اهمیت برجام برای اروپا استراتژیک است یا اقتصادی؟
رکنا: شاید در ابتدا فکر کنیم که اتحادیه اروپا در حال تلاش برای نجات «برنامه جامع اقدام مشترک – برجام» به دلایل اقتصادی است؛ ولی برخلاف آن، با استناد به آمار و ارقامی که نشان دهنده تنها 5درصد صادرات اروپا به ایران در سال 2016 میلادی است و با درنظرگرفتن برخی منافع اقتصادی در بخشهایی مانند انرژی، میتوان نتیجه گرفت برجام برای اروپاییها یک توافق استراتژیک به شمار میآید. توافقی که بهعنوان ستون مبارزه با منع اشاعه سلاحهای هستهای در خاورمیانه است.
با این حال نمیتوان گفت که اتحادیه اروپا بهطور قطعی برای خروج امریکا از توافق هستهای ایران آمادگی داشته است؛ ولی این اتفاق افتاد. ما توانستیم بیانیههایی از قصد و تمایل رهبران اروپایی بشنویم، اما خیلی سریعتر از انتظار، شرکتهای بزرگی چون توتال خروج خود را از بازارهای ایران اعلام کردند.
آن هم در حالی که به نظر میرسید اتحادیه اروپا توانسته کاخ سفید را برای ماندن در برجام متقاعد کند.واقعیت این است نه کشورهای عضو و نه کمیسیون اروپا آمادگی نداشتند که به طور ناگهانی خود را در مقابل خروج امریکا از توافق هستهای ببینند. باوجودی که ترامپ Trump هنگام انتخابات ریاست جمهوری امریکا بارها بر تصمیم خود مبنی بر پاره کردن برجام تأکید کرده بود.
سیستم مبادله با کالا اقدامی علیه OFAC
همزمان با بازگشت کلیه تحریمهای امریکا علیه ایران که موج دوم آن از 4 نوامبر مصادف با 13 آبان (چهلمین سالروز تسخیر لانه جاسوسی- سفارت امریکا در تهران) شروع شد، فدریکا موگرینی اعلام کرد که در حال راهاندازی یک سازوکار مالی ویژه بهنام مخفف SPV برای تسهیل تجارت با ایران بدون نیاز به دلار هستند. اقدامی که برای اثبات تعهد سیاسی و نشان دادن تمایل این اتحادیه برای اقدامات عملی و فراتر از اظهارات بود.
اسپیوی، در واقع همان مکانیسم جبرانی کلاسیک براساس فروش نفت است که امکان گشایش یک حساب برحسب یورو را فراهم میآورد و اجازه خرید نفت درمقابل ارائه کالا یا خدمات را میدهد. چنین سازوکاری مشکل قانونی نقل و انتقالات بانکی را حل میکند؛ زیرا امکان کار کردن با یورو را مهیا میکند. البته این سیستم بیشتر به شرکتهای کوچک و متوسطی که کمتر تحت تأثیر تحریمهای امریکا قرار میگیرند کمک میکند؛ نه گروههای تجاری بزرگ. چالش اصلی ایجاد چنین سیستمی این است که همانند بخشی بانکی، نهادهایی جداگانه و مستقل ایجاد شود که تحت تأثیر منافع یا تحریمهای ایالات متحده قرارنگیرد.
با این حال، گروههای بزرگ، ممکن است ازسوی OFAC (دفتر کنترل داراییهای خارجی، که سازمان کنترل مالی امریکا است) ضربه بخورند. به همین دلیل تمامی شرکتهای بزرگ اروپایی مانند توتال، مارکتز، آلیانژ، زیمنس پس از اعلام خروج امریکا از توافق هستهای، ایران را ترک کردند.
با این حال این تردید باقی میماند که آیا تحریمهای نفتی امریکا علیه ایران کارساز خواهد بود؟ امروزه 20 درصد از تولید نفت ایران توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا خریداری میشود. در صورت تمایل اتحادیه اروپا تنها یک راه حل احتمالی که با دخالت مقامات دولتی ممکن خواهد شد وجود دارد؛ به این معنی که خود ایالات متحده نفت ایران را خریداری کند. زیرا برای دولت امریکا تحریم کردن دولتهای اتحادیه اروپا بسیار پیچیدهتر از مجازات شرکتهای خصوصی است. لازم به ذکر است که نفت 80درصد از صادرات ایران و حدود 40 تا 50درصد از درآمدهای بودجه دولت ایران را تشکیل میدهد.
