دور جدید تحریم‌های یکجانبه امریکا علیه ایران، چند روزی است که اجرایی شده و سیاستمداران امریکایی با چهره‌ای دلسوزانه اما دروغین، لاف زدند که تحریم‌های تازه مردم ایران را گرفتار کمبودهای پزشکی نمی‌کند. همین حرف باعث شد تا چهره‌هایی شناخته شده در حوزه‌های مختلف از فرهنگ و هنر Art تا سیاست و حقوق و پزشکی، علیه این ادعا موضع بگیرند و از طریق صفحات شخصی‌شان در فضای مجازی به این حرف‌های بی‌اساس واکنش نشان دهند. این هنرمندان که هشتگی به‌نام «تحریم من را هدف قرار می‌دهد» راه انداختند از واقعیت‌های تحریم ایران و تأثیر آن بر جامعه مدنی ایران، علی‌الخصوص اقشار آسیب‌پذیر سخن گفتند و به آن اعتراض کردند.

محسن بوالحسنی  نوشت: رضا کیانیان، پرویز پرستویی، باران کوثری، سحر دولتشاهی و برخی دیگر از هنرمندان شناخته شده ویدئویی را با متنی مشابه در صفحه‌های اجتماعی خود منتشر کردند و در متن دوزبانه آن نوشتند:«تحریم بانکی فقط یک اقدام و یک خبر در خبرگزاری‌ها نیست... تحریم بانکی یعنی مرگ کودکان سرطانی ایران به خاطر ممنوع شدن فروش دارو.» بعد از این موج بود که طوماری علیه تحریم تهیه شد و رخشان بنی‌اعتماد در بیانیه «تحریم من را هدف قرار مى‌دهد» از همه مردم ایران دعوت کرد تا به این کمپین بپیوندند. این نامه دو زبانه که به امضای تعداد پرشماری از هنرمندان، نویسندگان و فعالان فرهنگی رسیده است از همان ابتدای متن، تأکید دارد که این متن، متنی سیاسی نیست. امضا‌کنندگان این بیانیه تأکید دارند «دولت‌ها به زبان سیاست با هم سخن می‌گویند؛ ملت‌ها اما، با زبان صداقت. زبانی از جنس فرهنگ، صلح‌ و دوستی. به‌همین خاطر تاریخ فرهنگ‌وهنرِ جهان، صادق‌ترین راوی رنج‌ها و شادی‌های ملت‌هاست.»

نه به تحریم

این طومار به امضای چهره‌های سرشناسی چون رخشان بنی‌اعتماد، اصغر فرهادی، بهمن فرمان‌آرا، کیانوش عیاری، حسین علیزاده، کیهان کلهر، مجتبی میرتهماسب، لیلی گلستان، پری صابری، شمس لنگرودی، فرهاد توحیدی، مریم زندی، ابراهیم حقیقی و بسیاری نام‌های دیگر رسیده است.

خسرو سینایی کارگردان ایرانی که یکی از نخستین امضاکنندگان این بیانیه بود در گفت‌و‌گو با «ایران» از دلایلش برای امضای طومار «تحریم من را قرار می‌دهد» می‌گوید. او با معقول و سنجیده دانستن متن این بیانیه می‌گوید: «دوستان برای تهیه این متن پیش‌تر زحمت کشیده بودند و آن را به من نشان دادند و من هم آن را متنی معقول و سنجیده یافتم و امضا کردم.

سینایی در بخش دیگری از صحبت‌های خود به سیاسی نبودن این بیانیه تأکید می‌کند و می‌گوید: «این بیانیه و حرف‌هایی این‌چنین دغدغه مردم را دارند و اگر چه به مسائل سیاسی آمیخته شده اما یک بحث صرفاً سیاسی نیست. مسأله‌ای است که سیاست باعث آن شده است. من از سیاست پرهیز می‌کنم اما نمی‌توانم نسبت به آنچه سیاست و مسائل پیرامونی‌اش بر سر مردم کشورم می‌آورد بی‌توجه باشم. این دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و مردم هستند که در این پروسه زیر بار سخت‌ترین فشارها قرار می‌گیرند و زندگیشان با چالش‌های مهمی روبه‌رو می‌شود. مردمی که زمینه‌ساز یا باعث این داستان‌ها نبوده‌اند و اگر طرف‌های امریکایی می‌گویند که مردم از این فشارها مصون هستند یک گفته دروغ و خنده‌دار است.»

