ببینید / فیلم آتابای به نقد و بررسی گذاشته شد

به گزارش رکنا، آتابای فیلمی ‌‌در ژانر درام و با تمی‌‌ عاشقانه است. فیلم داستان مرد میانسالی را روایت می‌کند که پس از یک ناکامی‌‌ در عشق به دید نفرت دنیا را نظاره می‌کند و پس از خودسوزی خواهرش این آتش نفرت شعله‌ورتر می‌شود. او زندگی‌اش را پای خواهر زاده‌اش می‌گذارد تا اینکه با عشقی هم نام عشق قدیمی خود همه چیز تغییر می‌کند.

جزئیات فیلم آتابای

کارگردان/ مولف: نیکی کریمی‌

نویسنده/ مترجم:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هادی حجازی فر

نام تهیه کننده: نیکی کریمی

نام بازیگران:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هادی حجازی فر- جواد عزتی - سحر دولتشاهی - دانیال نوروش

نام شخصیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها: آتابای(کاظم): آتابای مرد میانسالی است که پس از شکست عاطفی از دانشگاه انصراف داده و برای آبادی روستای زادگاه‌ش تلاش می‌کند.  یحیی: دوست آتابای است که در جوانی عاشق خواهر آتابای بوده است. آیدین: خواهر زاده‌ آتابای است که پس از مرگ مادرش تحت تربیت آتابای قرار گرفته است. سیما: دختر بزرگ شیرازی صاحب باغ موروثی آتابای است که آتابای عاشقش می‌شود.

کشور سازنده: ایران

جوایز و افتخارات: نامزد دریافت سیمرغ بلورین در ۵ بخش

مخاطب اثر: بزرگسال

آنچه لازم است والدین بدانند

این فیلم به زبان ترکی است و دارای زیرنویس فارسی. از جهتی برای آشنایی فرزندتان با زبان ترکی خوب است اما از طرفی فهم دریافت فیلم را سخت می‌کند زیرا که به زبان فارسی نیست. در این فیلم از الفاظی چون پدر سگ و غیره به تعدد استفاده می‌شود اما همگی به زبان ترکی هستند که زیرنویس می‌شوند. درباره خودسوزی خواهر آتابای به دفعات صحبت می‌شود که ممکن است در ذهن فرزندتان ماندگار شود.

خلاصه آتابای:

زبان فیلم ترکی است و به طبع همه اصلاحاتی که در آن به کار می‌رود، ترکی است که ترجمه‌ آن زیرنویس می‌شود.

با فرزندان خود صحبت کنید

درباره اینکه آتابای با اینکه در روستا سکونت ندارد اما همچنان پس از تحصیل به فکر روستا و پیشرفت زادگاه‌اش هست با فرزندتان صحبت کنید. به نظرت مقصر مرگ خواهر آتابای که بود؟ دلیل ناکامی‌‌آتابای در عشق را چه می‌دانید؟ آیا نوع تربیت آیدین توسط آتابای درست بود؟

خلاصه: درباره داشتن عرق به زادگاه و تلاش برای پیشرف آن صحبت کنید.

داستان آتابای

داستان فیلم درباره‌ی مردی به نام کاظم است که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی می‌‌کند. او که دانشجوی معماری دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده است، پس از یک شکست عاطفی از دانشگاه انصراف داده و به زادگاه خودش برگشته‌است. او به واسطه‌ی رشته‌ی تحصیلی‌اش در روستا اقامت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بومگردی ساخته است و تور بازدید از مناظر منطقه را هدایت می‌کند. خواهرش در جوانی به دلیل ازدواج مجدد همسرش  پرویز  که با او اختلاف سنی زیادی داشته و به‌خاطر بهتر شدن اوضاع زندگی خانواده‌اش با او ازدواج کرده، خودسوزی کرده‌است. پس از آن مسئولیت سرپرستی و تربیت پسر خواهرش با کاظم است. او اجازه ملاقات آیدین با پدرش را نمی‌دهد چرا که مقصر مرگ خواهرش را پرویز می‌‌داند.پس از این اتفاقات حالا کاظم را به نام آتابای می‌شناسند. گویی کاظم مرده است و شخصی جدید با نام آتابای زندگی می‌کند.

حالا آیدین به سن نوجوانی رسیده و او خود را در تربیت او ناتوان می‌‌بیند و با این حال به شدت به او علاقه‌مند است. از سوی دیگر رابطه‌ی او با دوست قدیمی‌‌اش به نام یحیی دچار چالش شده‌است چرا که او از علاقه‌ی یحیی به فرخ‌لقا، خواهرش اطلاع داشته و او را مذمت می‌کند که اگر او علاقه‌اش را ابراز کرده بود، شاید خواهرش زنده می‌ماند. این درحالی است که در جریان همین حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها متوجه می‌شود خواهرش و یحیی با هم ملاقات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی داشتند و در آخرین ملاقات، یحیی به فرخ‌لقا می‌گوید که خسته شده و می‌خواهد ازدواج کند.  به همین دلیل فرخ‌لقا خودش را می‌سوزاند و اینجا آتابای می‌فهمد که دلیل خودسوزی، پرویز نبوده بلکه یحیی بوده است. در این میان حضور دو خواهر که آتابای کار ساخت ویلا برای پدر آن‌ها را به عهده دارد، شرایط تازه‌ای را رقم می‌‌زند. او به سیما دختر بزرگ خانواده علاقه‌مند می‌‌شود. سیما سرطان سینه داشته است و آتابای پس از فهمیدن این موضوع برای  عاشق شدن جسورتر می‌شود اما در بیان این علاقه به او تردید دارد و در نهایت باز ناکام می‌ماند.

زهرا ربیعیان