به بهانه بزرگداشت علامه محمدباقر مجلسی؛
عالمی که از شاه خواست تا کفتربازی و مشروب خواری ممنوع شود
رکنا: علامه محمدباقر مجلسی در مراسم تاجگذاری سلطان، درخواست کرد تا شاه، کفتربازی و مشروب خواری را ممنوع کند.
به گزارش رکنا به نقل از سایت خبری پرسون، « محمدباقر مجلسی » ملقب به مجلسی دوم، صاحب کتاب « بِحارالانوار » که در کلاسهای متعدد درسی که برگزار میکرد بالغ بر هزار شاگرد حضور داشتند. او یکی از علمای تاثیرگذار در ترویج و تحکیم مذهب شیعه در دوره صفویه بوده اما مدح او از پادشاهان در مقدمه برخی آثارش و حضورش در دربار سلطان حسین صفوی مورد انتقاد همتایانش بوده است.
امروز ۳۰ مرداد که به نام بزرگداشت علامه « محمدباقر مجلسی » ثبت شده و به همین مناسبت به بررسی فعالیتهای دینی و سیاسی این عالم دوره صفوی پرداخته ایم.
آغاز تولد در اصفهان
محمدباقر مجلسی معروف به مجلسی دوم در سال ۱۰۳۷ هجری قمری در اصفهان دیده به دنیا گشود. پدرش محمدتقی مجلسی مشهور به مجلسی اول از مجتهدان سرشناس عصر خویش بود و نزد شیخ بهایی، فقیه عصر صفوی؛ ملا عبدالله شوشتری، فقیه شیعه قرن یازدهم قمری و میرداماد، فیلسوف دوره صفویه علم آموزی کرده بود. او سه همسر، چهار پسر و پنج دختر داشت.
آبا و اجداد مجلسی
سیدموسی شبیری زنجانی از مراجع تقلید قم معتقد است که مقصودعلی، پدر محمدتقی، شاعر بود و تخلصش مجلسی بود که به نسلهای بعد منتقل شد. برخی منابع لقب مجلسی را برگزاری مجالس پرشور جد آنان میدانند. منابع دیگر میگویند محمدتقی در روستای «مجلس» اصفهان زندگی میکرد از این رو لقب مجلسی بر این خاندان ماندگار شد.
نیای خاندان مجلسی حافظ ابونعیم اصفهانی از محدثان و حفاظ اهل سنت بوده است. پدربزرگ محمدباقر، ملا مقصود نیز اهل شعر و ادب بوده؛ جده پدری مجلسی دختر کمال الدین شیخ حسن عاملی نطنزی اصفهانی بوده است.
آمنه بیگُم یا آمنه خاتون، عالم و مشهورترین خواهر محمدباقر همسر محمدصالح بن احمد مازندرانی، از عالمان قرن یازدهم است. محدث نوری از محدثان شیعه قرن سیزدهم برادران مجلسی، میرزا عزیزالله و ملا عبدالله را ستایش کرده است.
تحصیلات و علم آموزی
محمدباقر پس از آموختن علوم مقدماتی از محضر علمای اصفهان و بیشتر از همه از حضور پدرش شاگردی کرد. از آنجایی که پدرش از شاگردان شیخ بهایی، فقیه عصر صفوی بود میتوان گفت ایشان از اندیشههای شیخ بهایی نیز تاثیر گرفته است.
میرزا عبدالله افندی از شاگردان و همکاران محمد باقر مجلسی در تدوین بحارالانوار معتقد است که ایشان دانش عقلی را در خدمت آقا حسین خوانساری، فقیه دوره صفوی و دانش نقلی را در حضور پدرش یاد گرفته است.
منابع تاریخی از حضور بالغ بر هزار شاگرد در مجالس متعدد درسی محمدباقر مجلسی خبر میدهند که میرزا عبدالله افندی، سید نعمت الله جزایری، محمد بن علی اردبیلی، میر محمد صالح خاتونآبادی، میرمحمدحسین خاتونآبادی و سید ابوالقاسم خوانساری برخی علمای مشهور شیعه و شاگردان ایشان هستند.
