خوشگذرانی با مال حرام!

شاید هم تیره روزی های من به خاطر آه و نفرین خانواده ها و فرزندان کوچک رانندگانی است که برای به دست آوردن نان حلال از صبح تا شب مسافرکشی می کردند و من و همدستانم با سرقت خودرو و پول های آن ها، خوشگذرانی می کردیم. کاش آن روز که برای اولین بار دستگیر شدم از صحنه کلنگ زنی کارگر شهرداری درس می گرفتم و حداقل لحظه ای به نان حلال می اندیشیدم تا این گونه...

این ها بخشی از اظهارات جوان 21 ساله ای است که برای دومین بار به اتهام زورگیری از رانندگان مسافرکش توسط کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شده است. او که این بار به اتهام 16 فقره زورگیری و سرقت خودرو مورد بازجویی های قضایی قرار گرفته بود وقتی متوجه شد باید 10 سال از عمرش را در زندان سپری کند سرش را به نشانه تاسف تکان داد و گفت: سال 93 بود که به اتهام سرقت خودرو دستگیر شدم آن روز وقتی با دستانی بسته داخل خودروی پلیس آگاهی قرار گرفتم سروان همتی (افسر پرونده) کارگر شهرداری را که زیرآفتاب سوزان در حال کلنگ زنی بود نشانم داد و گفت آن مرد را ببین که برای روزی حلال و معاش خانواده اش چگونه عرق می ریزد! خندیدم و پاسخ دادم او تا غروب کلنگ می زند و در نهایت چند هزار تومان کف دستش می گذارند اما من با سرقت چندین برابر پول او را به راحتی به دست می آورم و خوشگذرانی می کنم اما کاش آن روز اندکی به روزی حلال هم می اندیشیدم ولی در آن سال به خاطر این که سابقه ای نداشتم و رضایت شاکیانم را گرفتم یک سال از عمرم را در زندان سپری کردم آن جا بود که با «کاووس» آشنا شدم. وقتی محکومیتم به پایان رسید دوباره به پاتوق های مصرف شیشه کشیده شدم تا این که مدتی بعد کاووس را نیز در یکی از همین پاتوق ها یافتم که او هم از زندان آزاد شده بود و شیشه مصرف می کرد. معمولا خلافکاران در همین پاتوق های مصرف مواد که در گوشه و  کنار شهر وجود دارد با یکدیگر آشنا می شوند چرا که در این مکان ها انواع خلاف ها از قبیل خرید و فروش موادمخدر، لوازم مسروقه، قمار، جعل و... انجام می شود. برادر 27 ساله ام نیز از همین پاتوق ها به سوی سرقت کشیده شد و هم اکنون در حال گذراندن 15 سال محکومیتش است و حتی خواهرم چنین سابقه کیفری دارد. خلاصه آن روز با همراهی «کاووس» و یک زن جوان باند دیگری تشکیل دادم و به زورگیری از رانندگان پرداختم. در ساعات پایانی شب خودرو ها را با پیشنهاد مبالغ بالا کرایه می کردیم و سپس با کشاندن راننده به حاشیه شهر خودروی او را با تهدید چاقو به سرقت می بردیم و با برداشتن قطعات و لوازم قابل فروش، لاشه آن را در همان منطقه می انداختیم اما در شانزدهمین سرقت به خاطر توهمات ناشی از مصرف شیشه در حالی که سوار بر خودروی سرقتی بودیم در کنار بزرگراه آسیایی مشهد تصادف و آن را رها کردیم سپس با تهدید چاقو زنی را که پشت فرمان پراید نشسته بود از خودرو پیاده کردیم و با سرقت پراید از محل گریختیم اما روز بعد کارآگاهان پلیس آگاهی به سراغمان آمدند و...

خراسان

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.