اظهارات متفاوت کرباسچی درباره قرنطینه شهرها / پس از۴دهه کپرنشین داریم!

به گزارش رکنا، به نقل از شرق، شیوع ویروس کرونا و نوع عملکرد دولت واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت؛ برخی درباره سیاست‌های دولت در مواجهه با این بحران انتقاد کردند که چرا به‌سرعت شهرهای پرخطر قرنطینه نشدند و برخی نیز سیاست‌های دولت را علت تامه فراگیر شدن این ویروس ندانستند؛ زیرا به ‌باور آنها کنترل ویروس ناشناخته کرونا امر ساده‌ای نیست و علاوه بر ایران بسیاری از کشورهای جهان با آن درگیرند.

گرفتاری دولت در بحران اخیر در حالی است که با توجه به مشکلات معیشتی و سیاسی سال‌های اخیر به‌ نظر می‌رسد که سال ۹۹، سال سختی برای دولت باشد؛ زیرا در این سال مجلسی روی کار خواهد آمد که اکثریت آن از آنِ اصولگرایان است و احتمال می‌رود که این مجلس بنای رویارویی با دولت حسن روحانی را دارد؛ اما باید دید با توجه به بحران عمومی کرونا و ضرورت انسجام عمل همه دستگاه‌ها، نهادها و قوا بر حل آن، آیا باز هم اصولگرایان قصد مقابله با دولت را دارند یا خیر؟

برای بررسی این پرسش اساسی ساعتی را با غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

شرایط سختی که در پی شیوع ویروس کرونا ایجاد شده، تقریبا تمام مردم و مسئولان ایران را درگیر خود کرده است. دراین‌میان بسیاری باور دارند که بخش درخورتوجهی از مشکلات ناشی از کرونا، متوجه دولت است. به نظر شما دولت تا چه‌ حد می‌توانست بر وضعیت کنترل داشته باشد؟ به بیان دیگر دولت چه کارهایی باید می‌کرد که انجام نداد و چه کارهایی نباید می‌کرد که انجام داد؟

این نظر وجود دارد که دولت باید سخت‌گیری‌های بیشتری انجام می‌داد؛ مانند آنکه بر رفت‌وآمدها نظارت بیشتری می‌کرد یا شهرهایی را که ویروس کرونا بیشتر در آنها شیوع یافته است، تعطیل می‌کرد. عده‌ای هم در مقابل این نظرات می‌گویند که بحران کنونی ارتباط مستقیمی با دولت ندارد و یک بحران جهانی است؛ به‌هرحال هر دو این نظرات وجود دارد و من از نظر تخصصی نمی‌توانم سخنی بگویم؛ زیرا در این مقوله صاحب‌نظر نیستم؛ اما باید بدانیم که قرنطینه‌کردن شهرها هم مشکلات عدیده‌ای را در پی خواهد داشت. ساده نیست که به مردم گفته شود که از خانه بیرون نیایید یا اگر بیایید، جریمه می‌شوید. دولت سعی کرده است که با فشار تبلیغاتی، مردم را قانع کند که با اراده خودشان در خانه بمانند. از سوی دیگر با کنترل نسبی شهرها بیماران شناسایی شده‌اند که با چنین شرایطی می‌توان گفت که قدری اوضاع تحت کنترل درآمده است. نکته دیگری که ذکرش خالی از لطف نیست، وجه امنیتی هر اقدامی است که در این ایام رخ می‌دهد. نمی‌توان ساده‌انگارانه گفت که دولت باید تمام شهرها را قرنطینه کند. شاید قرنطینه هم یک راهکار باشد و این را انکار نمی‌کنم؛ اما برای اتخاذ همین تصمیم هم باید نیروهای متخصص فارغ از سیاسی‌کاری بنشینند و یک تصمیم همه‌جانبه بگیرند که امنیت کشور هم مخدوش نشود.

در سال ۹۹ مجلس یازدهم آغاز به‌ کار می‌کند؛ مجلسی متشکل از اکثریت اصولگرا و اغلب اصولگرایان تندرو است. پیش‌بینی شما از شرایط سیاسی در سال ۹۹ با توجه به وجود بحران سلامت در کشور چیست؟ آیا به دلیل شرایط پیش‌آمده نیروهای سیاسی می‌کوشند در تعامل با دولت از بار مشکلات بکاهند یا شاهد تشدید اختلافات خواهیم بود؟

حتما چالش وجود خواهد داشت؛ اما تصور می‌کنم همه نیروهای سیاسی متوجه شده‌اند که بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا فقط مسئله دولت نیست و اکنون همه دستگاه‌ها و نهادها درگیر آن هستند. شیوع این ویروس نشان داد وقتی یک بحران ایجاد می‌شود، ضعف‌های سیستماتیک خود را نشان می‌دهند؛ چنان‌که پیش‌ازاین هم در بلایایی مانند سیل و زلزله دیده‌ایم که مجموعه دستگاه‌ها نمی‌توانند هماهنگ عمل کنند؛ از سوی دیگر اکنون باید بپذیریم که مشکلات کشورمان فقط محدود به کرونا نیست و چه‌ بسا گرفتاری‌های به‌مراتب بزرگ‌تری هم وجود دارد که به هرکدام‌شان می‌توان مانند کرونا به‌عنوان یک بحران نگاه کرد که برای حل همه آنها نیاز است که اختلاف‌نظرهای سیاسی را کنار بگذاریم. جان‌باختن فردفرد انسان‌ها بر اثر ابتلا به کرونا بسیار ناراحت‌کننده است؛ اما وقتی قدری نگاه‌مان را وسیع‌تر کنیم، درمی‌یابیم که هرساله در همین ایام نوروز قریب به ۱۸ هزار نفر در جاده‌ها جان‌شان را از دست می‌دهند و نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر مصدوم می‌شوند. اگر امروز مشکل کرونا به این میزان مهم جلوه می‌کند، به‌ دلیل آن است که همه مردم و مسئولان و حتی عالی‌رتبه‌ترین مقامات را به ‌طور مستقیم درگیر کرده است و به‌همین‌دلیل همه تلاش می‌کنند که آن را حل کنند و نوعی وحدت در حل بحران ایجاد شده است؛ اما در موضوعات مهم دیگر این وحدت وجود نداشته و ندارد. باید از مسئولان سؤال کرد که چرا در تمام این‌ سال‌ها فکری به ‌حال بحران چند میلیون حاشیه‌نشین نشده است؟ یا ما هنوز در نقاطی از کشورمان کپرنشینی را مشاهده می‌کنیم. واقعا نمی‌توان پذیرفت که بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب هنوز کپرنشین در کشور وجود داشته باشد. گاهی آن‌قدر بر دامنه سیاسی‌کاری‌ها افزوده می‌شود که مسئولان در همه نهادها و قوا از بهبود کیفیت زندگی مردم غافل می‌شوند. معضل کرونا نشان داد وقتی به‌ معنای دقیق کلمه یک مسئله به‌عنوان بحران عمومی شناسایی می‌شود، همه مسئولان و مردم دست‌ به ‌دست هم می‌دهند تا بحران حل شود و درآن‌صورت با اهداف سیاسی صرفا دولت مسئول تمام مشکلات معرفی نمی‌شود؛ زیرا همه دریافته‌اند که بحران وجود دارد. چنین روحیه‌ای در بسیاری از بحران‌های کشور هم باید وجود داشته باشد؛ حتی اگر مجلس یازدهم در آینده بگوید که همه مشکلات کشور ناشی از عملکرد دولت و تصمیمات اصلاح‌طلبان بوده است. آیا برنامه‌ای برای حل این مشکلات دارند یا باز هم مانند سابق می‌خواهند بر اختلافات سیاسی دامن بزنند؟ اینکه مجلس آینده متشکل از نیروهای اصولگراست، امری طبیعی است؛ زیرا در نظام‌های مبتنی بر انتخابات این چرخش و تبادل قدرت میان نیروهای سیاسی رخ می‌دهد و این موضوع چندان عجیب نیست؛ اما مسئله بسیار بااهمیت این است که چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرایان تمایل دارند که مشکلات مردم حل شود یا خیر؟ واقعا نیازی نیست همه‌چیز رنگ‌وبوی سیاست به خود بگیرد؛ زیرا همه باید کمک کنند تا کشور رو به جلو حرکت کند.

چرایی بااهمیت‌بودن کنش‌های سیاسی و در حاشیه‌بودن عمل‌گرایی در میان مسئولان چیست؟

با یک مثال پاسخ شما را می‌دهم. به ‌یاد دارم وقتی که شهردار تهران بودم، در جنوب شهر صنایع آلوده‌کننده‌ای وجود داشت که بخش وسیع منطقه‌ای را که اکنون تبدیل به اتوبان آزادگان شده است، آلوده می‌کرد. ما دریافتیم که این موضوع مهم فقط به شهرداری مربوط نیست؛ به‌این‌دلیل آقای هاشمی را که در آن زمان رئیس‌جمهور بودند، به آنجا بردیم و بحران آن منطقه را به ایشان نشان دادیم یا حتی آقای ناطق، به‌عنوان رئیس مجلس را که در آن زمان تا حدی گرایش سیاسی متفاوتی از ما داشت، بردیم که از نزدیک در جریان امور باشند و ایشان با تعدادی از نمایندگان آمدند و وضعیت را دیدند. از مسئولان قضائی هم درخواست کردیم که بیایند و آلودگی آن صنایع را مشاهده کنند. این عمل نشان داد که معضل تهران فقط برای شهرداری نیست و برای همه مردم است و همه نهادها هم وظیفه دارند در جریان بهبود شرایط حیات مردم قرار بگیرند. واقعیت این است که باید به بحران‌ها نگاه عمومی داشته باشیم که دراین‌بین نقش رسانه‌های تصویری و مکتوب و فضای مجازی بسیار مهم است. اکنون همه باید جنگ‌های سیاسی را کنار بگذاریم و به ‌فکر حل مشکلات مردم باشیم. دغدغه‌های سیاسی پسندیده است؛ برای مثال همه ما باور داریم که باید در کشور آزادی بیان وجود داشته باشد و هرکس با هر سلیقه سیاسی بتواند فعالیت کند؛ اما بحران محیط زیست با این حرف‌ها حل نمی‌شود. واقعیت این است که مهم‌ترین مسئله این روزهای ایران توسعه است. مسئولان آن‌قدر درگیر بحث‌های سیاسی می‌شوند که از توسعه غافل می‌شوند؛ بنابراین اگر می‌گویم مشکلات بسیاری وجود دارد که چه‌ بسا از بحران کرونا هم مهم‌تر است، به این معنی است که باید در قبال تمام بحران‌ها نگاه عمومی وجود داشته باشد.

بسیاری باور دارند که یکی از مهم‌ترین موانع عملکرد اجرائی مسئولان نهادینه‌شدن فساد اقتصادی در سال‌های اخیر است. به‌عنوان بحث پایانی بفرمایید که این عامل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مشکل این است که به ‌جای پرداختن به مبارزه با فساد اقتصادی، این موضوع هم سیاسی می‌شود. اکنون مردم فساد اقتصادی را از چشم یک گروه یا یک طیف نمی‌بینند و باور دارند که همه مسئولان در به‌وجودآمدن وضع موجود مقصرند. خود مقوله فساد هم یک بحران ملی است که باید با نگاه کلان با آن روبه‌رو شد؛ نه آنکه یک‌ گروه سیاسی که روی کار آمد، بگوید مسئولان قبلی مقصرند و بعدی‌ها هم همین ادعا را تکرار کنند و یک چرخه باطلی شکل بگیرد. گاهی آن‌قدر مسائل سیاسی و سیاسی‌کاری‌ها پررنگ می‌شود که مسائل اصولی فراموش می‌شود؛ برای مثال از یاد می‌بریم که اقتصاد داخلی و خارجی ما در چه وضعیتی قرار دارد، وضعیت بهداشت و درمان کشور چگونه است یا تحریم‌ها چه اثراتی می‌تواند بر پیکره ایران وارد کند. چه مجلس آینده و چه هر نهاد دیگری تا وقتی که بخواهد به مسائل کلان کشور نگاه سیاسی داشته باشد، هیچ مشکلی حل نمی‌شود. در نهایت نمایندگان مجلس یازدهم بخواهند یا نخواهند، مشکلات کشور با درافتادن با دولت حل نمی‌شود و اگر بنا دارند معضلات ملی حل شود، باید راهی جز استمرار سیاسی‌کاری را برگزینند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.