کنایه حمید حامی به مجوزی که فقط به مهران مدیری داده شد
رکنا: حمید حامی درباره اجرای قطعه "سوغاتی" توسط مهران مدیری گفت: یک نفر از غصه مجوز نگرفتن کارش میمیرد و یک نفر دیگر به واسطه روابطش با آقایان بدون مجوز کار ایشان را میخواند.
به گزارش گروه هنری رکنا، حمید حامی که در سالهای اخیر همواره از منتقدین شرایط موسیقی در کشور بوده، در تازهترین گفتوگوی خود نیز به تندی به اوضاع موسیقی اعتراض کرده و گفته در حال حاضر بیسوادها و بیهنرها حرف اول را در موسیقی میزنند.
یکی از مواردی که حامی در گفتوگویش به آن اشاره کرده، ماجرای مجوز قطعه "سوغاتی" است که تا زمان حیات ناصر چشمآذر به این هنرمند Artist که تنظیمکننده قطعه "سوغاتی" بود مجوز اجرای با کلام این اثر داده نمیشد ولی مهران مدیری تابستان امسال توانست آن را در کنسرتش اجرا کند. حامی در این گفتوگو به موضوع اشاره کرده و گفته ناصر چشمآذر از غصه مجوز نگرفتن درگذشته است. در ادامه بخشهایی از صحبتهای حامی در گفتوگو با روزنامه صبا را خواهید خواند.
قرار است به زودی همراه بامداد بیات و اهورا ایمان یک مثلث خاطره انگیز را که در گذشته وجود داشته را دوباره احیا کنیم و اتفاقات بزرگی را رقم بزنیم.
در این آشفته بازار Store موسیقی، سلیقه مردم، سیاسیگری خوانندهها و تهیهکنندهها، اعمال نفوذها برای بیشتر دیده شدن بعضی از خوانندهها، مادی شدن هنر Art در ایران، وضعیت اقتصادی و ضعیفتر شدن مردم و همه این عوامل یعنی این که هرکسی پول بیشتری دارد بیشتر دیده میشود و اینها باعث شده که من تن به انتشار آلبوم ندهم.
هنر هر سرزمینی که آلوده به سیاست باشد، عاقبتی بهتر از این ندارد.
به طبع هر خوراکی به مردم بدهیم، از سر نداشتن خوراک خوب مجبور به گوش دادن به آثار سینمایی و موسیقیایی ضعیف میشوند.
هر کس و هر چیزی یک قیمتی دارد، همه چیز و همه کس را میشود خرید اما فقط قیمتهایشان متفاوت است. به نظر من حتی رییس جمهور آمریکا را هم با اینکه قیمتش بالاست میتوان خرید، چه برسد به جایزه اسکار و جشنواره موسیقی فجر. درود به شرف کسانی که هنرمندند و خودشان را نمیفروشند.
من هرگز شرکت نکردم و نخواهم کرد چراکه سطح جشنواره و خوانندههایی که استفاده میکنند بسیار پایین است.
یکی از برجستگیهای نسل قبلی این بود که بیسوادها و بیهنرها نمیتوانستند وارد موسیقی شوند یا اگر وارد میشدند خیلی کوتاه مدت بود. الان بیسوادها و بیهنرها حرف اول را میزنند.
در کل آثاری که از من منتشر شده از سازهای زهی و آکوستیک خیلی استفاده شده بخاطر همین نیاز دارم که روی صحنه از سازهای آکوستیک استفاده کنم نه اینکه بخواهم فخری بفروشم.
شما فکر کنید آهنگساز یک قطعه برای گرفتن مجوز عمرش را بگذارد آخر هم نگیرد و از غصه مجوز نگرفتن بمیرد بعد درکنسرت مردم آن را بخوانند و چون مردم خواندند کلا مجوزش ر ا لغو کنند؛ و یک نفر به واسطه روابطش با آقایان بدون مجوز کار ایشان را بخواند.
یک سالی هست که در تهران کنسرت مستقل نداشته ام که یکی از دلایل آن ممنوعیت بنده برای اجرا در تالار وحدت است که در چند روز آینده طی یک مصاحبه ی افشاگرانه در مورد برخی از اتفاقات پشت پرده موسیقی از جمله مافیای تالار وحدت و برخی از موارد دیگر انجام خواهم داد که هدف روشنگری و آگاه سازی است و بس چرا که گرفتن حق از طریق مصاحبه و افشاگری امکان پذیر نیست که نیست.
ارسال نظر