اجازه نقل روایت از ۱۸ تن از علما
محمدباقر مجلسی اجازه روایت از ۱۸ تن از علمای دوران خود که از آنان حدیث شنیده، داشت. ملا صالح مازندرانی، عالم و داماد مجلسی اول؛ محمدمحسن فیض کاشانی، فیلسوف و شیخ حر عاملی، فقیه مهمترین آنها به شمار میآیند.
شیخ حر عاملی، صاحب کتاب وسائل الشیعه در اجازهنامهی نقل روایت به علامه مجلسی گفته است: او تمام تلاش خود و اندیشه وقّادش را برای آموختن دانش حدیث و فقه و همه شاخههای معارف و کمالات به کار برده است.
علاوه بر این فیض کاشانی نیز در اجازهنامه به علامه مجلسی ایشان را جامع علوم عقلی و نقلی میداند.
آثار و کتاب های مجلسی
میرمحمدحسین خاتونآبادی، فقیه قرن دوازدهم تالیفات عربی علامه مجلسی را ۱۰ کتاب و نگاشتههای فارسی را ۴۹ اثر بیان کرده است. علامه به نگارش مجموعههای حدیثی اهتمام ورزید، این دسته از آثار با تلاش علمای شیعه در دوران صفویان رواج یافت.
کتاب بِحارالانوار، مجموعه حدیثی شیعه مهمترین و پرحجمترین کتاب اوست. این اثر ۷۰۰ هزار سطر دارد و در یکی از چاپهای آن ۱۱۰ جلدی است. ایشان و علمای همدوره معتقد بودند که همه علوم منشا الهی دارد و آثار همه آنها در سخنان امام معصوم علیه السلام پیداست؛ به همین دلیل بِحارالانوار تالیف شد.
اهمیت نگارش این اثر فاخر را میتوان در پاسخگویی به پرسشهای شیعیان و بینیازی به علوم انحرافیِ فلسفه و تصوف دید. ایشان با تالیفات حدیث شیعه سبب احیا و تقویت مذهب تشیع شده است.
از دیگر تالیفات علامه مجلسی را میتوان مجموعههای حدیثی کهن شیعه با طرح مباحث مختلف فقهی و غیر از آن را نام برد:
مرآةُ العُقُول، شرحی بر کتاب الکافی
مَلاذُ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، شرحی بر کتاب تهذیب الاحکام
الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه
الاعتقادات
رساله اوزان
رساله در شکوک و رساله در اذان
الوَجیزه فی الرجال
المسائل الهندیه
نگارش رسالات فارسی به منظور ترویج علوم دینی میان مردم عادی بود که پیش از علامه مجلسی آغاز شده بود اما شهرت این دست آثارِ علامه مجلسی باعث استقبال بسیاری از فارسی زبانان شد. شماری از این آثار:
حیاة القلوب، حلیة المتقین، عین الحیاة، زاد المعاد، تحفة الزائر، جلاء العیون، مشکاة الانوار و حق الیقین.
تقدم حدیث
علامه مجلسی در دورانی میزیست که گرایش به حدیث و اخبارگری میان علمای شیعه رواج بسیاری داشت. اخبارگرایان گروهی از فقیهان امامی بودند که اخبار و احادیث امامان شیعه را تنها منبع فقه و تنها منبع استنباط احکام شرعی میدانستند.
ایشان بیش از هر چیز دلبسته علوم نقلی به خصوص حدیث بود و حدیث امامان شیعه را مهمترین منبع دریافت معارف دینی و فرامین شرعی میدانست به همین دلیل حدیث را بر سایر علوم اسلامی به خصوص علوم فلسفی و عقلانی برتری میداد.
علامه مجلسی و بسیاری از محدثان معتقد بودند که حدیث امامان نه تنها یگانه منبع دریافت دانشهای موردنیاز برای هدایت انسان و سعادت اخروی است بلکه تنها منبع مهم در همه زمینههای علم و دانش بشری است.
با وجود گرایشی که علامه به حدیث داشت بسیاری از پژوهشگران علوم اسلامی ایشان را جزء علمای معتدل اخباری معرفی کردهاند حتی ایشان نیز مسلک خود را «طریق وُسطی» – راه میانه – روش مجهتدان و اخباریان مینامید.
پژوهشگرانی که علامه مجلسی را اخباری نمیدانستند آثار او را متفاوت از نظرات او با برخی تفکرات اخباریان استناد میکردند. ایشان برخلاف اخباریان به علم رجال ورود و کتابی در رجال تالیف کرد.
