اردشیر لارودی؛ یک معلم بزرگ برای همه، یک نویسنده بزرگ برای جامعه ورزش
رکنا: شنیدن روایتها و خاطرات روزنامهنگاران پیشکسوت میتواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی اهل رسانه باشد.
به گزارش رکنا، پیشکسوتان رسانه های ورزشی که در زمان خود بهعنوان چشم و گوش مردم، با اطلاعرسانیهای دقیق و تحلیلهای مناسب به مسئولان ورزش کمک میکردند، امروز هم میتوانند با انتقال تجربههای خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیتها به ارتقای کیفی حرفه روزنامهنگاری کمک برسانند.
البته این اتفاق زمانی رخ میدهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پی ببرند.
در آستانه روز خبرنگار ، اعضای هیأتمدیره تیم منتخب پیشکسوتان رسانههای ورزشی، نخستین تیم خبرنگاران است که فعالیت خود را از سال ۱۳۷۳ آغاز کرده و از اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ دوباره تشکیل شده تا علاوه بر حضور در میادین ورزشی همراه با تجلیل از بزرگان فوتبال و رسانهها، میکوشند هر هفته پای دیدار یکی از پیشکسوتان رسانه و ورزش بنشیند و تجربیات آنان را در اختیار جامعه قرار دهد.
در یک روز به یادماندنی جهانگیر کوثری ، علی رئیسی، ابراهیم شادمهر، مرتضی نظری، رضا میرزائیان، مهدی دادرس، محمدصادق درودگر، مازیار مهرانی، امیرحسین فرخمهر، لطیف نکوئی، مجید روانستان و اشکان طاهری با اردشیر لارودی، استاد بیبدیل روزنامهنگاری و یکی از مربیان سازنده فوتبال که شاگردان بسیاری تربیت کرده که حتی در جامجهانی هم بازی کردهاند، با هماهنگی قبلی به منزل ایشان رفتند و با وی دیدار کردند.
لارودی؛ در زمینه نویسندگی ورزشی یک استثناء بود
جهانگیر کوثری، به نمایندگی از اعضای هیأتمدیره تیم منتخب پیشکسوتان رسانههای ورزشی با تبریک روز خبرنگار درباره اردشیر لارودی صحبتهای خود را چنین آغاز میکند: ما میخواهیم درباره شخصیتی صحبت کنیم که در تاریخ نویسندگی در ورزش یک استثناست. بیش از نیم قرن دست به قلم هست و جالبترین نکته این است که هم نویسنده ورزشی است و هم مربی و معلم ورزشی. ما در تاریخ، کمتر آدمی را سراغ داریم این فاکتورها را به اتفاق داشته باشد؛ در مورد آنها بتواند صحبت کند، بتواند تعلیم بدهد، بتواند راجب تئوریهایش درواقع برای نسلهای بعدی تفهیم کند.
ما از سال ۱۳۳۷ نویسنده ورزشی داریم در مجله نیروی راستی آقای عطاالله بهمنش مطلب مینوشت. بعدها که کیهان ورزشی به عنوان نقطه آغاز تاریخی نویسندگی ورزشی معرفی شده و هست، نویسندههای تحصیل کرده و بزرگی آمدند؛ صدرالدین الهی، محمدکاظم گیلانپور، مهدی دری، حسین فکری. یکی از آن کسانی که بعد از نسل اول آمد در کار نویسندگی، اردشیر لارودی بود. هم مربی نونهالان، هم نوجوانان، هم جوانان بود و نیروهای بسیار زیادی و ورزشکاران بزرگی را به جامعه فوتبال معرفی کرد.
یکی که هم مسائل تئوری فوتبال و هم مسائل عملی آن را بداند بسیار مهم است که اردشیرخان این فاکتور را داشت. کمتر داشتیم ما در واقع در ورزش خودمان تمام رشتهها، چرا بودند اما تداوم نداشتند. آقای لارودی، بهعنوان یک مربی یک لشکر بازیکن داشت. در زمینه قلم ورزشی و در واقع فعالیت در زمینه نویسندگی ورزشی هم یک استثناء بود. تاریخ همیشه یک چیزهایی را به ما راست نمیگوید. یک چیزهایی که نقل قول میشود یا به آن اضافه میشود یا از آن کم میشود.
آن واقعیتهایی که درباره آدمها و شخصیتها است هرگز ما در تاریخ راستش را پیدا نمیکنیم. مثلاً درباره ماکسیم گورگی هیچ موقع یک نظر همسان از منتقدها هرگز نداشتیم. در مورد ارنست همینگوی و همین طور نویسندههای دیگر. اردشیر لارودی، در این زمینه باز یک استثناء بوده همه نظرها نسبت به ایشان که یک مربی خوب، یک معلم خوب، یک نویسنده خوب و یک سردبیر خوب بوده، شاگردهای زیادی را تربیت کرده تاریخ اینجا به ما راست گفته.
در جمعی که نویسنده های شاید نسل امروز یا کمی نسلهای گذشته با ایشان داشتند سوالهایی که مطرح میشد این را به ما ثابت میکرد که یک محبوبیت تقریباً نسبی آقای اردشیر لارودی از طرف تمام نویسندگان داشته یک نسل که بسیار اعتقاد به ایشان داشتهاند و خیلی آموختند، خیلی نوشتند و ایشان تحسینشان کرد و به یک نویسنده ورزشی امروزی تبدیل کرد. الان که با پیشرفت علم در واقع بحث نویسندگی ورزشی یک جوری برگشته به تصویر و صدا، گفتوگوی و صحبت کردن اردشیر لارودی در همین زمینه هم یک استثناء بود. یک معلم بزرگ برای همه، یک نویسنده بزرگ هم برای جامعه ورزشی بود.
هیچ وقت احساس پشیمانی نکردم
استاد اردشیر لارودی ، مردی از جنس ورزش و رسانه و مفسری که سبک فوتبالنویسی را در کشور ما تغییر داد، سابقه داوری کشتی و فوتبال در دهه ۴۰ و ۵۰ را هم در کارنامه خود دارد کار مطبوعاتی خود را با کیهان ورزشی آغاز کرد و سردبیر ابرار ورزشی نخستین روزنامه ورزشی ایران بوده و شاگردان زیادی را در میان روزنامهنگاران ورزشی نسلهای مختلف تربیت کرده، با تبریک روز خبرنگار و ابراز خرسندی از حضور این جمع گفت: نمیدانم از کجای این کار باید گفت و چی باید گفت. جفاهایی که به آدم رفت بدون این بشود آن بشود یا درستاندیشیهایی را که آدمهای این زمانه و این فضا موجب شدند و نکات مثبتی بود ما را آوردن اینجا در کل جامعه فقط غیر از ورزشینویسی به درد همه خورد.
روز اولی که من آمدم در این کار تصادفی، توسط یک آدم تمام نشدنی، فراموش نشدنی و همیشه موجود به نام مهدی دری کاری که میگفت من باید بکنم اینکه دیگران را وادار کنم به حرف زدن. روزنامه ارتباط یک طرفه از بالا به پائین نباشد هم بگوییم هم بشنویم و به گونهای کار کنیم که مردم جرات پیدا کنند به این سمت و این هنر، حرفه بیایند.
نمیدانم چقدرش شد چقدر نشد ولی از اینکه تو این راه قلم زدم هیچ وقت احساس پشیمانی نکردم. از اینکه خیلی از آدمهای معمولی را آدمهایی که سرکارشان با ورزش و ورزشینویسی نبود و کشیده شدن به این سمت و تبدیل شدن به یک عناصر درجه اول این کار و اگر دوباره روزهای گذشته برای من تکرار شود و با تمام مسائلی که بر من گذشته بخشی را شما میدانید و بخشی هم خودم میدانم و هیچ کس نمیداند باز هم همین شغل را انتخاب میکنم.
در پایان هر یک از اعضای هیأتمدیره تیم منتخب پیشکسوتان رسانههای ورزشی خاطراتی از اردشیر لارودی تعریف کردند.
مجید روانستان
ارسال نظر