در این اثنا صحنه‌ای را که امام خمینی (ره) برای زمان فرار شاه تصویر کرده است را مشاهده کنید: «آن روزى که این خبیث فرار کرد از «ایّام اللَّه» بود؛ که یک ملتى که هیچ نداشت یک قدرت را شکست، به طورى که نتوانست بماند. نه قدرت خودش، قدرت همه؛ دنیا ایستاده بود مقابل شما، من مطلع بودم، دنیا ایستاده بود پشتیبان، پشتیبان خودش اول؛ پشتیبان وارث آن، که این شخص بختیار باشد، ثانیاً. ایستاده بودند دنبال او که نگهشان دارند. دو دستى آمریکا چسبیده بود که شاه را نگه دارد. وقتى او فرار کرد، دو دستى چسبیده بودند بختیار را نگه دارند. مى‌‌فرستادند پیش ما که این از ماست، این مال ماست! نوکر بودند اینها». (صحیفه امام، ج‌۹، ص: ۴۶۷)

«یوم الله» یعنی به صحنه آمدن ایمان یک امت

در مکتب امام و رهبری، آن نیروی نامتناهی‌ای که در جبهه حق وجود دارد که «یوم الله» را رقم می‌زند و طومار جبهه باطل را در هم می‌پیچد، به صحنه آمدن ایمان یک امت و ملت است. ولو این امت به لحاظ مادی، قوه و نیرویی نداشته باشد، اما ایمان یک امت قدرتی است که هیچ قدرت مادی یارای مقابله با او را ندارد.

حضرت امام (ره) در بیان یوم الله بودن ۱۷ شهریور خاطره بسیار عجیب نقل می‌کنند که حاکی از این است که این روحیه شهادت طلبی در تمام مردم حتی یک کودک ۱۲ ساله هم ایجاد شده بود: «۱۷ شهریور از «ایّام اللَّه» است؛ و باید یادمان نرود این را. آن قدر شهید دادیم و آن قدر خون دادیم ما آن روز و در مقابل اجانب و در مقابل وابستگان به اجانب. قیام کردند ملت ما و خونشان ریخته شد، لکن پیروز شدیم. مبدأ پیروزى و همه روزهایى که نمى‌‌توانیم ما بشمریم. این روزهایى که آن‌ها با کمال شقاوت حمله مى‌‌کردند و شما با کمال شجاعت زن و مردتان مى‌‌ایستادید در مقابلشان. یک کسى که براى من نقل کرد گفت من خودم دیدم که یک بچه ده دوازده ساله- یک همچو چیزى- سوار موتورسیکلت بود و رفت طرف تانک! تانک هم او را زیر گرفت از بین برد. اما یک همچو روحیه پیدا شده بود که بچه دوازده ساله هم حمله به تانک مى‌‌کند، با دست خالى و هیچى‌»! (همان ص ۴۶۹)

چرا شب ۲۲ بهمن یوم‌الله شد!

حضرت امام (ره) در تصویر یک یوم الله دیگر یعنی شب ۲۲ بهمن ۵۷، تصویری از این تقابل ارائه می‌کنند: «این را از یاد نبرید که تمام چیز‌ها را جمع کردند و تمام کید‌ها را درست کردند براى اینکه در یک شب بریزند کودتا کنند و همه اشخاصى که احتمال مى‌‌رود یک کارى از آن‌ها بیاید همه را از بین ببرند، ملت را باز برگردانند به آن حال اول، خدا نخواست. این یکى از «ایّام اللَّه» بود که شما ملت شریف نورانى با قلبهاى پر از ایمان نترسیدید و آن روز ریختید به خیابان‌ها، با اینکه اعلام حکومت نظامى بود، ریختید به خیابان‌ها و خنثى‌ شد آن چیزى که آن‌ها مى‌‌خواستند. مى‌‌خواستند خیابان‌ها خلوت بشود، تانک‌ها را بیاورند همه جا مستقر بکنند و شب مشغول آن جنایت بشوند. خداى تبارک و تعالى به داد این ملت رسید؛ و آن روز یکى از ایام اللَّه بزرگ است. همه قدرت‌ها دنبال این‌ها بودند. همه قدرت‌ها، نه فقط قدرت ابرقدرت؛ دیگران هم بودند. آن‌هایى که به نرخ روز کارهایشان را مى‌‌کنند؛ نان به نرخ روز مى‌‌خورند. همه آن روز پشتیبانى مى‌‌کردند، مع ذلک خداى تبارک و تعالى به شما مرحمت فرمود، شما را بر این قدرت‌هاى بزرگ پیروز کرد و دست اجانب را از مملکت شما کوتاه کرد. (همان ص ۴۶۸)

آنچه در تشییع سردار شهید سلیمانی رخ داد این بود که این ایمان الهی که خود را در ایمان به ارزش‌های انقلاب و مقاومت، نشان می‌دهد، در آحاد مردم بروز پیدا کرد. همه مردم از هر قشر و با هر ظاهری این ایمان را به صحنه آوردند. رقم زدن این صحنه مختص یک عده خاصی نبود؛ بنابراین اگر بناست که قوی شویم، مرکز قدرت این عالم در ایمان ملت‌ها است، از این سرمایه تمام ناشدنی محافظت کنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.