آلبر کامو چگونه کشته شد؟
رکنا: خبر عجیبی است و قطعاً کسی انتظارش را نداشت پس از بیش از نیم قرن بشنود که تصادفی که منجر به مرگ آلبر کامو شد، حادثهای بوده که کا. گ. ب آن را طراحی کرده و از طرفی دولت فرانسه هم چندان بدش نمیآمده چنین اتفاقی رخ دهد و از مرگ نویسندهاش سود میبرده.
این تحقیقات بر اساس یافتههای بایگانی شده و هم چنین ادعای برخی چهرههای ادبی و دفترچههای خاطرات کشف شده است و نشان میدهد که کشور فرانسه هم ممکن است در تصادف سال ۱۹۶۰ که نتیجه اش کشته شدن این نویسنده بود، دست داشته باشد. شصت سال پس از آنکه آلبر کامو، برنده فرانسوی جایزه نوبل ادبیات در چهل و شش سالگی بر اثر سانحه رانندگی درگذشت، کتاب تازهای منتشر شده که استدلال میکند که او در تلافی موضعگیریها و حرفهای ضد شورویاش از طرف جاسوسان کا. گ. ب ترور شد.
چه کسی شک کرد؟
پای یک نویسنده ایتالیایی در میان است. جیوانی کاتای اولین بار در سال ۲۰۱۱ نظریه خود را منتشر کرد و در روزنامه مشهور کوریرا دلا سرا گزارش نوشت که اظهاراتی را در دفتر خاطرات شاعر و مترجم مشهور اهل چک کشف کرده است که در آن نوشته شده مرگ کامو تصادف نبوده است. اکنون جیوانی کاتلی در کتابی با عنوان مرگ کامو تحقیقات خود را گسترش داده است و استدلالهای تازهای به میان آورده است. اما ماجرای هشت سال پیش چه بود؟ نظریه جدید ادعا میکرد تصادف اتومبیلی که در آن غول ادبی فرانسه در سال ۱۹۶۰ کشته شد، تصادفی نبود.
وقتی آلبر کامو فیلسوف، نویسنده و روشنفکر فرانسوی، تنها دو سال پس از کسب جایزه نوبل ادبیات، در تصادف رانندگی درگذشت، به نظر میرسید یک تراژدی تقریباً عجیب در میان است. در جیب کامو بلیت قطار بازگشتی استفاده نشده از خانه خود به پاریس بود. این نویسنده ۴۶ ساله قصد داشت بعد از تعطیلات کریسمس به مسافرت برود و با همسرش و دوقلوهای نوجوانشان کاترین و ژان سفر کند. در عوض، دوست و ناشرش میشل گالیمار پیشنهاد داد تا او رانندگی کند. کامو بلافاصله کشته شد. گالیمار هم چند روز بعد درگذشت. پلیس بلیت قطار و ۱۴۴ صفحه از دستنوشتهای به نام مرد اول پیدا کرد.
رمانی ناتمام که بر اساس کودکی کامو در الجزایر ساخته شده است و خودش پیشبینی کرده بود بهترین کار او خواهد بود. این فاجعه فرانسه را شوکه و غمگین کرد؛ اما هیچکس تصور نمیکرد که این تصادف چیزی غیر از یک تصادف بوده باشد. هشت سال پیش روزنامه ایتالیایی کوریرا دلا سرا اعلام کرد که جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی احتمالاً پشت این تصادف بودهاند.
این تئوری برگرفته از اظهارات جیوانی کاتولی نویسنده و شاعر ایتالیایی است که گفته بود: در یک دفترچه خاطرات که مربوط به ژان زبرانا شاعر و مترجم مشهور چک است، چیزهایی نوشته شده است. در پاراگرافی زیرانا مینویسد: من حرفهای بسیار عجیب از دهان کسی شنیدم که چیزهای زیادی میدانست و منابع بسیار مطلعی داشت. به گفته او، حادثهای که زندگی را از آلبر کامو در سال ۱۹۶۰ گرفت، از طرف شوروی ترتیب داده شد.
