معرفی رمان: پیرمرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد / کتابی که نویسنده به پدربزرگش تقدیم کرد
رکنا: تصور کنید «مارک تواین»، نویسنده طنزپرداز آمریکایی در سوئد به دنیا آمده باشد و بخواهد داستانی سوئدی را به سبک رمان «ماجراهای هکلبری فین» بنویسد؛ با همان زبان طناز و شیرین و فضای شوخ و شنگ. نتیجه احتمالا داستانی خواهد بود در مایههای «مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» عنوانی عجیب و طولانی دارد، درست است؟ بله، در واقع همهچیز این کتاب عجیب است.
به گزارش رکنا، یوناس یوناسُن نویسندهی ۵۹سالهی سوئدی موفق شده در اولین کتاب خود قصهای را روایت کند که بهشدت خواندنی و مفرح و دلانگیز است و خواننده تا آخر با آن همراه میشود. شیوه قصه گویی او آدم را یاد پدربزرگها و مادربزرگهای قدیم میاندازد که در شبهای بلند زمستان برای بچههای قد و نیمقد فامیل قصه میگفتند و دنیایشان را شیرین میکردند یا حتی جادوگران قبایل سرخ پوست که شبها دور آتش مینشستند و برای افراد قبیله از افسانهها و اسطورههای قومیشان تعریف میکردند.
یوناسُن کتابش را به پدربزرگش تقدیم کرده و در پیشانی کتاب نوشته: «هیچکس بهتر از بابابزرگ نمیتوانست مستمعانش را مسحور کند، وقتی که روی نیمکت محبوبش مینشست و تکیهداده بر عصایش، درحالیکه توتونش را میجوید، برایمان قصه میگفت. ما نوهها با چشمان گشاده از حیرت میپرسیدیم: بابابزرگ... یعنی اینها راست است؟ بابابزرگ جواب میداد: اونایی که فقط حرف راست میزنند، لایق نیستند که آدم به حرفشان گوش بدهد. این کتاب را به او تقدیم میکنم».
رگههایی از روایت هزارویکشبگونه و داستان در داستان در این رمان دیده میشود.
داستانِ روز صد سالگی
داستان از آنجا آغاز میشود که آلن کارلسن، درست در روز تولد صدسالگیاش تصمیم میگیرد از پنجرهی خانه سالمندان فرار کند و ماجراجویی کند و سالهای آخر عمرش را هرطور دوست دارد زندگی کند. آلن با دمپایی روفرشی از خانه سالمندان بیرون میزند و به شهر دیگری میرود و ماجراهایی از سر میگذراند که در مخیلهاش هم نمیگنجید. او از سیاست خوشش نمیآید، اما از بد حادثه به مهمترین رهبران سیاسی دهههای اخیر برخورد میکند. شخصیتهای مهمی چون ترومن، وینستون چرچیل، مائو رهبر چین کمونیست، استالین و حتی ژنرال فرانکو دیکتاتور اسپانیا. آلن در زندگیاش با مهمترین اتفاقات و حوادث قرن بیستم مواجه میشود چیزهایی مثل بمب اتم، جنگهای داخلی اسپانیا، انقلاب چین و حتی کنفرانس تهران در شهریور سال ۱۳۲۰! داستان این رمان آدم را یاد فیلم «فارست گامپ» میاندازد؛ در آنجا هم کسی که از سیاست خبر نداشت، در مهمترین وقایع تاریخ آمریکا شرکت میکند و با شخصیتهای مهمی دمخور میشود.
منبع : کتاب نیوز
ارسال نظر