مقاومت آسیایی
از مجموع 2.300.000 بشکه صادرات روزانه ایران تنها500 هزار بشکه به اتحادیه اروپا تعلق دارد؛اما نفت، قلب Heart نگرانیهای چین است؛ زیرا در روز حدود 500 تا 600 هزار بشکه نفت ایران را وارد میکند چین همچنان به خرید نفت ایران از طریق یک مکانیسم جبرانی مشابه، که برمبنای واحد پول یوان است ادامه میدهد. حتی ممکن است که چین در آینده از ایران بیشتر نفت بخرد؛ زیرا برای مبارزه با تحریمها تخفیف نیز خواهد داد. علاوه بر این انتقال پول چین از طریق مؤسساتی است که از ایالات متحده منفعتی نمیبرند و از تحریمها مصون هستند. طرفداران نفت ایران یعنی سرمایهگذاران چینی میتوانند با سرمایهگذاری در ایران نقدینگی لازم برای توسعه اقتصادی را فراهم آورند؛ بخصوص از طریق مؤسسات بانکی غیرحساس به تحریمهای امریکا. علاوه بر این پروژه جدید جاده ابریشم چین که اجازه عبور جادههای چین از ایران را میدهد برای مقامات ایران از نظر اقتصادی امیدبخش است.
هند نیز به نوبه خود در حال مذاکرات مهمی با مقامات امریکایی و فشار برای متقاعد کردن آنها برای معافیت از تحریمها است و مشروعیت ایالات متحده را زیر سؤال برده که مانع کشورهای خارجی برای معامله با یک کشور سوم میشود. امریکا همچنین به ترکیه برای توقف خرید نفت ایران فشار میآورد. ترکیه 9 درصد از صادرات ایران؛ معادل 5 میلیارد دلار در سال 2016 را به خود اختصاص داده بود.
درواقع استناد این کشورها برای مقاومت در مقابل امریکا، این است که امریکا با اعمال تحریمها قطعنامه 2231 شورای امنیت را نقض کرده است. آنها تحریمهایی برون مرزی را بهصورت غیرقانونی اعمال کردهاند و بسیاری از کشورها، از جمله کشورهای اروپایی و کشورهای در حال توسعه از این مشکل آگاه هستند؛ شاید دشمنی که امروز ایران است فردا کشوری دیگر باشد. بر همین اساس است که شاهد نوعی بیاعتنایی جهانی نسبت به پذیرفتن این جریان هستیم؛ چراکه در آینده میتواند برای کشورهای دیگر خطرآفرین باشد.
اثرات غیرقابل مقاومت تحریمهای امریکا
باوجود این مقاومتها، جای تعجب نیست که خریداران دیگری مانند کره جنوبی و ژاپن اعلام کردهاند که با خواستههای کاخ سفید موافقت کردند. معافیتهای اعطا شده واشنگتن به برخی کشورها از تحریمها نفتی ایران نیز یک امتیاز به شمار نمیآید؛ بلکه یک محاسبه منطقی از بازار Store جهانی نفت است. چرا که امکان جبران حذف ناگهانی 2میلیون و 300 بشکه نفت در روز وجود نخواهد داشت.
امروز ایالات متحده در حال تمرین برای اعمال فشارهای بیشتر بر همسایگان ایران برای محدود کردن تجارتهای غیرهیدروکربنی است. برای مثال، امریکا اخیراً مجبور شد به عراق برای واردات برق از ایران مجوز اعطاکند. در حالی که اعتراضها در بصره در واکنش به قطع برق و خاموشی افزایش یافته بود و برای عراق هیچ گونه معافیتی در نظر گرفته نشده بود. چنین روشهایی خطرات استفاده از پرداخت نقدی در منطقه و در نهایت تشدید تیرگی مبادلات اقتصادی را ترویج میدهد.
در نهایت ما میتوانیم فکر کنیم که روسیه یک متحد بسیار قدرتمند برای مقابله با امریکا برای حفظ برجام خواهد بود. با این حال روسیه برای تجارت با ایران چندان قوی به حساب نمیآید. چرا که محصولات خاصی جز در زمینه تسلیحات و برخی محصولات کشاورزی برای ارائه به ایران ندارد؛ درمقابل ایران هم بیش از این از مسکو برای توسعه اقتصاد خود انتظار ندارد. روسیه تنها کاندیدای چند درصد از تجارت ایران است. درسال 2017 تجارت میان ایران و روسیه شاهد کاهش بود؛ در حالی که این روند با کشورهایی چون عربستان سعودی روندی معکوس داشت.
منبع: گروه مطالعات استراتژیک اروپا اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
تیری کویل، دکترای علوم اقتصادی و استاد اقتصاد کلان / مترجم: فرزانه خوئینی
ارسال نظر