«سرو زیر آب»، فیلمی با موضوع ایثار

درباره فیلم

سرو زیر آب با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری و شهرداری تهران ساخته شده و به موضوع شهدای گمنام می‌پردازد. کارگردان این فیلم، پیش از این با فیلم «ملکه» به طرح موضوعاتی همچون تقابل دو ملت شیعه و مسلمان و فلسفه دفاع مقدس اثری خوش‌ساخت و البته پر بحث و نظر را ساخته بود. در خلاصه رسانه‌ای فیلم آمده است: «راز جهانبخش کرامت، فاش می‌شود؟ این راز، خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی­‌گناهیش و بازگشت آرامش، سفر بلندی را آغاز می‌­کند؛ سفری که پایانش زندگی بسیاری از آن‌ها را تغییر می‌دهد...». این فیلم در ژانر دفاع مقدس، اجتماعی و درام عاشقانه با سوژه شناسایی شهدای گمنام تولید شده است. سرو زیر آب، جزء معدود آثار این ژانر است که به موضوع شهدای اقلیت­های مذهبی پرداخته است. گذشته از محتوا، فیلم اثری خوش‌ساخت است. درواقع همچون فیلم ملکه، این بار نیز شاهد لوکیشن‌ها و دکورهایی هستیم که بیننده را به عمق زمان جنگ می‌برد. انتخاب صحنه‌های بکر از طبیعت و نمادگرایی طبیعی در جذابیت اثر بسیار مؤثر واقع شده است. اگرچه در برخی از موارد مثل جایی‌ که قبر شهید از زیر آب درآورده شده و به‌جایی دیگر منتقل می‌شود، موضوع غیر منطقی و سخت‌باور است. اما به‌طورکلی نمایی از مسأله تفحص و تشخیص هویت شهدای گمنام به‌خوبی در فیلم به تصویر کشیده شده است.

 

درباره نام فیلم

به نظر می‌رسد «سرو» در نام فیلم استعاره از مقام و جایگاه شهید و اشاره‌ای به عبارت ماندگار «سرو قامتان همیشه تاریخ» شهید بهشتی باشد. از سوی دیگر «آب» در نام و فیلم در سه قالب نمادین مورد استفاده است: باران، هور و دریاچه. یکی از استعارات سرو زیر آب را می‌توان به مسأله «گمنامی» در سبک زندگی رزمندگان اسلام ارتباط داد. یکی از موضوعات اصلی فیلم شناسایی شهدای گمنام است که در اینجا به مخفی بودن هویت شهدا در هور اشاره دارد. همچنین آب نماد حیات است و آنچنان که در پایان فیلم نشان داده می‌شود شهید که از زندگان و صاحبان حیاتند در کنار نماد حیات (آب) قرار می‌گیرد.

به نظر می‌رسد کارگردان به نحوی استعاری مسأله «حیات» و «زندگی» را در کانون توجه خود داشته و با هوشمندی این عنوان را برای اثر انتخاب کرده است. مسأله زندگی یکی از موضوعات مهم فیلم است که در بخش‌های متعدد، از جنبه‌های مختلف، مورد بحث و پرسش قرار می‌گیرد.

 

درباره دو شخصیت اصلی فیلم

جهانگیر و جهانبخش، دو برادرند که یکی مسئولی تعاون و دیگری هم نیروی اوست. مبتنی بر رویکرد کلی سرو زیر آب، می‌توان انتخاب پیشوند «جهان» برای هر دو برادر را از جنبه‌ها مختلفی بررسی کرد. اول: رویکرد ملی‌گرا و اینکه همه در عین تفاوت در یک جهان زندگی می‌کنند. دوم: همه در عین تفاوت، برادر و هم‌خانواده‌اند. سوم: اگرچه هر دو برادرند، ولی در دو جهان گفتمانی سیر کرده و اندیشه آن‌ها در سپهری متفاوت است. درواقع این تفاوت گفتمانی را می‌توان در افق تفکر هر یک مشاهده کرد. یکی ناظر به حیات شهید و یکی ناظر به حیات خانواده‌های شهید؛ یکی ناظر بر معنای باطنی حیات و دیگری ناظر بر معنای ظاهری حیات.

 

مادرانه‌ای در رثای خانواده شهدای گمنام

سرو زیر آب گذشته از همه موضوعات تاریخی و روشنفکری، از منظری درام و عاشقانه، روایتی زیبا از انتظار خانواده شهدای گمنام است. مادرانه‌ها و دیالوگ‌های پدر شهید، همه ما را یاد مادران شهدای مفقودالاثری می‌اندازد که سال‌هاست با صدای هر زنگ در، تاب از کف داده و با امید به دنبال خبری از فرزندشان هستند. این سوژه البته در فیلم از چند وجه مورد توجه و پردازش قرارگرفته است که در هم تنیدگی آن‌ها داستان را پیش می‌برد تا کارگردان ایده‌های خود را مطرح کند.

 

ایران برای همه

سرو زیر آب بدون شک حامل معانی سازنده­ای چون «ایران متعلق به همه است»، «در جنگ، نژاد و دین و قومیت نقشی نداشته و همه یکپارچه به دفاع از خاک رفتند» و «سیاوش‌های شهیدِ این مملکت، مثل سرو در خاک هستند» را به مخاطب منتقل می­‌کند؛ اما همین معانی گاه در مواردی شعارگونه و غیر جذاب طرح می‌شود. در حقیقت رویکرد نمادی و سمبلیک در برخی از صحنه‌ها موفق نبوده است. از سوی دیگر رویکرد انسان­گرا و در حقیقت روشنفکری، سایه خود را بر مضامین پنهان فیلم تا نتیجه نهایی داستان برمی‌­افکند.

 

گفتگوی بین ادیان

یکی از موضوعات مطرح در فیلم، اشاره به ‌جایگاه اقلیت‌های مذهبی در هشت سال دفاع مقدس است. سرو زیر آب همچنین به معرفی مناسب جامعه توحیدی زرتشتی و پاسخ به کلیشه‌­­های موجود در خصوص آتش‌پرست بودن می‌پردازد. در فیلم خانواده زردشتی، یک خانواده ایرانی مثل همه ایرانیان، مؤدب، ایمانی و اخلاقی نشان داده می‌شوند. زن زرتشتی در فیلم گوید: «زردشتی‌ها چند هزار ساله خداپرست‌اند... آتیش‌پرست نیستند». و جهانبخش هم می‌گوید: «ما در جنگ شهید مسیحی داشتیم، سنی داشتیم و شهید زردشتی داشتیم». شایان ذکر است اکران این فیلم از این منظر می‌تواند تأثیر مثبتی بر مسائلی که در جریان جنجال سیاسی ـ رسانه‌ای انتخابات شورای شهر یزد و ماجرای رد صلاحیت عضو زرتشتی این شورا داشته باشد.

 

مسأله حقیقت در فیلم

یکی دیگر از موضوعاتی که در فیلم مورد توجه است کشف حقیقت است. در دیالوگی قابل توجه بعد از ماجراهای مهم فیلم، جهانگیر به جهانبخش می‌گوید: «من در حمرین دنبال شهید گمنام یزدی باشم یا لرستانی؟». جهانبخش با مکثی معنادار می‌گوید «دنبال حقیقت». یا در جای دیگر جهانگیر با اشاره به سنگی زیبا که یادگار همسرش از حج در رمی جمرات است، می‌گوید: «این سنگ باید می‌خورد به شیطون. ولی من نمی‌دونم به کدوم شیطون؟». درواقع می‌توان حقیقت‌جویی را در کنار گمنامی و این اشارات در فیلم را استعاراتی برای حصول کشف و مشاهده واقعیت نیز تلقی کرد.

مسأله ادامه جنگ و بردن خط مقدم در خاک عراق

از دیگر موضوعات مطرح در سرو زیر آب، مناظره و محاجه‌ای است بین سرگرد و جهانبخش در استدلال پیرامون ضرورت‌های ادامه یا خاتمه جنگ و نفوذ در خاک عراق: «جهانگیر: کاشکی نمی‌رفتیم تو خاکشون. کاش زودتر بر می‌گشتیم لب مرز. سرگرد: پس تواَم خودتو درگیر این بحثا کردی؟!! از تو بعیده!!! جهانگیر: اگر هر روز با پیکراشون زندگی کنی، بعید نیست. سرگرد: اگر 15 کیلومتر خاکریزتو نبری جلو، اونا 80 کیلومتر میان تو خاکت! بعد فکر می‌کنی معراجت خلوت میشه؟!! ساده‌ای! نمی‌بینی تو همین دو سه ماهه، چند جا رو شیمیایی زده؟! خوبه که هیشکی بهتر از تو نمی‌دونه چقدر کشته می‌دیم! جهانگیر! دوباره دارن میان سمت اهواز!!! خرمشهر داره دوباره از دست میره!!! اگر تو خاک خودش باهاش نجنگیم، میاد خوزستانو جدا می‌کنه! الان می‌تونی بری قفقازو پس بگیری؟ اگر میتونی برو بگیر!!!».