آنچه در مناظره اول انتخابات 1400 گفته نشد
رکنا: دکتر روزبه کردونی، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی با انتشار یادداشتی در روزنامه شرق به تحلیل مطالبی پرداخت که در انتخابات ریاست جمهوری گفته نشد.
انتخابات 1400 / اولین مناظره انتخاباتی با محوریت اقتصاد روز شنبه بین 7 نامزد انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد.
به گزارش رکنا و به نقل از روزنامه شرق ، شگفت آورترین نکته در اولین مناظره رقابت های انتخابات ریاست جمهوری (که اتفاقا با موضوع اقتصادی بود) این است که درباره مهم ترین عامل تاثیرگذار بر اقتصاد یعنی پاندمی کرونا هیچ نکته ای گفته نشد. نه صداوسیما سوالی پرسید و نه نامزدهای انتخاباتی سخنی گفتند. دقت کنیم در صد سال گذشته نه در ایران که در تمام دنیا هیچ عاملی به اندازه کرونا بر اقتصاد موثر نبوده است و در مهم ترین عرصه ای که باید ما مردم تصمیم بگیریم چه کسی را برای چهار سال آینده به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنیم، هیچ گفت وگویی دراین باره انجام نشده است.
مطالعات متعدد بین المللی تاثیرات گسترده کرونا بر فقر و نابرابری را تحلیل کرده است. اعلام شده که مبارزه با فقر ۳۰ سال به عقب بازگشته است. گفته می شود بیش از ۵۰۰ میلیون فقیر ناشی از کرونا به فقرا اضافه خواهد شد. نظرسنجی موسسه اکسفام از ۳۰۰ اقتصاددان برجسته دنیا نشان می دهد که ۸۷ درصد آنها باور دارند کرونا نابرابری را افزایش می دهد؛ اما در مناظره اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری کلمه ای گفته نمی شود که قرار است با چه سیاستی، با چه رویکردی، با چه بودجه ای با تاثیرات اقتصادی کرونا مقابله شود.
کرونا سه شوک بزرگ همراه با آثار گسترده برای جوامع به دنبال داشته است. شوک برون زای مستقیم که ناظر به تاثیرات در حوزه سلامت عمومی است، شوک برون زای غیرمستقیم که ناظر به تاثیرات گسترده اجتماعی و اقتصادی است و شوک درون زای غیرمستقیم که ناشی از تدوین سیاست های غلط یا اجرای نابهنگام سیاست در مواجهه با دو شوک یادشده است.
با این وصف چگونه می شود فردی بخواهد ردای ریاست جمهوری را به تن کند، اما نگوید سیاست هایش برای مواجهه با این سه شوک چیست؟ امید می رفت که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در مناظره اقتصادی علاوه بر ارائه سیاست های مدون و قابل ارزیابی درباره مواجهه با نقدینگی، تورم، بازار سرمایه مشخصا توضیح دهند.
۱- درحالی که مطابق بررسی های انجام شده بر اثر کرونا، حدود سه میلیون و ۷۰۰ هزار بنگاه آسیب دیده در کشور شناسایی شده که در بین آنها ۱.۱ میلیون واحد با کد بیمه و دومیلیون و ۶۰۰ واحد فاقد کد بیمه یا خویش فرمایی وجود دارد. برای حمایت از این بنگاه های آسیب دیده چه سیاستی وجود دارد؟
۲- با توجه به اینکه طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس بین ۲.۸ میلیون تا ۶.۴ میلیون نفر از «شاغلان فعلی» شغل خود را از دست می دهند، برای حمایت از این افراد چه برنامه ای در دستور کار است؟
۳- مطابق مطالعه ای که در موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی انجام شد که در خوش بینانه ترین حالت اثر کرونا بر سازمان تامین اجتماعی حدود
۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده، برای مواجهه با این مسئله چه برنامه ای در دستور کار است؟
۴- در شرایطی که رهبری معظم انقلاب در روز کارگر تاکید کردند «حمایت از کارگر فقط افزایش پایه حقوقی متناسب با افزایش تورم نیست، بلکه باید ارتقای سطح مهارت آموزی و تخصص کارگران، توجه به بیمه و بهداشت و درمان آنان، امنیت شغلی، برنامه ریزی برای مسکن کارگران و ایجاد روابط عادلانه میان کارگر، کارآفرین و دولت» نیز باید مورد توجه باشد، برای تحقق این مطالبه کارگران و تاکید رهبری چه سیاستی وجود دارد؟
۵- تاثیر تحریم بر تشدید فقر و نابرابری چه بوده است؟ در سناریوی تداوم تحریم یا برچیده شدن تحریم سیاست های عمومی برای مقابله با فقر چیست؟
از سوی دیگر از مبارزه با فقر به صورت کلی سخن گفته شد، اما توضیح داده نشد با کدام گفتمان رفاهی و سیاست رفاهی قرار است با فقر مبارزه شود؟ آیا حکمرانی داده محور مبناست یا سیاست های کور حمایتی اعانه ای؟ آیا سیاست های مبتنی بر عام گرایی ملاک است یا خاص گرایی؟ آیا سیاست های یارانه ای فراگیر مبناست یا مشروط؟ آیا سیاست های رفاهی منسجم و چندلایه مورد نظر است یا چندپاره؟
همچنین انتظار می رفت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری توضیح دهند که تحلیل آنها از ناکامی سیاست های رفاهی و مبارزه با فقر در دهه های گذشته چه بوده است؟ آیا منابع کافی نبوده است؟ یا منابع کافی اختصاص داده شده است، اما سیاست های رفاهی اگر وجود داشته اند، ناموفق بوده اند؟ و آیا اصولا با وجود این سطح از منازعه و جدال امکان موفقیت سیاست رفاهی وجود دارد؟
نکته آخر آنکه امیدوارانه در انتظار هستیم که در فاصله باقی مانده تا روز برگزاری انتخابات، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به بیان دقیق سیاست های خود و نه وعده ها، آرزوها و تصمیم های خود بپردازند و کارآمدی خود را برای بهبود وضعیت کشور اثبات کنند تا هم آن ۴۱ درصد افرادی که تصمیم به مشارکت گرفته اند، ولی هنوز تصمیم نگرفته اند به چه کسی رای دهند، بتوانند منطبق بر سیاست های قابل ارزیابی، تصمیم خود را بگیرند و هم آنها که هنوز تصمیم به مشارکت نگرفته اند، عزم خود را برای مشارکت جزم کنند.
ارسال نظر