پدر؛ فاصله ام را با پدر کم کرد / فیلم مستندی که احساس دختری را برانگیخت
حجم ویدیو: 37.07M | مدت زمان ویدیو: 00:06:11

رکنا: سعیده وحیدنیا/  کارگردان جوان و مستند ساز توانسته است آثار موفقی در کارنامه اش ثبت کند. هانیه یوسفیان متولد ۱۳۶۵ و دارای مدرک لیسانس در رشته ی ژنتیک و فوق لیسانس سینما از دانشگاه هنر تهران و همچنین مدرک فوق لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره تهران را دارد.

به گزارش رکنا، هانیه یوسفیان با دیدگاهی متفاوت در ساخت فیلم‌هایش سعی دارد برشی از زندگی آدم‌ها را در بستر اجتماع به تصویر بکشد و از اتفاقاتی صحبت کند که برای مخاطبانش جالب باشد. مستند «پدر» از این دست مستندهایی است که با همین قصد ساخته شده است. از جمله فیلم‌های این کارگردان می‌توان از«۱۵ شعبان»، «چاشنی یک روز ساده» و«نقشینه» نام برد. مستند «پدر» که در نهمین جشواره بین الملی فیلم مستند حقیقت موفق به دریافت جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه ی بهترین مستند از هفتمین جشنواره منطقه ای شیراز ، جایزه ی بهترین مستند از دوازدهمین جشنواره ی منطقه ای کل ، حضور در فستیوال ویژن دو رییل به دست آورده اشاره کرد. به بهانه این فیلم گفت و گویی را با هانیه یوسفیان در دفتر رکنا انجام دادیم.

خانم یوسفیان درباره فیلم مستند پدر،مادر،علی، رضا و من بگو؟

پروژه این فیلم سال 92 کلید خورد و سال 94 به اتمام رسید. این مستند زندگی خانواده ام را به تصویر می کشد که تحت شعاع بیماری آلزایمر پدرم قرار گرفته.پدرم در این فیلم فاصله ای که با وی داشتم را کم کرد و این برایم لذت بخش بود.

سوژه فیلم از کجا به ذهن شما رسید و چرا پدر شما نقش اول این فیلم را بازی کرد؟

این بیماری در خانواده ما ارثی است، پدربزرگ و مادر بزرگم در سنین بالا به این بیماری مبتلا شدند. فوت این دو به خاطر همین بیماری دلیلی بود که همیشه آلزایمر در ذهن من بماند. جدا از این موضوع به نظر من فراموشی خیلی جذاب است اینکه همه چیز را فراموش کنی و دراین فیلم نشان داده می شود که گاهی اوقات فراموشی به نفع خود شخص است و حتی می شود از این بیماری لذت برد.

تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که شاید روزی خود شما یا برادرتان مبتلا به این بیماری شوید؟

بله، همیشه یکی از نگرانی هایم این موضوع است که شاید روزی من هم مبتلا به این بیماری شوم چون دیده ام که عموها و دیگر فامیل ها گرفتار این بیماری شده اند. اما این موضوع بیشتر دربین خودمان شبیه شوخی شده و به آن نگاه مثبتی داریم.

زمانی که این موضوع را در خانواده مطرح کردید که می خواهید فیلم مستندی بسازید که درباره بیماری پدر تان است به مشکل برنخوردید مخصوصا وقتی از اعضای خانواده خواستید در این فیلم ایفای نقش کنند؟

از همان اول مخالفت های شدیدی با موضوع این فیلم شد. یکی از دغدقه های اصلی من این بود که مادرم به هیچ عنوان دوست نداشت تصویرش را کسی ببیند و بعضی از صحنه های فیلم واقعا من را اذیت می کرد، به خصوص در وقت های که پدرم در را در آن وضیعت می دیدم.

مادرتان چه طور با این فیلم برخورد کرد؟

یکی از سخت ترین کار های من در این فیلم راضی کردن مادرم بود.جدا از این که مادرم به من اعتماد کامل داشت و در آخر رضایت خود را به ما اعلام کرد.

در قسمتی از فیلم برادرتان معتقد بود که پدرتان بیمار نیست و قصد فیلم بازی کردن را دارد. چرا برادرتان همچین نظری دارد؟

علی به خاطر خصوصیات اخلاقی پدرم این نظر را دارد.پدرم قبل از بیماری یه سری اخلاق بد داشته که هنوز هم همراه او است.

هنوز هم نظر برادرتان عوض نشده؟

تصور برادرم به تازگی عوض شده اما به خاطر اختلاف هایی که برادرم با پدرم داشته، یک تقابل بین این دو وجود دارد که شاید این اختلاف ها مانع ازعوض شدن نظر برادرم باشد.

تا چه اندازه فیلم مستند شما برپایه مسئله اجتماعی ساخته شده است؟

قصد من از ساخت این فیلم اصلا یک پدیده اجتماعی نبود بلکه برعکس کاملا یک مسئله شخصی بود اما خواه نا خواه این اتفاق افتاد و این فیلم به یک فیلم اجتماعی تبدیل شد.دقیقا نظر اکثر مخاطبان هم این موضوع را نشان می داد که خانواده من شبیه به بیشتر خانواده های ایرانی است،همین موضوع باعث شد فیلم من بیشتر بار اجتماعی به خود بگیرد.

شما برای مستندهایتان سناریو از قبل تعریف شده دارید یا خیر مستند ها شما را به موضوع فیلم هدایت می کنند؟

بستگی دارد به میزان تحقیق و پژوهش مستند ساز،کارگردان مستند هرچقدر بر روی اتفاق ها مسلط تر باشد می تواند سناریو از پیش تعریف شده برای فیلم هایش بسازد و کیفیت مستند به مراتب بهتر می شود.

عنوان فیلم مستند شما به نام پدر،مادر،علی، رضا و من است، اما رضا در این مستند خیلی کوتاه ایفای نقش می کند ولیکن مخاطب از روی اسم فیلم حدس می زند که شخصیت رضا در تمام فیلم حضور پر رنگی خواهد داشت در صورتی که اینطورنبود!

رضا به عنوان پسر بزرگ و پزشک خانواده است که در فیلم به این موضوع پرداخته نشد.

به این خاطر رضا را کم تردر فیلم دیدم که او در خانه حضور خیلی کمی داردبه دلیل اینکه محل سکونت رضا در تهران است و ما در شیراز زندگی می کنیم.

دلیل خاصی داشت که از خواهرتان در این فیلم استفاده نکردید؟

بله، علی رغم اینکه خواهرم پزشک این نوع بیماری است،اما او جلوی دوربین راحت نبود و من هم نمی توانستم خواهرم را با بقیه افراد خانواده یک دست کنم.

دلیل اینکه فیلم شما در نمایش خانوادگی پخش نشد چه بود؟

خودم مایل به پخش این مستند در شبکه خانواده گی نبودم، حتی پیشنهادهایی هم از صدا و سیما به من شد، اما شخصا این پیشنهاد را قبول نکردم به این خاطر که این مستند زندگی شخصی خانواده من را نشان می دهد،ولیکن این مستند قرار است در روز جهانی آلزایمر برای خانواده هایی که درگیر این بیماری هستند پخش شود.

چه شد به سمت مستند سازی رفتید علی رغم اینکه مدرک تحصیلی شما ژنتیک است؟

من در یک خانواده به دنیا آمدم که اکثرشان به سمت پزشکی رفتند و در آن مقطع من ژنتیک قبول شدم و جو خانواده طوری بود که نمی شد رشته ی دیگری را انتخاب کنم. اما بعدها تصمیم گرفتم در سینما فعالیت خود را ادامه بدهم.

آخرین سوالم را می خواهم اینطور تمام کنم،دوست دارید مخاطب از دیدن این مستند به چه باوری برسد؟

دو هدف از ساخت این فیلم برای بیننده داشتم که یکی از آنها این است که مخاطب به این باور برسد که فراموشی گاهی بد نیست و هدف دیگرم از ساخت فیلم به یاد آوردن حس نزدیکی خانواده های ایرانی برای مخاطبان بود.

خانم یوسفیان تشکر می کنیم که که به دفتر رکنا آمدید و از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقیت داریم.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

اخبار زیر را از دست ندهید:

برج ساز تهرانی با مهریه 20 هزار سکه ای دختر جوان را فریب داد / این مرد فراری است

عمل وقیحانه داماد عصبانی با نوعروس گلستانی/ او پیشنهاد بی شرمانه ای به پدر و مادر عروس داد + عکس

آزارو اذیت وحشیانه زن 23 ساله در اتاقک کارگری

عکس های تصادف زمینی دو هواپیما در فرودگاه امام

تینا آخوندتبار در رینگ بوکس و حضور در استادیوم با لباس پسرانه! +عکس

بازیگر ایرانی که زن و بچه ندارد و ماهی یک میلیون تومان حقوق میگیرد! +عکس

سفرنامه خواندنی زن و شوهر سینمایی ایران در چین+ تصاویر

 

وبگردی