چرا انتظامی برای ریاست سازمان سینمایی انتخاب درستی است؟

حسین انتظامی این روزها گویا گزینه نهایی سازمان سینمایی دولت دوم حسن روحانی است. محمد مهدی حیدریان در قطار بازنشسته ها سوار می شود و سازمان سینمایی به مدیر جدید نیاز دارد.

اگر سوابق حسین انتظامی را نگاه کنیم، در روزگاری که اصولا حوزه فرهنگ و هنر Art اینقدر در دسترس نبود و هر کسی هم خود را اهل سینما Cinema و فن هنر هفتم نمی دانست، او به مدت ده سال، مشاور عالی ترین نهاد صوت و تصویر فراگیر در ایران بود؛ مامور ارشد و معاون خوش فکر صداوسیما در سالهای ۷۳ تا ۸۳ و تحول عجیب در صداوسیمایی که با دو شبکه اداره می شد و با تحولات بسیاری به مدیر بعدی رسید.

در واقع او مدیوم سینما را به خوبی می شناسد؛ در دوره ای که روزنامه جام جم با تیراژی ۳۰۰هزار نسخه ای منتشرشد و هر هفته ویژه نامه ای سینمایی را به مخاطبانش هدیه کرد؛ در دورانی که مجلات سروش، میزبان هنرمندان و سینماگران بود و در دورانی که سینما کم کم داشت رونق دهه توسعه سیاسی را می گرفت؛ او در بطن و متن سینما بوده است. اصلا مگر نه اینکه بسیاری از مدیران سینما، از تلویزیون برخاستند و بسیاری از سینماگران هم اعتبار خود را از تلویزیون دارند و گروهی از سینماگران هم سالهاست کار در تلویزیون را بهتر از سینما می دانند.

از سوی دیگر حسین انتظامی، در دوران ۲۰ساله مدیریت فرهنگی اش، اولا نشان داده که اصول مدیریت را به خوبی می داند، اهل باج دادن به گروه ها و باندهای قدرت و ثروت نیست؛ کما اینکه در ۴سال مدیریت مطبوعاتی در وزارت ارشاد دولت اول حسن روحانی، در برابر زیاده خواهی های دو جناح ایستاد و مسیر خودش را پیش برد.

سوم اینکه به واقع و نه به شکل نمایشی، به استفاده از تشکل‌ها و انجمن‌های صنفی اعتقاد دارد و از آنها بهره می گیرد؛ اتفاقی که اصولا در سینمای ۴۰ساله انقلاب رخ نداده و همواره این جناح ها بوده اند که کار را پیش برده اند.

از سوی دیگر حسین انتظامی، در دوره قائم مقامی وزیر ارشاد اقدامات جسورانه ای در حوزه سینما داشته که کسی از آن اطلاع ندارد و صاحبان آثاری که بعد از مدت‌ها رفع توقیف و یا اکران شده‌اند، بهتر می توانند درباره‌اش صحبت کنند. این خصوصیت که او اهل عکس یادگاری گرفتن نیست، به شدت در دوران فعلی مدیریت آنهم در سینمایی که تقریبا تمام آن به شوی پر زرق و برق تبدیل شده و مدیران سینمایی نیز در این ویروس دیده شدن بی تقصیر نبوده‌اند، مورد نیاز است.

همچنین دو موضوع ساختارمند کردن فعالیت‌ها و شفافیت که حلقه مفقوده مدیران سینمایی در ادوار گذشته بوده و چاه عمیق رانت‌ها و هزینه‌ها که با توجه به سلوک مدیریتی انتظامی در معاونت مطبوعاتی، نوید روزهای آفتابی در حوزه اعتبارات سینمایی و منتشرنشده‌های همیشگی در این حوزه دارد.

مهمترین و بهترین ویژگی انتظامی اما ارتباط بسیار خوب او با نهادهای تقنینی و نظارتی است، این ارتباطات همواره جزء نیازهای سازمان سینمایی بوده که شاید او بتواند به بهترین وجه از این ارتباطات گسترده با مجلس و دولت و دستگاه قضا در خدمت سینما استفاده کند و به رفع برخی سوء تفاهمات و مشکلات تاریخی میان سینما و این نهادها پایان دهد.

به هر ترتیب حسین انتظامی، یک مدیر استراتژیک است، صبور و خلاق و محترم، چه به سازمان سینمایی برود و چه نرود، جایگاه خوبی در میان اهالی فرهنگ دارد اما چه بهتر که با توجه به وابسته نبودنش به جریان های سینمایی حاکم بر کشور، او بر این مسند بنشیند و با مشاوره گرفتن و برنامه‌های کوتاه مدت و میان مدت، از فرصت باقی مانده دولت دوم تدبیر به نفع سینما و صنف استفاده کند.

خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید