بازیگر فیلم های اکشن: قبل از اینکه بازیگر باشم یک پدر هستم
رکنا: بروس ویلیس 62 ساله، هنوز مشغول بازی در فیلمهاست. او که در دهه 80 میلادی و در کنار استالونه و آرنولد لقب «سه قهرمان اکشن» را گرفت، از دو رقیب همکارش پرکارتر است. تماشاگران سینما او را برای بازی در نقش جان مککلین (شخصیت پلیس سمج و سرسخت مجموعه اکشن ماجراجویانه و دلهرهآور «جانسخت») میشناسند.
در دوران موفقیت فیلمهای زیادی بازی کرد، اما جانسختها معروفترین و پرفروشترین آنها بودند. با فروش 2/5 میلیارد دلاری فیلمهایش، لقب یکی از ده ستاره برتر صنعت سینما Cinema را گرفت. ویلیس دو فیلم تازه را برای نمایش عمومی آماده میکند: «گلس» به کارگردانی ام نایت شامالان که حال و هوایی دلهرهآور و ترسناک دارد و «بمباران». این فیلم درامی جنگی به کارگردانی ژیائو فنگ است و داستان بمباران یکی از شهرهای چین به دست نیروهای متجاوز Rapist ژاپنی در دوران جنگ جهانی دوم است.
هفتهای که گذشت، تماشاگران شاهد اکران فیلم تازه بازیگر Actor با عنوان «آرزوی مرگ» بودند. فیلم، نسخه دوبارهسازی شده یک اثر کلاسیک دهه 70 میلادی به همین نام است.
ویلیس در داستان فیلم، دکتر ماهری است که با فاجعه قتل Murder همسر و دختر جوانش روبهرو میشود. او تصمیم میگیرد عدالت را با دستهای خودش اجرا کند و قاتلان را به سزای عمل خود برساند. نمایش عمومی آرزوی مرگ با افتتاحیه بسیار کم 14 میلیون دلاری، از شکست تجاری یکی دیگر از فیلمهای ویلیس حکایت دارد. گفتوگوی زیر برگرفته از چند مصاحبه مطبوعاتی با ویلیس است .
از سال 2006 که بحث تولید نسخه تازه آرزوی مرگ مطرح شد، در جریان کار بودید؟
نه. حدود دو سال قبل که قرار شد فیلم تولید شود، در جریان آن قرار گرفتم.
می دانستید که سیلوستر استالونه قصد کارگردانی و بازی در آن را دارد؟
بعد از آن که قرارداد همکاری را امضا کردم، متوجه این موضوع شدم.
نسخه اصلی آرزوی مرگ را دیدهاید؟ از آن الهام نگرفتید؟
سالها قبل آن را دیدم. فیلم بسیار خوبی است. چارلز برانسون یکی از بهترین بازیهای سینماییاش را در آن ارائه داده است. اما زمانی که قرار شد در نسخه تازه بازی کنم، سراغ آن نرفتم. نمیخواستم تحت تاثیر فضای آن و بازی برانسون قرار بگیرم. میخواستم تلقی خودم از نقش را در جلوی دوربین بازی کنم. بعد از پایان کار میتوانستم به مقایسه بین این دو بپردازم و شباهتها و تفاوتهای آن را ارزیابی کنم.
مدتهاست دور از لسآنجلس و در منطقه مونت کیسکو زندگی میکنید. چرا؟
تمام تلاشم این است که فرزندان و زندگیام را از پاپا راتزیها دور نگه دارم. بهترین پناهگاه برای خانوادهام، مکانی دور از لسآنجلس است. در نیویورک شما با شایعات و خبرنگاران جنجالی کمتری روبهرو هستید. اما اینجا که ما زندگی میکنیم، زیر صفر است و هیچ خبر و اثری از آنها نیست. زیبایی زندگی در این محل این است که به شهر نزدیک بوده و میتوانیم خیلی سریع به آنجا برسیم. به این ترتیب، هر دو دنیا را داریم! هم امنیت داریم و هم میتوانیم به کارهایمان در شهر برسیم.
زندگی خانوادگی خیلی برایتان مهم است؟
بله. سن که بالاتر میرود، آدم ارزش خانواده و اینجور چیزها را بهتر و بیشتر میفهمد. زمانی تمام هم و غمم بازی در فیلمها بود، اما حالا میخواهم زمان بیشتری را با خانواده و فرزندانم بگذرانم. بیشتر از آن که افتخار کنم یک بازیگر هستم، به این افتخار میکنم که یک پدر هستم.
اما از قد و قواره هم نیفتادهاید!
ورزش میکنم و رژیم غذایی درست دارم. مربی هم دارم. حداقل سه روز در هفته و هر بار یک ساعت ورزش Sport میکنم. یک باشگاه کوچک ورزشی در خانهام دارم تا مجبور نباشم به باشگاه بیرون بروم. در عین حال، بازی در فیلمها و نقشهای اکشن، مجبورم میکند که مراقب وزن و بدنم باشم. شما تا به حال یک بازیگر اکشن فربه دیدهاید که روی پرده بدود و جستوخیز کند؟!
از کارنامه کاریتان راضی هستید؟
اگر بله نگویم، چه بگویم؟ خب، نقشهایی بوده که دوست داشتم بازی کنم، اما نشد. نقشهایی هم بوده که بازی کردهام، اما بعدا از بازی در آنها پشیمان شدهام. نمیشود گذشته را درست کرد، اما میتوان از آن درس گرفت تا دوباره اشتباهات را تکرار نکنیم.
در زندگی واقعی هم مثل کاراکترهای اکشن فیلمهایتان هستید؟
اصلا. برعکس! آدم بسیار حساس و آرامی هستم. اما جلوی دوربین باید نقشهایی را بازی کنم، که به من محول شده است. بازیگران را نباید براساس نقشهایی که بازی میکنند، مورد قضاوت Judgment قرار داد. خیلیها فکر میکنند مرا میشناسند و بر این اساس، چیزهایی را به من نسبت میدهند که خلاف واقع است. این موضوع ناراحتم میکند.
پایان زمان بازیگری و فعالیت سینمایی برای شما چه زمانی است؟
نمیدانم. هنوز به فکر کنارهگیری از فعالیت سینمایی نیستم. بازیگری کار و حرفه من است. پایانی هم نمیتوان بر این کار متصور شد. در هر سنی میتوان نقش آن سن را به عهده گرفت. من برای فیلمها و نقشهایم وقت میگذارم و سخت کار میکنم. به همین دلیل است که هیچوقت بازی در چند فیلم مشترک را قبول نمیکنم. همیشه فقط در حال بازی در یک فیلم هستم و بس. زمان بازی در آن هم، تمام وقت و توجهم را به آن اختصاص میدهم. وقتی هم که فیلمبرداری تمام شد، آن فیلم و شخصیت تمام شده و سراغ کار تازه میروم.
هنوز هم با پیشنهادهای خوب کاری روبهرو هستید؟
50 سالگی یک 40 سالگی تازه است. همیشه فکر میکردم بهترین کارهایم را در فاصله سنی 40 تا 60 ارائه خواهم داد. البته اگر شانس هم با من یاری کند و هنوز در حال بازی در فیلمها باشم! زمانی رسید که متوجه شدم پیدا کردن نقش در این سن و سال کمی سخت است و باید خیلی زیاد بگردید و جستوجو کنید.
هنوز هم خودتان را یک «قهرمان اکشن» میدانید؟
نه. من دیگر یک قهرمان اکشن به حساب نمیآیم. ضمن این که هالیوود امروز را نباید با هالیوود 30 سال قبل مقایسه کنید. اوضاع کاملا عوض شده و حالا قهرمان اکشن تعریف تازهای برای خودش دارد. آن زمانها ما تمام اکشنکاریهایمان را جلوی دوربین انجام میدادیم. چیزی به نام جلوههای ویژه رایانهای چندان وجود نداشت و بدلکار، عنصر بسیار مهمی در تولید فیلم به حساب میآمد. کل صنعت فیلمسازی و سرگرمیسازی تغییر کرده است.
فیلمهایتان حکایت از این میکند که فقط در فکر سرگرم کردن تماشاچی هستید و بس.
کوچکترین علاقهای به این که در فیلمهایم سعی کنم پیامی بدهم، ندارم. کار من سرگرم کردن مردم و تماشاچی است. سینمای ما شبیه سینمای اروپا نیست. نگاه مردم به فیلم و سینما در اینجا متفاوت از نگاه اروپاییها به فیلم است.
شایعاتی درباره تولید قسمت تازهای از مجموعه فیلم جان سخت به گوش میرسد.
لس وایزمن ایده خیلی خوبی برای فیلم دارد، که آن را به قسمت اول فیلم برمیگرداند. قرار است این فیلم، بازگشتی به نسخه اصلی داشته باشد و در آن حال و هوا ساخته شود. کاراکتر جان مککلین در این داستان به ریشههای خودش برمیگردد. هنوز چیزی قطعی نشده و وایزمن در حال نوشتن فیلمنامه است.
آرزوی مرگ استالونه
سال 2006 که سیلوستر استالونه اعلام کرد قصد کارگردانی و بازی در نسخه تازهای از «آرزوی مرگ» را دارد، واکنش منتقدان و تحلیلگران سینمایی چیزی بین تعجب و پرسش بود. آنها میپرسیدند این بازیگر ژانر اکشن، چه هدفی از ساخت نسخه تازهای از اثر کلاسیک سال 1974 دارد. قصد استالونه فیلمی تازه با حال و هوایی تازه بود. او همان زمان در گفتوگویی اعلام کرد: «به جای کاراکتر مهندس چارلز برانسون فیلم، نسخه من یک پلیس Police خیلی خوب را در راس ماجراها خواهد داشت. او بدون توسل به اسلحه، در کارش بسیار موفق است. به خاطر همین زمانی که آن اتفاق فجیع برای خانوادهاش رخ میدهد، این پلیس با یک فشار و بحران اخلاقی روبهرو میشود و میخواهد انتقام قتل همسر و دخترش را بگیرد، اما چه بلایی بر سر اعتقادات و نگرش اخلاقیاش میآید؟ این نکته، تعلیق جذابی برای تماشاچی خلق میکند و او را نیز در مقابل یکسری پرسشهای اخلاقی قرار میدهد.» اما استالونه خیلی زود، عقبنشینی کرد و گفت این فیلم را تهیه نمیکند. با این حال، او سال 2009 دوباره در مصاحبهای خبر از ساخت آرزوی مرگ را داد. همانطور که دفعه قبل دلیلی برای انصراف خود اعلام نکرد، این بار هم دلیلی برای علاقه مجدد برای ساخت فیلم رو نکرد!
اواخر ژانویه 2012، نشریه هالیوود ریپورتر خبر از تولید نسخه تازهای از آرزوی مرگ را به کارگردانی جو کارناهان داد. در اصل قرار بود لیام نیسن و فرانک گریلو در این فیلم بازی کنند. کارناهان سال 2013 با تهیهکنندگان به توافق نرسید و به خاطر اختلاف دیدگاه در ارتباط با نوع ساخت فیلم از پروژه کناره گرفت و ژراردو نارانجو جایگزین او شد. او مایل بود بنیسیو دل تورو نقش اصلی را بازی کند، اما این پروژه هم راه به جایی نبرد. مارس 2016 دو کمپانی پارامونت و فوکس قرن بیستم اعلام کردند این فیلم با بازی بروس ویلیس و کارکردانی تیم دونفره نوات پاپوشدادو و آهارون کشالس وارد مرحله تولید میشود. آنها ویلیس را از دل فهرستی انتخاب کردند که در آن، نامهایی چون راسل کرو، مت دیمون، ویل اسمیت و براد پیت به چشم میخورد. بعد از آن که تهیهکنندگان فیلم به دو کارگردان اجازه بازنویسی فیلمنامه جو کارناهان را ندادند، آنها از ادامه همکاری سر باز زدند. دلیل امتناع تهیهکنندگان این بود که ویلیس به فیلمنامه کارناهان چراغ سبز نشان داده و خواستار عدم تغییرات در متن آن شده بود. با انتخاب الی روث به عنوان کارگردان، فیلم آماده تولید شد. نمایش عمومی فیلم (که چند بار با تاخیر و تعویق زمان اکران عمومی همراه بود) با فاجعه قتل عام Massacre دانشآموزان دبیرستان استونمن داگلاس همراه شد. اعتراض جامعه آمریکا به قانون Law حمل سلاح، تاثیر خود را بر فیلم گذاشت. نقدهایی که بر فیلم نوشته شد، اکثرا منفی بودند و میگفتند داستان فیلم از داشتن سلاح و استفاده خودسرانه از آن حمایت میکند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر