چند تیم ایرانی، فوتبال مالکانه بازی می‌کنند؟

پرسپولیس با هدایت مربی کروات خود، این نگاه را در لیگ برتر ایران پررنگ­ تر کرد و موفق شد با این فلسفه بازی، یک تیم ایرانی را به سطح تیم­های درجه 1 قاره آسیا برساند. پرسپولیس این روزها علاوه بر نتیجه­ گیری، هوادارانش را هم با این سبک بازی به وجد می ­آورد و با خلق موقعیت­ های بسیار و داشتن بهترین خط حمله لیگ، جذابیت ویژه ­ای را به مسابقه­ هایش هدیه می ­دهد.
*علاقه داشتن به این فلسفه بازی یک مساله، و توانایی پیاده کردن آن در زمین مسابقه یک مساله کاملا متفاوت است. براساس دیتای ثبت شده ، 5 تیم برتر لیگ برتر با بیشترین درصد مالکیت توپ به ازای هر بازی، در اینفوگرافیک بالا ارائه شده است.
*تنها سه تیم پرسپولیس، استقلال Esteghlal و سپاهان با یک ثبات قابل توجه، در کل فصل موفق شده ­اند تا فوتبالی مالکانه را در زمین بازی به حریفان دیکته کنند. این سه تیم به حدی فلسفه خود را باور دارند که آمارشان در شاخص­ های مرتبط دیگر هم همین رتبه بندی را نسبت به سایر تیم­های لیگ دارد. هر سه تیم به همین ترتیب، رتبه­ های اول تا سوم تعداد پاس و دقت پاس را در اختیار دارند که نشان از تاکید ویژه آن­ها روی اجرای فلسفه مالکانه است. حال چرا فقط این سه تیم توانسته­ اند ایده فوتبال مالکانه را در زمین بازی به طرز مطلوبی اجرا کنند؟
*احتمالا بارزترین نکته مشترک بین هر سه تیم، حضور یک سرمربی بزرگ خارجی است. از موفقیت­های پرسپولیس با برانکو حرف زدیم. در آن­ سوی پایتخت، شفر آلمانی هم استقلال را در قعر جدول تحویل گرفت و موفق شد در طی یک نیم فصل، استقلال را به یک تیم جذاب و تهاجمی تبدیل کند که این روزها حتی اگر بازی­اش را نبرد، هواداران آبی را راضی می ­کند. روند بالا رفتن استقلال در جدول هم به طور محسوسی مثبت بوده و این انتظار می­ رود تا در پایان فصل، شفر بتواند با فوتبال مالکانه ­اش، استقلال را به جمع سه تیم اول جدول برساند. تنها سپاهان با کرانچار در این فصل نتوانست با این شیوه بازی، نتایج مناسبی بگیرد. دلایل مختلفی برای این ناکامی می­تواند وجود داشته باشد که در مطلبی دیگر به طور جامع­تر بررسی خواهیم کرد. نباید فراموش کنیم که کرانچار با همین فلسفه بازی، سابقه قهرمانی در لیگ برتر را دارد.
*اما چرا مربیان ایرانی نمی­ توانند؟ شاید نکته این باشد که حتی هر مربی خارجی هم نمی­ تواند به راحتی به این دستاورد برسد. فراموش نکنیم که برانکو، شفر و کرانچار هر سه مربیان بزرگ و با تجربه ­ای هستند که سابقه حضور در جام جهانی را در کارنامه خود دارند. اگر امروز برانکو می ­تواند مهره­ های خلاق خود مانند مسلمان، احمدزاده و امیری را به بالاترین سطح فوتبالشان برساند، در گذشته ستاره­ هایی مانند مودریچ، راکیتیچ و کواچیچ را هم در کشور کرواسی هدایت کرده که در ادامه دوران حرفه­ ای خود، به رئال و بارسا رسیده ­اند.
*داشتن بیش از 58 درصد مالکیت توپ در 21 هفته، یک اتفاق نیست. حاصل دانش و تجربه بالای مربیانی است که که در اروپا دوره ­های آموزشی مربیگری خود را گذرانده­اند. مربیانی که در طول حرفه کاری خود، طراحی تمرینات خاص و ویژه برای ارائه فوتبال مالکانه را فرا گرفتند و حالا می ­توانند ایده ذهنی خود را در قالب عملکرد مهره­هایشان، درون زمین نمایش دهند. عملکرد یک تیم در زمین مسابقه، مجموعه­ ای از عادت­هایی است که بازیکنان در زمین تمرین پیدا کرده ­اند. و بازیکنان پرسپولیس، استقلال و سپاهان این شانس را داشته ­اند تا عادت­ های مناسب را برای ارائه فوتبال مالکانه در زمین تمرین کسب کنند.
*نباید از چند نکته هم صرف نظر کنیم. پرسپولیس و استقلال بیش از نصف بازی­ های خود را در ورزشگاه آزادی Freedom انجام می­ دهند که با فاصله زیاد، بهترین چمن ایران را در اختیار دارد. سپاهان هم بازی­ های خانگی خود را در ورزشگاه بازسازی شده نقش جهان انجام می ­دهد که بین ورزشگاه­ های شهرستان­ ها، چمن با کیفیتی دارد. در کنار ورزشگاه، انتظار می­ رود که هر سه تیم، زمین تمرین بهتری هم نسبت به سایر تیم ­های لیگ داشته باشند. یک زمین چمن خوب می­ تواند به هر تیم فوتبالی کمک کند تا راحت­ تر توپ را به گردش در بیاورد. در ایران چقدر برای تهیه زمین­ های چمن با کیفیت هزینه می­ شود؟
*واقعیت دیگر هم این است که هر سه تیم، جزو ثروتمندترین تیم­ های داخلی هستند و می­ توانند بهترین مهره­ ها را بخرند. یک مربی همیشه فلسفه بازی­ اش را بر اساس ابزاری که در اختیار دارد تعیین می­ کند و نمی­ توان از تمام تیم­ ها انتظار داشت که فوتبالی مالکانه را ارائه کنند. چسباندن برچسب اخلاقی "ضد فوتبال" به یک فلسفه بازی تقریبا بی معنیست. مربیان پول می­ گیرند تا نتیجه کسب کنند، و ممکن است یک مربی با داشتن مهره­ های لازم، بتواند با فوتبالی ری اکتیو یا واکنش­گرا هم به نتیجه دلخواه خود برسد. ممکن است 13 تیم دیگر لیگ که کمتر از 53 درصد مالکیت توپ به ازای هر بازی را ثبت کرده ­اند، تعامدا به دنبال ارائه فوتبال واکنش­گرا و دفاعی بوده و این راه را برای رسیدن به هدف خود انتخاب کرده باشند. از طرفی دیگر، ممکن است برای ارائه فوتبال مالکانه و کنش­گرا تلاش کرده باشند، اما موفق نشده ­اند آمار خود را به حد معنی داری برسانند.
کنش­گرا، یا واکنش­گرا، در نهایت مساله این است: آیا مربیان ایرانی آموزش­ های لازم را برای پیاده سازی ایده­ هایشان می­ بینند؟ به نظر، آمار پاسخ روشنی برای این سوال دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.