مجتبی میرطهماسب کارگردان ایرانی در گفت‌و‌گو با «ایران» معتقد است تنظیم و امضای چنین بیانیه‌هایی اصولاً کاری نیست که بتوان آن را «کار در خلأ» دانست. ما در این کشور مشکلات و مسائل بسیاری داریم که اگر بخواهیم هر بار به هر کدام آنها واکنش نشان دهیم به هزار حرف و اتهام روبه‌رو می‌شویم و شاید به‌خاطر همین است که هنرمندان در بسیاری از مسائل سکوت را به موضع‌گیری ترجیح می‌دهند و سعی می‌کنند نظر شخصی و دغدغه‌شان را برای خود نگه‌دارند تا مصادره نشود. اما این بحث، بحثی کلان و بسیار مهم است که نمی‌شود از کنار آن به سادگی گذشت.»

میرطهماسب هم مانند سینایی، به سیاسی نبودن ذات این بیانیه اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما به‌عنوان یک جمع ایرانی، با مردم دنیا با پیام صلح و دوستی سخن گفته‌ایم و از مسأله‌ای حرف‌ زده‌ایم که سیاست ما را به آن آغشته کرده است. خواستیم صدای مردم ایران را بشنوند و بدانند که این تحریم‌ها پیش از هر گروه و دسته و دولتی مردم ایران را و علی‌الخصوص کودکان و افراد نیازمند به دارو را هدف قرار داده است. این فشارهایی که دولت امریکا بر ایران می‌آورد و دیگر کشورها را هم به آن ترغیب می‌کند هیچ نتیجه‌ای جز فاجعه‌ای انسانی که در حق هزاران کودک و بزرگسال نیازمند به بار نمی‌آورد. پس روح این بیانیه، یک دعوت به همصدایی و تفکر است و نه مسأله سیاسی.»

همچنین مجید مجیدی، کارگردان سرشناس ایرانی، چهارشنبه شب در نشست پرسش و پاسخ با دانشجویان فیلمسازی آکادمی فیلم چین در پکن در پاسخ به سؤالی درباره محدودیت‌هایی که در زمینه فیلمسازی در ایران وجود دارد، تأکید کرد«بخش زیادی از شانتاژ خبری که در مورد محدودیت‌های فرهنگی در مورد ایران رسانه‌ای می‌شود تبلیغات منفی است و با هدف تخریب چهره ایران در جهان انجام می‌شود.»

کارگردان فیلم «بچه‌های آسمان» با اشاره به اینکه هر کشوری ممکن است در چارچوب آرمان‌های خود ساز و کاری برای صدور مجوز فعالیت‌های هنری از جمله فیلم داشته باشد، تأکید کرد با وجود این، فعالیت فرهنگی و هنری در ایران به مراتب بسیار آسانتر از خیلی از کشورهای دیگر است. اوهمچنین درباره تحریم‌های امریکا تأکید کرد:«همان‌طور که می‌دانید در روزهای گذشته امریکا از سر استیصال، مجدداً دارو را بر ملت ایران تحریم کرد که بیانگر ناتوانی این کشور در برابر اراده و عظمت ملت ایران است.»

مردم عادی، آماج تحریم ها

لیلی گلستان - مترجم

کمپین«تحریم من را هدف قرار می‌دهد» حرکت بسیار خوبی است که به پیشنهاد خانم رخشان بنی اعتماد شکل گرفت. به این پیشنهاد پیوستم چرا که معتقدم، آسیب مسائل سیاسی و سیاست بازی تنها متوجه مردم است. مردم ما کار چندانی به حرف‌هایی که رد و بدل می‌شود، ندارند؛ مردم این روزها با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند و به‌طور صریح خواسته‌های خودشان را دارند!

با تحریم‌های امریکا، این تنها ملت ایران هستند که از جهت تأمین کالاهای اساسی همچون دارو و غذا با مشکلاتی جدی روبه‌رو می‌شوند! امریکایی‌ها می‌گویند، هدف تحریم‌های آنان مردم نیست! باید از آنان پرسید، اگر خواهان بروز آسیبی به ملت ما نیستند پس چطور نظام بانکی‌مان را تحریم کرده اند! می‌گویند هدف آنان دارو و غذا نیست، به گمانم این ادعا تنها به شعار می‌ماند وگرنه مگر بدون مبادلات بانکی و پولی می‌توان دست به خرید این مایحتاج ضروری زد؟

بخش قابل توجهی از محصولات غذایی مورد استفاده کارخانه‌های محصولات غذایی وارداتی است و شکی نیست که با این تحریم‌ها گردانندگان آنها با مسائل و موانعی جدی روبه‌رو خواهند شد، وقتی کارخانه‌های مواد غذایی یکی پشت سر دیگری تعطیل شوند مردم مواد غذایی مورد نیازشان را چطور تهیه کنند؟ یا همین بحث دارو، نخستین آسیب این تحریم‌ها متوجه بیماران خاص می‌شود که تهیه داروهای مورد نیاز آنها با مشکل روبه‌رو می‌شود. آقای ترامپ Trump می‌گوید، تحریم‌ها هوشمند است و مبادلات دارویی، پزشکی و غذایی را شامل نمی‌شود! مگر می‌شود بدون پول، این کالاهای اساسی را که جان مردم به آنها وابسته است، تهیه کرد! وقتی کارخانه‌ها از کار بیفتند، وقتی دارویی درکار نباشد، این آدم‌ها هستند که آسیب می‌بینند. این کمپین راه افتاد و ما نیز به آن پیوستیم تا مردم کشورهای دیگر را از شرایطی که پیش روی مردم‌مان قرار گرفته است، با خبر کنیم. می‌خواهیم به جهانیان بگوییم که نوک پیکان این تحریم‌ها برخلاف ادعای وضع‌کنندگان آنها به طور مشخص متوجه مردمی است که خواسته‌شان زندگی بدون بازی‌ها و اختلافات سیاسی است.

صدایی که باید به گوش جهانیان برسد

مریم زندی - عکاس

در شرایطی که تصمیمات آقای ترامپ وضعیت خطیری پیش روی ما گذاشته برخی می‌گویند راه اندازی کمپین‌هایی نظیر «تحریم من را هدف قرار مى دهد» بی‌فایده است! به این دوستان باید گفت که مگر با دست روی دست گذاشتن مشکلی حل می‌شود؟ حداقل از این طریق می‌توان امیدوار بود راهی برای جلب توجه جهانیان به مشکلاتی که در تهیه دارو و غذا با آنها مواجهیم، پیدا شود. اگر همه اهالی فرهنگ و هنر و از سویی مردم از این اقدام فرهنگی حمایت کنند شاید بتوان دیگران را متوجه تبعات این تحریم‌ها کرد. دوستانی که معتقد به بی‌اثری شکل‌گیری کمپین‌ها هستند باید بدانند که حتی خود آنان هم در قبال این مسائل مسئولیت دارند، نه تنها در حوزه فرهنگ و هنر بلکه در دیگر حوزه‌ها نیز چهره‌های شاخص باید بدانند در موارد اینچنینی وظیفه دارند صدای مردم را به گوش همگان برسانند. نمی‌دانم آقای ترامپ چطور مدعی شده که هدف تحریم‌ها مردم ایران نیست در حالی که مهم‌ترین تأثیر آن را می‌توان در بروز مشکلاتی دید که در تهیه دارو و غذا با آنها روبه‌رو می‌شویم! متأسفانه سرنوشتی که این تحریم‌ها برای تک تک ما ایرانیان رقم می‌زند برای رئیس جمهوری امریکا مهم نیست و این هم که می‌گوید تحریم‌ها به شکلی هوشمندانه وضع شده‌اند تا به مردم عادی آسیبی نرسد چیزی جز یک ادعای واهی و پوچ نیست! به عنوان یکی از اهالی فرهنگ از دیگر هنرمندان هم می‌خواهم به این کمپین بپیوندند و از مردم هم درخواست دارم تا از این قبیل اقدامات حمایت کنند. تجربه‌های مشابه راه اندازی کمپین‌ها نشان داده می‌توانیم صدایمان را به گوش جهانیان برسانیم تا از حمایت آنان هم برخوردار شویم.

یادداشت شمس لنگرودی

متأسفانه صلح و آرامش، بویژه در منطقه ما و در کشورهای پیرامونی، بیشتر، حکم زنگ تنفس را دارد. گویی هر چه امکانات علمی زندگی جهانیان را به سوی راحتی بیشتر بشر پیش می‌برد، امکاناتی هم برای جنگ‌طلبان زیاده‌خواه فراهم می‌آورد و مردم معمولاً به پارچه‌ای می‌مانند که گرفتار بین دو تیغه قیچی سیاستمداران هستند.

