزد، اما روی بازی تمام استقلال- کمتر از همه، روی بازی خودش- نقش داشت.

استقلال، نه مثل دوره کوتاه، اما پربار استراماچونی بازی می‌کند و نه شبیه تیم شفر است!

این استقلال، تیم دیگری است با عادت‌های خوب مخصوص به خود! در این استقلال دفاع کردن- بازی کردن برای دفاع کردن- اهمیتی دارد به اندازه همه مهارت‌های منجر به زدن گل! استقلال با از دست دادن استراماچونی مثل زمانی که شفر را توسط فرهاد مجیدی، کنار زد، هیچ ضرر و زیانی نخواهد کرد!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

منبع: خبر ورزشی