آنها با استفاده از قطعهای پیشرفته باعث سوراخی در چرخ شدند و به لاستیک اتومبیل کامو آسیب رساندند. برخی این اتفاق را دستوری میدانند که شخصاً از سوی دمیتری شپیلوف، وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان واکنشی به مقاله منتشر شده در مجله فرانسوی فرانکتایور در مارس ۱۹۵۷ صادر شد. مقالهای که در آن کامو به شپیلوف حمله کرد و از او صریحاً نام برد. کامو در یادداشت خود قتلعامهای شپیلوف تصمیم مسکو مبنی بر اعزام نیرو برای سرکوب قیام مجارستان در سال ۱۹۵۶ را محکوم کرده بود.
یک سال بعد، کامو رسماً از بوریس پاسترناک، نویسنده روسی برنده جایزه نوبل و نویسنده دکتر ژیواگو حمایت کرد. اثری که استالین در شوروی آن را ممنوع کرده بود. کوریرا دلا سرا نتیجه میگیرد که دلایل کافی برای مسکو و ترور کامو به سبک معمول عوامل کا. گ. ب وجود دارد. نویسنده بیگانه، طاعون و اسطوره سیزیف در گورستان لورمارین در نزدیکی ساحل آزور به خاک سپرده شد و کماکان به عنوان چهرهای مردمی و همچنین یک روشنفکر مورد توجه است. چند سال پیش سارکوزی، رئیس جمهور وقت فرانسه تلاش کرد تا بقایای او را به پانتئون منتقل کند که ناکام ماند. اما این فرضیه مخالفانی هم دارد.
الیویه تاد، خبرنگار سابق بی بی سی در پاریس که کتابی درباره زندگی آلبر کامو هم نوشته است، به آبزرور گفت که در حین تحقیق در بایگانیهای اتحاد جماهیر شوروی، هیچ چیزی پیدا نکرده که این کاری به سفارش مسکو باشد. اولین واکنش من این است که هیچ چیز در مورد فعالیتهای کا. گ. ب من را غافلگیر نمیکند، اما شما باید از خود بپرسید که چه کسی از این اتفاق سود میبرد و چرا؟ این خبر جالب و سرگرم کننده است و مطمئنا صحیح است که اسناد کا. گ. ب پر از گزارشهایی است که چگونه شورویها از چکیها برای انجام کارهای کثیف خود استفاده میکردند. اما در این موضوع چیزی در کا. گ. ب موجود نیست. به نظر من این داستان درست نیست.
قصه تازه
آلبر کامو در چهارم ژانویه ۱۹۶۰ درگذشت. وقتی ناشرش میشل گالیمار کنترل اتومبیل خود را از دست داد و به یک درخت برخورد کرد. نویسنده بلافاصله کشته شد و گالیمار چند روز بعد درگذشت. سه سال قبل از آن حادثه، کامو جایزه نوبل ادبیات را به دلیل بیان مشکلات وجدان انسانی در دوران ما به دست آورد. به نظر میرسید که این تصادف در اثر انفجار یا شکسته شدن چیزی افتاده باشد باشد.
کارشناسان از وقوع این اتفاق در مسیری طولانی و جادهای به طول ۳۰ فوت و با ترافیک اندک در آن زمان متعجب شدند. هربرت لوتمن این تکه را در زندگینامه کامو در سال ۱۹۷۸ نوشت. کاتلی معتقد است که بخشی از خاطرات زبرانا توضیح میدهد که چرا این فرضیه درست است. این شاعر در اواخر تابستان ۱۹۸۰ نوشت که یک مرد مطلع به او گفته بود که کا. گ. ب مقصر است. آنها تایرها را با ابزاری تنظیم کردند که وقتی ماشین با سرعت زیاد حرکت میکرد، در نهایت آن را سوراخ کرد.
او گفت که این دستور توسط دمیتری شپیلوف، وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی به تلافی یک مقاله توسط کامو در روزنامه فرانسوی تایرور منتشر شده در مارس ۱۹۵۷ صادر شده است. دفترچه خاطرات زبرانا اینگونه گزارش میدهد: به نظر میرسد برای اجرای این ماموریت سه سال زمان لازم بوده است. آنها سرانجام و بهگونهای کار را پیش بردند که تا امروز همه فکر میکنند کامو به دلیل تصادفی معمولی درگذشت.
این مرد از منبع معتبر خود به من خبر داد و ادعا کرد که منابعاش کاملا قابل اعتمادند. شواهد نشان میدهد مسئله اصلی همان موضعگیری کامو درباره قیام مجارستان و سرکوب آن است و همچنین حمایت نویسنده فرانسوی از از بوریس پاسترناک. کاتلی ایتالیایی سالها وقتاش را صرف تحقیق درباره سنجش اعتبار حرفهای زبرانا کرده است. او در کتاب خود که با نام مرگ کامو منتشر شده است، با همسر زبرانا مصاحبه میکند. همچنین درباره نفوذ کا. گ. ب در فرانسه تحقیق میکند. پس از انتشار این کتاب در ایتالیا تماسهایی با کاتلی گرفته میشود که ادعاهایی است مبنی بر اطلاعاتی از ماجرای مرگ مشکوک کامو.
یکی از آنها میگوید: شخصی گفت که در این حادثه سر صحنه آمده است. به نظرم آن شخص شواهد بیشتری نسبت به آنچه در اختیار من گذاشت، میدانست. اما من از سؤال خودداری کردم. شخص دیگری که روزنامهنگاری قدیمی است به کاتلی گفت: من آن زمان تحقیق نکردم، اما هنوز یادم است که چگونه برخی نزدیکان کامو یقین داشتند که حادثه صحنه سازیای از طرف کا. گ. ب است. جیوانی کاتلی استدلال میکند که سخنان صریح کامو در روابط فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی اثر گذاشته بود و شخصیت برجسته کامو به عنوان یادآورنده اعمال بیرحمانی اتحاد جماهیر شوروی برای مردم فرانسه متجلی میشد.
در نتیجه هر دو دولت فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی از خاموشی کامو سود زیادی میبردند و برای همین در آن زمان هیچ تحقیق و بررسی کاملی انجام نشده است. کاتلی میگوید که نظریه او از سوی کاترین دختر کامو، تایید نشده است. با این وجود این کتاب در فرانسه، آرژانتین و ایتالیا منتشر شده است و از حمایت پل آستر که استدلال کاتلی را قانع کننده خواند، استقبال شده است. نتیجهگیری وحشتناک است، اما پس از هضم شواهدی که کاتلی به ما داده است، توافق با او دشوار نیست. بنابراین تصادف رانندگی در کشور دیگری اکنون باید به عنوان ترور سیاسی مطرح شود. پس آلبر کامو را در ۴۶ سالگی ساکت کردند.
کاتلی در صحبت با ناشران انگلیسی که در حال انتشار ترجمه انگلیسی مرگ کامو هستند، گفت: امیدوارم که دانشگاهیان عقیده قدیمی را اتخاذ نکنند که این یک تصادف ساده بوده. ، اما استاد ادبیات فرانسه کمبریج، آلیسون فینچ، قانع نشد. حامیان تئوری ترور شامل پل آستر هستند و ژان زبرانا نویسنده و مترجم چکی که خانوادهاش از طرف رژیم کمونیستی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و دلایل خوبی برای متنفر بودن از کمونیسم دارد.
به هر حال روزنامهنگار ایتالیایی با جمعآوری شواهد پراکنده نظریهای جدی را مطرح کرده که زیرگروه تئوری توطئه دستهبندی میشود و همیشه و در هر موضوعی طرفداران خودش را دارد. جوانی کاتلی امیدوار است علاوه بر چیزهایی که در کتاب مرگ کامو نوشته، بتواند چیزهای تازهتری هم پیدا کند و تعداد زیادتری را به این عقیده نزدیک کند که آلبر کامو برای اظهار نظر علیه اتحاد جماهیر شوروی از سوی کا. گ. ب ترور شد.
ارسال نظر