رهبر انقلاب در تربیت و رسیدگی به فرزندانشان مدیون این مرد هستند +عکس

به گزارش رکنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سفری به استان یزد در سال ۱۳۸۶ در حضور مرحوم مهدی آذریزدی می‌فرمایند: «من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می‌دانم.

.. بچه‌های ما داشتند به دوران مُراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ – می‌رسیدند، دوره هم دوره‌ی طاغوت بود و همه‌ی عوامل در جهت گمره‌سازی ذهن و دل جوان حرکت می‌کرد. من دلم می‌خواست چیزی باشد که جوان‌های ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد.

خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب می‌نوشتم و بین جوان‌های دانشجو و دانش‌آموزهای سطوح بالای دبیرستان‌ها پخش می‌شد، اما برای بچه‌های کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم.

نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش می‌گردم ... ایشان یک خلائی را در یک برهه‌ی از زمان برای زنجیره‌ی طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. خداوند از شما - آقای مهدی آذر یزدی! - این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایش‌های زبانی و اینها، اجر کارهایی که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمی‌شود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد. » ۱۵/۱۰/۱۳۸۶

اهمیت زایدالوصفی برای نقش دوران کودکی

 سال ۱۳۷۷ بود که جمعی از مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دیدار رهبر انقلاب آمدند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که خود در زمره‌ی اهل فرهنگ و تربیت محسوب می‌شوند، در این دیدار اهمیت زایدالوصفی برای نقش دوران کودکی به‌عنوان مرحله‌ای از زندگی انسان قائل می‌شوند که نقش مهمی در سعادت فردی و اجتماعی او دارد: «اگر حقیقتاً به آرمان‌های اسلامی و ملی و عظمت ایران و ایرانی و جبران راهی که دست‌های استبداد سیاه در این صدوپنجاه سال، دویست سال اخیر ما را در آن کشانده است، فکر می‌کنیم؛ اگر اینها برایمان مهمّ است و به آینده به‌معنای حقیقی کلمه اهمیت می‌دهیم، پس بایستی به تربیت کودک و نوجوان خیلی بپردازیم.» (۱)

این سطور ترجمه‌ی عینی همان عباراتی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به آن اشاره ‌کرده‌اند. یادگیری در کودکی مانند کَندوکاری روی سنگ، ماندگار است.(۲) شخص رهبر انقلاب از همان ابتدا و در سال‌های پیش از انقلاب اهتمام زیادی به این موضوع داشتند. تأمین خوراک مناسب فکری و فرهنگی برای فرزندانشان هم از این قاعده مستثنی نبود. با چنین نگاهی است که تشکر و تمجید کم‌سابقه‌ی ایشان از مرحوم مهدی آذریزدی معنادار جلوه می‌کند. ۱۸ تیر سالروز درگذشت مرحوم آذریزدی است که به نام روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نام‌گذاری شده است. به همین مناسبت، مروری بر زندگی و دوره‌ی معروف ۸ جلدی مشهور آن مرحوم خالی از لطف نیست.

مهدی آذریزدی

 انوار سهیلی در چای‌خانه

او در سال ۱۳۰۰ در محله‌ی خرمشاه یزد به دنیا آمد. از دوران کودکی تا جوانی در کنار پدر به کشاورزی مشغول بود و پس از کشاورزی مدتی به حرفه‌ی جوراب‌بافی پرداخت. در زمانی که به جوراب‌بافی اشتغال داشت، صاحب کارگاه کتاب‌فروشی‌ای را در یزد تأسیس می‌کند و آقای آذریزدی را نیز برای کار در کتاب‌فروشی معرفی می‌کند و همین پله‌ای می‌شود برای اتصال این فرزند یزد با دنیای کتاب.

پس از مدتی رحل سفر را می‌بندد و راهی پایتخت می‌شود و برای رتق‌وفتق امور زندگی خود را در چای‌خانه‌ای سرگرم می‌کند و همین نقطه‌ی عطف دیگری در زندگی‌اش می‌شود. روزی در چای‌خانه قصه‌ای از انوار سهیلی را می‌شنود و جرقه‌ای در ذهنش می‌خورد و اوّلین جلد مجموعه‌ی «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» با ایده‌ی ساده‌سازی این اثر کهن برای کودک و نوجوان متولد می‌شود. البته در ادامه نیز اکثریت آثارش در همین مسیر و بر پایه‌ی ادبیات کهن -چه دینی و چه ملی- شکل گرفتند.

 امّا ماجرا به همین سادگی پیش نرفت؛ پس از کامل‌شدن جلد اوّل «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»، اکثریت انتشاراتی‌ها چاپ کتاب را قبول نمی‌کردند، ولی در نهایت این کتاب توسط انتشارات امیرکبیر منتشر می‌شود. احتمالاً هم برای همین مصائب بود که آرزوی نویسنده‌نبودن می‌کند، چراکه در جایی می‌گوید: «امّا حالا فکر می‌کنم کتاب‌خواندن برای من لااقل چیزی جز سرگردانی نداشته است. اگر به‌جای نویسنده‌شدن، سبزی‌فروش می‌شدم، الآن آرامش و آسایش داشتم!»

امّا نقطه‌ی عجیب زندگی او هیچ‌کدام از این‌ها نیست؛ عجیب آنجایی است که او هیچ‌گاه در طول عمرش برای تحصیل به مدرسه نرفت و تمام علم و سوادش ماحصل مطالعه‌ی آزادش بود. او در این‌باره می‌گوید: «... پیش نیامد که رنگ یک کلاس درس را ببینم. تا اینکه در سن ۵۴ سالگی که در شیراز بودم و همراه دوستان به دیدار کلاس‌های پیکار با بی‌سوادی حومه‌ی شیراز رفتیم، یک‌بار منظره‌ی یک کلاس درس را دیدم ... فقط با کتاب‌خواندن بود که سواد شکسته‌بسته‌ی خود را به‌تدریج قدری ترمیم کردم.»

 تلاشی به بلندای نیم‌قرن

جناب مهدی آذریزدی در دوره‌ای نزدیک به پنجاه سال تمام تلاش خودش را به‌کار بست تا با کار در حوزه‌ی کودک و نوجوان قدمی در راستای پیشرفت فرهنگ و بینش این جامعه بردارد و البته که در همین مسیر، مثل تمام پدربیامرزان دیگر با سنگ‌اندازی‌ها و بی‌توجهی‌های فروانی مواجه شد. وی در این دوره بیش از سی اثر در حوزه‌ی ادبیات خاصه کودک و نوجوان تألیف کرد که برای نقل نمونه‌هایی از این مجموعه می‌توانیم به اثر کم‌نظیر «یاد عاشورا»، «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»، «قند عسل»، «گربه‌ی ناقلا» و «گربه‌ی تنبل» اشاره کرد.

سرانجام فرزند خرمشاه پس از سال‌ها تلاش و جهاد بی‌وقفه در حوزه‌ی ادبیات، پس از طی‌کردن دوره‌ی بیماری، در هجدهم تیرماه ۱۳۸۸ به دارباقی شتافت و در حسینیه‌ی خرمشاه واقع در یزد به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۹۲ هم به پاس خدمات ارزنده‌ی این نویسنده‌ی یزدی، شورای‌عالی فرهنگی روز هجدهم تیر را روز ادبیات کودک و نوجوان اعلام کرد.

 شهرهای ادب

همان‌طور که پیشتر اشاره شد، یکی از آثار پررنگ مرحوم یزدی در میان آثارش مجموعه‌ی «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» است. این کتاب شامل هشت جلد است و مؤلف در هر جلد به‌سراغ یکی از متون کهن دینی یا ملی می‌رود و اساس کارش روی این ایده بناشده که در هر جلد درون‌مایه‌ی قصه‌ها از یک اثر دیگری گرفته‌شده و با قلمی روان به فارسی امروزی برگردانده می‌شود.

نویسنده برای تهیه‌ی این مجموعه ما را مسافر هشت مقصد می‌کند: در مقصد اوّل، به‌سراغ کلیله و دمنه می‌رود و از بیست‌وپنج داستان این اثر استفاده می‌کند. مقصد دوم، بوی شمال می‌گیرد و مؤلف از بیست‌ویک قصه‌ی داستان‌های مرزبان‌نامه بهره می‌گیرد. مقصد سوم، ترکیب اثری از سمرقند و طبرستان می‌شود. مرحوم آذری یزدی در این جلد از سیزده داستان سندبادنامه و دو داستان قابوس‌نامه استفاده می‌کند. در مقصد چهارم، همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود، سری به مولانا می‌زند و این جلد را با بیست‌وچهار حکایت از مثنوی می‌بندد.

در مقصد پنجم، خاک حجاز را به پهنه‌ی کاغذ می‌پاشد و مخاطب را به محضر وحی می‌برد. راوی در این جلد هجده داستان قرآنی را با محوریت زندگانی انبیاء روایت می‌کند. در مقصد ششم، سری به شهر فیروزه می‌زند و ما را مهمان بیست‌ویک حکایت از جناب عطار می‌کند. در مقصد هفتم، بوی طراوت شیراز و طعم گلستان به‌عنوان چاشنی مضاف بر اثر می‌شوند. و آخر سر، در مقصد هشتم به درِ خانه‌ی ذوات مقدسه‌ی معصومین علیهم‌السلام می‌رود تا مُهر پایان کار را بگیرد.

شاید بتوان مدعی شد که در بین آثار معدود در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان یکی از پرمحتواترین آثار همین مجموعه‌ی هشت‌جلدی «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» باشد؛ یعنی مؤلف برای اثر فکرکرده، زحمت‌کشیده و از روی دغدغه دست به خلق اثر زده است. این تمجیدات هم صرفاً حرفی توخالی برای پُرکردن رزومه نیست و آمار نیز تصدیقش می‌کند. مؤلف بابت تألیف این مجموعه، در سال ۱۹۶۷میلادی، برنده‌ی جایزه‌ی یونسکو هم می‌شود. جالب است بدانید که این مجموعه به چهار زبان زنده‌ی اسپانیایی، چینی، روسی و ارمنی نیز ترجمه و ۶۴ بار تجدید چاپ شده است.

البته که پُرواضح است مرحوم آذریزدی قصه‌های خوب را متناسب با اتمسفر زمانه‌ی خودش و احوالات نوجوان همان دوره طرح و پرداخت‌کرده و  همراهی‌کردن با نوجوانان هر دوره‌ای اقتضائات خودش را دارد، ولی در هر صورت این موجب نادیده‌گرفتن این اثر و زحمات ایشان در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان نمی‌شود و بر هر کسی که امروزه دغدغه‌ی فرهنگ و ادبیات کودک و نوجوان را دارد، سیری در آثار مهدی آذریزدی لازم است.

۱) بیانات در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۷۷/۲/۲۳

۲) (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۲۴)