آدم های نمایشی را چطور تشخیص دهیم؟

به گزارش رکنا، کسانی که شخصیت نمایشی دارند، ذهن شان را به دو قسمت تقسیم می‌کنند. بخشی که مردم دوست دارند و بخشی که مردم دوست ندارند. آدم‌ هایی که با سروصدا، لباس‌های گران‌ قیمت و لبخند وارد می‌شوند و قربان‌صدقه‌تان می‌روند؛ این آدم‌ ها نمایشی هستند و عاشق جلب توجه.

جلب توجه و گرفتن تایید از مردم برای آن‌ها بسیار مهم است؛ برای همین سعی می‌کنند جوری رفتار کنند که دیگران دوست دارند. ویژگی‌های عمده این مدل شخصیتی که ممکن است به اختلال هم تبدیل شود را می‌توانید در ادامه بخوانید.

دوست دارند در مرکز توجه باشند

نقش‌بازها نیاز حیاتی به توجه دارند. در محیط خانواده، در روابط دوستی و حتی کاری دوست دارند همه به آنها توجه کنند و قدرشان را بدانند و به غیر از آن، دوست دارند همه توجهی که نصیبشان می‌شود، مثبت باشد.

آن‌ها برای کسب مقبولیت اجتماعی، خود را به هر آب و آتشی می‌زنند و سخت می‌کوشند تا انتظارات همه را برآورده کنند.

نقش‌بازها آرزو دارند که همه فکر کنند آن‌ها فوق العاده‌اند؛ برای همین نسبت به انتقاد بسیار حساس‌اند و آن را نوعی بی‌حرمتی می‌دانند!

احساساتی‌های خاطره‌باز

شخصیت‌های نقش‌باز در دنیای احساسات زندگی می‌کنند. واقعیت را بر مبنای چیزی که حس می‌کنند تعریف می‌کنند نه چیزی که فکر می‌کنند یا می‌دانند. این احساساتی بودن برای هر کسی که می‌خواهد با آن‌ها منطقی حرف بزند، می‌تواند آزاردهنده باشد.

علاوه‌براین، نقش‌بازها خاطرات گزینشی دارند. مثلا می‌توانند ساعت‌ها درباره اینکه فلان جلسه چقدر هیجان‌انگیز بود، چه کسی آمد، چه چیزی پوشیده بود، چه کسی از دست چه کسی عصبانی شد، صحبت کنند؛ اما درمورد اینکه درباره چه موضوعاتی حرف زده شد، هیچ چیزی ندارند که به شما بگویند.

خود را فراموش می‌کنند

شخصیت‌های بازیگر می‌دانند که در نظر دیگران باید چه‌جور آدمی باشند؛ ولی هیچ شناخت درستی از اینکه خودشان واقعا چه جور آدمی هستند، ندارند.

اغلب آن‌قدر که از زندگی و انگیزه‌های شخصیت‌های تلویزیونی محبوبشان می‌دانند، از زندگی و انگیزه خودشان خبر ندارند.

یک دلیل مهم فراموش کردن خود در این آدم‌ها این است که مدام به اینکه دیگران چه دوست دارند، فکر می‌کنند؛ برای همین بعد از مدتی خود را فراموش می‌کنند.

چطور خود را از نقش‌بازی نجات دهید؟

اگر این شخصیت نقش‌بازی خودتان و بقیه را اذیت می‌کند، باید فکری به حال خودتان کنید و با روش‌هایی سعی کنید خودتان را تعدیل کنید.

بگذارید افکارتان به رفتارتان سمت‌و‌سو بدهد: اول از همه فرق بین چیزی که فکر می‌کنید و چیزی که احساس می‌کنید را یاد بگیرید و سعی کنید انتخاب‌هایتان بیشتر بر پایه فکرتان باشد.

کارها را برای خودتان انجام دهید: این راه را امتحان کنید. مطمئن باشید از مصاحبت با خودتان خوشتان می‌آید.

خواسته‌تان را مطرح کنید: با خودتان کنار بیایید که شما هم خواسته‌هایی دارید و اشکالی ندارد این خواسته را از دیگران طلب کنید. اصلا خودخواهی نیست که بگویید: «لطفا این کار رو بکن.» یا «متشکرم که این کار رو برام کردی.»