درباره بیانیه اخیر هنرمندان پیرامون تحریم توجه به این نکته مهم است که کار سیاسی در واقعیت، کار احزاب است؛ احزابی که در طولانی مدت شکل گرفته‌اند و نماینده اقشار مختلف جامعه‌ هستند و در بزنگاه‌های سیاسی مطالبات و نیازهای مردم را پیگیری می‌کنند؛ اما زمانی که حزبی وجود ندارد، روشنفکران و هنرمندان به ناچار وارد عرصه‌های سیاسی می‌شوند و این در حالی است که اهل فرهنگ و هنر عموماً چندان علاقه‌ای به اقدام سیاسی ندارند. در سراسر دنیا این حزب‌ها هستند که کار خط‌ دادن‌های سیاسی را برعهده دارند؛ در غیاب این احزاب است که هنرمندان وارد می‌شوند. کار سیاستمداران، اصولاً مقطعی و پاسخ‌ دادن به مشکلات و مسائل مقطعی مختلف مردم است. کار هنرمندان درازدامن‌تر و تأثیرش وسیع‌تر و عمیق‌تر است. احزاب می‌توانند برای مستقر کردن دیکتاتوری و یا دموکراسی مبارزه کنند اما زمینه‌ساز این مسائل کلان فرهنگ‌مداران هستند.

برخی‌ درباره تهیه، تنظیم و امضای بیانیه هنرمندان درباره تحریم‌ها معتقدند که این کارها فایده‌ای ندارد و در واقع کار کردن در خلأ است. از نظر من این نگاه بسیار بدبینانه و انفعالی است. در جهانی که جنبیدن یک برگ هم در نظم کهکشان‌ها تأثیر‌گذار است چطور می‌شود گفت چنین کاری بی‌نتیجه و بی‌فایده است. کار فرهنگی قرار نیست تأثیر سیاسی آنی بر روندهای موجود بگذارد بلکه می‌خواهد صدای بخشی از مردم را به گوش‌ دیگر مردم جهان برساند.

در نزد مردم معمولاً اهل فرهنگ و هنر موجه‌تر از سیاسیون بوده و هستند. همین حالا هم برخی از سیاستمداران به این نکته تأکید دارند که بهتر است برای پیشبرد اهداف سیاسی شان از برخی چهره‌های شناخته شده حوزه‌های فرهنگ و هنر استفاده کنند. آنها خودشان هم می‌دانند که مردم به هنرمندان خود بیشتر از سیاستمداران اعتماد دارند و این هنرمندان هستند که دایره نفوذ گسترده‌ای بین اقشار مختلف دارند.

سیاستمداران با مغز مردم و هنرمندان با قلب Heart مردم سر و کار دارند. آنهایی که تحریم‌ها را وضع می‌کنند عموماً می‌گویند که می‌خواهند با این تحریم‌ها حکومت‌ها را سرنگون کنند. اما کدام حکومت را سراغ دارید که با تحریم سرنگون شده باشد؟ سیاستمداران امریکایی هم حتماً به این نکته واقف هستند که تحریم یکی از اثرات استیصال است. وقتی به استیصال می‌رسند و دیگر نمی‌دانند برای مقابله و رویارویی با یک حکومت چه باید کنند، تحریم‌ها را در رأس امور قرار می‌دهند. از طرفی می‌گویند مردم تحت تأثیر این تحریم‌ها قرار نمی‌گیرند. این حرف از اساس بی‌مورد است. من تحصیلاتم در حوزه اقتصاد بوده و این یک درس ابتدایی است که در دو برهه ثروتمندان ثروتمند‌تر می‌شوند و قدرتمندان قدرتمندتر. یکی وقتی جامعه‌ای در حال رشد، پیشرفت و مدرن شدن است و دیگری زمانی که جامعه‌ای دچار بحران‌های اقتصادی می‌شود. تحریم‌کنندگان به این مسأله وقوف ندارند؟ امکان ندارد. در این فشارها، مردم هستند که پایمال می‌شوند. برای یک ثروتمند که آمپول سرطانی یک میلیونی، با ده میلیونی تومانی‌اش فرقی ندارد. این فشار بر مردم تحمیل خواهد شد.

این بیانیه می‌خواهد از موضع فرهنگی صدای بخشی از مردم ایران باشد که از تحریم‌ها آسیب جدی می‌بیند. می‌خواهد جامعه جهانی را به صورتی جدی‌تر متوجه ظلمی کند که بر مردم عادی ایران خواهد رفت.

اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید