عجیب ترین دلیل تازه عروس تهرانی برای طلاق / تحمل نداشتم !

مرد جوان وقتی کت شلوار دامادی اش را به پسرعمه‌اش هدیه داد، هرگز تصورش را نمی‌کرد که زندگی مشترکش از هم بپاشد. همسر این مرد وقتی متوجه اینکار شوهرش شد، تصمیم گرفت برای همیشه از شوهرش جدا شود.

زن جوان در دادگاه خانواده

این زن وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: «من و شوهرم تازه با هم ازدواج کرده ایم. هنوز ۶ ماه هم نمی شود. اما احساس می کنم شوهرم هیچ احساسی به من و زندگی مان ندارد. او از همان ابتدا هم همینطور بود. هیچ ذوقی برای عروسی مان نداشت. هرچه من ذوق داشتم و خوشحال بودم و با شادی از اقدامات عروسی حرف می زدم، میثم بی احساس و بی تفاوت بود. هیچ نظری نمی داد.

مرتب می گفت هرچه خودت دوست داری همان را بخر. برایش مهم نبود که چه می خریم، چه می پوشیم و مهمانی چطور می شود. من هم اهمیتی به این رفتارش نمی دادم و سعی می کردم که خیلی سر این موضوع با او جنجال نکنم. تصور می کردم که اخلاقش همین است. تا اینکه چند روز پیش در کمال تعجب و ناباوری ، کت شلوار دامادی اش را به پسرعمه اش هدیه داد. آنها آن شب مهمان خانه مان بودند. پسرعمه میثم می خواست به خواستگاری برود. او مرتب از کت شلوار میثم تعریف می کرد. تا اینکه در نهایت میثم به اتاق رفت و کت و شلوارش را آورد. آن را به میثم داد و گفت برای خودت. حتی به او گفت که با همین به مراسم خواستگاری ات برو و دیگر نمی خواهد آن را پس بدهی. شوکه شدم. پسرعمه‌اش از اینکار امتناع کرد و گفت حداقل هزینه اش را بگیر. ولی میثم قبول نکرد و با اصرار زیاد گفت که این کت و شلوار هدیه من به تو است. خیلی از اینکار شوهرم ناراحت شدم. این کت شلوار دامادی اش بود.

این یعنی او نسبت به این عروسی و ازدواج بی اهمیت است. وگرنه دلش نمی آمد کت و شلوار دامادی اش را بذل و بخشش کند. آن را برای یادگاری هم که شده نگه می داشت. آن شب به خاطر رفتارهای شوهرم خیلی عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. میثم قبول نمی کرد که رفتارش اشتباه است. من هم تصمیم گرفتم برای همیشه از شوهرم جدا شوم و به زندگی با او پایان دهم.»

توضیحات شوهر در دادگاه

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت:« آقای قاضی همسرم موضوع را زیادی بزرگ کرده است. پسرعمه من وضع مالی خیلی خوبی ندارد. او می خواست ازدواج کند و از کت و شلوار عروسی من خیلی خوشش آمده بود. من هم فکر کردم که این می تواند بهترین هدیه برای او باشد. پسرعمه ام مثل برادرم است. وقتی دیدم از لباس من خوشش آمده، آن را به او دادم. این مساله ای نبود که همسرم مثل بچه ها با من قهر کند و درگیری به راه بیندازد. دیگر تحمل رفتارهای بچه گانه اش را ندارم. من هم از زندگی با او خسته شدم. این زن به خاطر یک لباس چنین جنجالی به راه انداخت. برای همین دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم. چون می دانم که در آینده با مشکلات و اختلافات جدی تری مواجه می شویم.»

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.