امیرمهدی ژوله: از مدرسه اومدم دیدم پدرخوندم ملحفه‌های تخت مادرم رو بغل کرده داره عربده میکشه! مرد دومتری جلوی چشمم فروریخت!+فیلم

چهارده سالم بود که مادر سی و شش‌ساله م توی بغلش جان داد. من دیدم که شکست.

همان وقت که ملحفه‌های تخت مادرم را بغل کرده بود و وسط حیاط شیون میکرد، دیدم که قامت صد و نود و هفت سانتی متری‌اش تا شد.

وقتی با کله شیشه عقب امبولانس رو اورد پایین که به نعش مادرم برسد، نگاهش میکردم، گ. موهایش کی انقدر سفید شد؟

بابا سعید همان وقت‌ها دق کرد. باقی، ته مانده جانی بود که خواهرانم را دندان بگیرد به اینجا، به زمین سفت برساند…

امروز دیگر زورش تمام شد. ته مانده جانش هم.

فردا سنگ لحد را که روی صورتش بگذراند، آقا سعید، باباسعید، بابام به وصالش میرسد. به نیره. به مادرم.

 

امیرمهدی ژوله فیلمنامه نویس و بازیگر سن و سالی نداشت که مادرش را از دست داد. او روایت دردناک از فوت مادرش در سن 36 سالگی و لحظات که در مقابل چشم او از فوت مادرش اتفاق افتاده است را تعریف می کند.