روایت متفاوت از حاشیههای تراکتور - پیکان
ملاقات با ضارب مسعود شجاعی!
رکنا: روز گذشته دیدار تیم های تراکتورسازی و پیکان با حاشیه های عجیبی همراه بود؛ اتفاقاتی بدیع که شاید برای اولین بار در فوتبال ایران رقم میخوردند.
پیروزی سپاهان و استقلال در کنار توقف پرسپولیس مقابل ذوب آهن، سبب شد تا تقابل تراکتورسازی و پیکان، یک بازی مهم و حیاتی برای تیتی ها باشد. آن ها میخواستند شکست مقابل سپیدرود را جبران کنند و همچنین رابطه خوب با هواداران را بازیابند. اینجا تلاش بر این است که آن چه از بازی پرحاشیه تراکتور و پیکان دیده نشده را به نمایش بگذاریم و راوی داستان جنجالی این مسابقه باشیم.
۱) روزی که نکوست...
تصمیم گرفتم برای تماشای بازی تراکتور و پیکان چند ساعت زودتر به ورزشگاه بروم تا حواشی احتمالی در لحظه گرم کردن اخباری را تماشا کنم. ساعت ۲ ظهر در هوای بارانی به مقابل جاده اختصاصی یادگار امام (مخصوص خبرنگاران) رسیدم اما پلیس راهور جلوی خودروی تمام خبرنگاران را میگرفت و اجازه حرکت نمیداد. ابتدا فکر کردم شاید به خاطر سن پایینم، این مشکل فقط برای من باشد اما لحظاتی بعد تصویربردارانتلویزیون ورزش و خبرنگار برنامه نود نیز به همین مشکل برخوردند و حتی تا آستانه بازداشت پیش رفتند! به هر حال زور «کارت تردد هیئت فوتبال» به سروان نرسید و تصمیم گرفتیم کوه نوردی نیم ساعته انجام دهیم و به قله یعنی ورزشگاه یادگار امام برسیم.
۲) تفتیش خبرنگاران؛ قانونی است؟!
ر لحظه ورود به ورزشگاه، ماموران انتظامی خبرنگاران را هم مورد تفتیش بدنی قرار دادند که خلاف مقررات است. حتی به برخی اجازه نمیدادند که بطری آب به داخل ببرند یا این که با کوله پشتی به ورزشگاه بروند. این اولین بار نبود که چنین اتفاق عجیبی را تجربه میکردیم.
۳) اخباری پیتر چک، فروزان ...
بالاخره یک ساعت پیش از شروع بازی به جایگاه خبرنگاران رسیدم. با وجود باران و شکست در بازی قبلی، هواداران نسبتا زیادی در ورزشگاه حضور داشتند که لحظه به لحظه بر تعدادشان اضافه میشد. در لحظه ورود محمدرضا اخباری به زمین، تماشاگران ایستاده و به شدت او را تشویق کردند و با شعار «پیترچک» به استقبال دروازه بان خود رفتند. این در حالی است که همان لحظات، تی تی ها به شدت علیه فروزان و هواداران سپیدرود شعار میدادند. حمایت طرفداران تراکتور از اخباری ستودنی بود.
۴) حمایت تا گل نابههنگام
با شروع بازی بر شدت تشویق ها اضافه شد. بیش از ۴۰ هزار هوادار تراکتوری از دقیقه یک با شعارهای مختلف به استقبال مسابقه رفتند. آن ها همچنین به شکلی ویژه مسعود شجاعی را مورد تشویق قرار دادند. به شکلی که نیمی از استادیوم «کاپیتان مسعود» را فریاد میزدند و نیم دیگر «شجاعی» میگفتند. در نیمه دوم نیز تراکتوری ها دست از تشویق برنداشتند تا این که پیکان با استفاده از اشتباه اخباری و البته دو هافبک دفاعی تراکتور، گلزنی کرد.
