معرفی کتاب: جامعه شناسی دینی / جامعهشناسی اسلام و تشیع از نگاه نویسنده
رکنا: کتاب «جامعهشناسی دینی» اثر دکتر غلامعباس توسلی اولین کتاب دانشگاهی است که به جامعهشناسی اسلام و تا حدودی تشیع میپردازد.
به گزارش رکنا، ما در جامعهای زندگی میکنیم که تشیع در آن رسمیت و تسلط دارد و این موقعیت میتواند جامعه ایرانی را از دیگر کشورهای مسلمان متمایز کند از این رو جامعهشناسی عمومی ایران نمیتواند خود را بینیاز از جامعهشناسی دین، اسلام و تشیع بداند. هر مطالعه اجتماعی به دلیل نقش مرکزی و محوری دین، ناگزیر به پرونده اسلام و تشیع برخواهد خورد. به این ضرورت اغلب در خارج از دانشگاه پاسخ داده شده است.
برخی آثار شریعتی درخصوص تشیع همچون جامعهشناسی امت و امامت، تشیع علوی و صفوی، انتظار مذهب اعتراض و جهتگیری طبقاتی در اسلام از نمونههای پیشگام مطالعات جامعهشناختی تشیعاند که در خارج از دانشگاه طرح و تدریس شدهاند و دکتر توسلی در کتاب 10 مقاله در جامعهشناسی دینی با تاملی در اندیشه شریعتی به این میراث جامعهشناختی در حوزه دین مفصل پرداختهاند.
در کتاب جامعهشناسی دین دکتر توسلی به تاریخ سیاسی تشیع در ایران بعد از صفویه پرداخته میشود و در بخش «مسلمانان در جهان» پروندههای مشخصی را مورد مطالعه قرار میدهد. اینها از مهمترین امتیازهای اثر دکتر توسلی است که به این حوزههای جدید و سخت ورود پیدا میکند و مباحث نو و ارجاعات جدیدی را به مباحث عمومی جامعهشناسی دین میافزاید به عنوان نمونه طرح مباحثی چون بنیادگرایی، دین عامه یا تقریب در متنی که مربوط به 15 سال پیش است بسیار بدیع و نوآورانه است.
در بخش سوم کتاب، دکتر توسلی اسلام را در نسبت با 2 دموکراسی و سرمایهداری مورد مطالعه قرار دادهاند؛ 2 موضوعی که از اوایل قرن بیستم تاکنون همچنان از موضوعات ارجح مطالعه مسلمانان است. نخست قدرت سیاسی. اصولا آنچه «بیداری اسلامی» در قرن بیستم مینامند با الغای آخرین خلافت در اسلام و اندیشیدن بدیلهای آن شکل گرفت. دومین پرسش از سرمایهداری است.
دکتر توسلی در این بحث به کتاب «اسلام و سرمایهداری» ماکسیم رودنسون اشاره میکند که متن مهمی است اما محل ارجاع نیست و کمتر خوانده میشود. در بین کلاسیکها نیز متنهایی هست که فراموش شدهاند یا بدان بیتوجهیم به عنوان نمونه میتوان به کتاب هآلبواکس در مورد جامعهشناسی طبقات اشاره کرد که امروز در دانشگاههای ما مرجع نیست. انگار این متنها به جامعهشناسی ایران ورود پیدا کرده و معرفی شدهاند اما بعد از یک دوره فراموش شدهاند.
چه عواملی باعث شده است که متن یک متفکر مطرح شود، برجسته شود و بعد کنار گذاشته شود؟ سهم مدهای فکری و عوامل زمینهای چون فرهنگ اسلامی در پذیرش و طرد یک متن چیست؟ در این بخش گاه میان یک متن علمی با خصلت توصیفی و متن روشنفکری با خصلت هنجاری خود خلط میشود و طبیعت دوگانه دانشمند و مومن را آشکار میکند.
جذابیت دیگر این بخش، مساله شرقشناسی به معنای مطالعاتی است که محققان غربی در مورد کشورهای شرقی انجام دادهاند.
یکی از نقدهایی که ژاک برک که مورخ و جامعهشناس کشورهای اسلامی است به دورکیم، موس و بسیاری از جامعهشناسان فرانسوی مطرح میکند این است، میگوید در حالی که فرانسه یک قدرت استعماری است و جامعه فرانسه با مسلمانان سر و کار دارند، جامعهشناسان ما ترجیح میدهند در مورد قبایل استرالیایی و حتی اسکیموها مطلب بنویسند اما مسلمان را موضوع مطالعه خود قرار نمیدهند. از طرف دیگر آنهایی هم که در مورد مسلمانان بحث میکنند نه به عنوان جامعهشناس بلکه به عنوان اسلامشناس یا شرقشناس شناخته میشوند.
به عبارت دیگر اسلامشناسی و شرقشناسی خود را خارج از علوم انسانی تعریف میکنند و به نوعی در آنچه «استثنای اسلامی» مینامند، مشارکت میکنند. انگار پژوهشگران جوامع اسلامی به حوزه جامعهشناسی تعلق نداشتهاند بلکه به عنوان شرقشناسی به این حوزه ورود پیدا میکنند. شرق و اسلامی که استثنائا مشمول مطالعات جامعهشناسی عمومی نمیشود.
دکتر توسلی در این کتاب برای اولین بار بحثهای شرقشناسی را در ربط با جامعهشناسی طرح و نقد کردند. طرح و نقد سنت شرقشناسی و اسلامشناسی در علوم انسانی کاری است که هنوز انجام نشده است. از این رو لازم است متنهای شرقشناسان در مورد کشورهای اسلامی را به عنوان متون جامعهشناسی بخوانیم و مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم. به عنوان نمونه مکاتبات گوبینو و توکویل در مورد اسلام و ایران بسیار قابلتوجه است.
منبع: کتاب نیوز
ارسال نظر