۵) صدای اعتراض به لیکنز، شجاعی و استوکس
پس از گل برخی از هواداران همچنان به تشویق خود ادامه دادند اما توده طرفداران، ناراضی از عملکرد مربی و بازیکن، بر سر آن ها غرولند کردند. عدم تعویض از سوی ژرژ لیکنز و آوردن یک مدافع! در کنار دریبل های ناموفق مسعود شجاعی سبب شدند تا غرولند به اعتراض تبدیل شود. در این میان نمایش ضعیف آنتونی استوکس هم سبب شد تا هواداران از او نیز ناراضی باشند. البته این ها همگی اتفاقات کوچکی بودند که تا دقیقه ۶۵ رخ دادند.
۶) فرار چریکی خبرنگاران از صندلی و سنگ
از دقیقه ۸۵ به بعد، جو ورزشگاه ملتهب تر از همیشه دنبال شد. از طریق جایگاه وی آی پی، در حال عبور از سکوها بودیم که ضربه ایستگاهی احسان حاج صفی راهی به دروازه نیافت و همین اتفاق، جرقه شکستن صندلی و پرتاب سنگ را از سوی برخی هواداران زد. در ابتدا این حرکت زشت با مقاومت عده ای از طرفداران همراه شد اما لحظه به لحظه بر خشم هواداران اضافه و صندلی های بیشتری به پرواز در میآمدند. در آن لحظه برای عکس گرفتن از زنوزی در قسمت بالایی جایگاه ویژه بودم که مالک تراکتور وارد عمل شد و از هواداران خواست به این کار خود پایان دهند اما حتی درخواست زنوزی هم اثرگذار نشد . به هر حال و به شیوه چریکی با چند نفر دیگر، از باران صندلی و سنگ جان سالم به در بردیم و به جایگاه های زرد رنگ رسیدیم.
۷) بازیکن بی غیرت نمیخواهیم...
از زمانی که موعود بنیادی فر در سوت خود دمید و شکست تراکتور قطعی شد، خشم هواداران چند برابر شد و آن ها تلاش کردند تا با ورود به ورزشگاه، با بازیکنان برخورد کنند. آن ها در همان شرایط، شعار «بازیکن بی غیرت نمیخوایم، نمیخوایم» سر دادند. در این میان ماموران انتظامی برابر هواداران مقاومت میکردند اما چندان اثرگذار نبود و به نظر میرسید اوضاع از دستشان در رفته است. در این میان بیش از ۵۰ نفر زخمی شدند اما مسئله اصلی زمانی رخ داد که یک هوادار سبزپوش و دو آتشه، به سمت مسعود شجاعی رفت و در حالی که تصور میشد برای عکس سلفی خود را به کاپیتان تراکتور رسانده، شجاعی را مورد ضرب و شتم قرار داد و دژاگه نیز برای کمک به دوست صمیمیاش، به درگیری با آن هوادار پرداخت. این اتفاق، هیزم آتش درگیری ها را بیشتر کرد و بر التهاب استادیوم افزود.
8) پایان؛ بدون تیتر، بدون شرح
لحظاتی بعدخود را به میکسدزون رساندم تا از نزدیک شاهد این صحنه های عجیب و غریب باشم. نیروهای کمکی از در پشتی وارد ورزشگاه شدند اما هواداران همچنان غیرقابل کنترل بودند .من که با کاور نارنجی رنگ لیگ قهرمانان و آیدی کارت سازمان لیگ، شاهد این صحنه ها بودم، به سمت چمن ورزشگاه رفتم اما همان لحظه،با مقدمه ای که شامل ضربه محکم و ناغافل بود از دسترس خارج شدم !
پس از آن به قسمت پایین ورزشگاه منتقل شدم. جرمم، فیلم برداری عنوان شد آن هم در حالی که اصلا موبایلم در دستم نبود. بدون توجه به کاور و آیدی کارت خبرنگاری، به اقامتگاهی منتقل شدم و پس از تفتیش بدنی و گرفتن گوشی همراه، بالاجبار رو به دیوار نشستم. این اتفاق حدود یک ساعت پیش رفت و شاهد اتفاقات زیادی بودم... به هر حال دقایقی بعد با یادداشت کردن اسم و شماره تلفن آزاد شدم درحالیکه ضارب مسعودشجاعی را هم در بین افراد حاضر در این مکان دیدم.کسی که می خواست بابت دخالت اشکان در کارش از او شکایت کند!
ارسال نظر