برخی نویسندگان با استناد به بخشی از نظرات علامه مجلسی که هم نظر با دیدگاه اخباریان است، او را یکی از پیروان اخباریگری میدانند، از جمله اینکه ایشان عقل را معتبر ندانسته و تنها راه رسیدن به معارف دینی حتی در اصول دین را مراجعه به گفتار امامان میدانسته است. ایشان نیز مانند سایر اخباریان فهم قرآن را تنها از طریق حدیث امامان امکانپذیر میدانست.
علامه مجلسی در آثار خود با اعتراض به برخی آرای فلاسفه، مخالفت خود را با عقلگرایی فلسفی نشان داده است. ایشان فلاسفه مسلمان را به دلیل پیروی از یونانیان و رها کردن قرآن و روایات اسلامی سرزنش میکند و کاربرد عقل را در صورتی که با مبانی دینی سازگار میبود مجاز میدانست.
حتی در آثارش به نظرات فلاسفه مسلمان نقد میکند و برخی از این عقاید را مخالف ضروریات دین میانگارد. از عقاید ایشان در این باب با استناد به روایات میتوان به اعتقاد به حدوث زمانی عالم، مادی بودن فرشتگان، مادی بودن معراج و معاد جسمانی نام برد.
بعدها برخی متخصصان فلسفه اسلامی مانند علامه طباطبایی این اندیشه علامه مجلسی را متناقض دانست و ورود ایشان به مباحث عقلانی را خطا بیان کرد.
علامه مجلسی در برخی آثارش به استدلالهای عقلانی و فلسفی میپردازد اما هنگامی که راه رسیدن به معرفت در اصول دین را بررسی میکند کاربرد دلیل عقلی را انکار میکند.
مخالفت با صوفیه
علامه مجلسی اندیشهها و آداب صوفیه را متفاوت با تعالیم امامان شیعه دانسته و در آثار خود این روش را نقد میکند. پایبند نبودن به احکام دینی، رواج یافتن آداب و آیینهای غیرشرعی مانند حلقههای ذکر و سماع از مواردی است که ایشان در رفتار صوفیان مورد نقد قرار است، در واقع مسئله اصلی ایشان پایبندی به احکام شرعی است.
علامه مجلسی در زمان شاه سلیمان صفوی از سال ۱۰۹۸ در سن ۶۱ سالگی به شیخ الاسلامی، بالاترین منصب دینی شیعی در دوره صفوی تا دوره پهلوی منصوب شد.
انتقادها از حضور در دربار
علامه مجلسی در مراسم تاجگذاری سلطان حسین صفوی حضور داشت و از او خواست که دستور شکستن بت هندیان ساکن در اصفهان، منع شرابخواری، منع کبوتر بازی و توقف جنگهای طایفهای را صادر کند و شاه نیز پذیرفت. اما برخی نویسندگان غربی این قدامات را سختگیریهای بیفایدهای میدانستند و معتقد بودند که علامه درصدد شیعه کردن اجباری سُنی مذهبان و فشار آوردن به زرشتیان، یهودیان و مسیحیان است اما منابع تاریخی روشنی از این نوشتهها وجود ندارد. علاوه بر این برخی مستشرقان، علامه مجلسی را متهم به قتل صوفیان میکنند که درستی این ادعا مورد تردید است.
ایشان در مقدمه برخی آثار خود به مدح پادشاهان صفوی پرداخته اما انتقاداتی به او برای همکاری با پادشان وارد بوده است. در حالی که گروهی از علمای شیعی با هدف برقراری حکومت شیعه با پادشاهان صفوی همراهی میکردند.
از سویی چون حکومت عثمانی در همسایگی آنان به دنبال بازسازی خلافت سُنی بودند علما با حمایت از حکومت صوفیان قصد داشتند حکومت شیعه پایدار بماند؛ تا حدی که بسیاری از مردم و حتی علامه مجلسی حکومت صوفیان را گاهی زمینهساز ظهور امام مهدی(عج) میدانستند.
امام خمینی در ستایش حضور علامه مجلسی در دربار صوفیان خطاب به روحانیون می گوید:
« من هم اگر چنانچه می توانستم یک سلطان جائری را به راه بیاورم می رفتم درباری می شدم. شما هم تکلیفتان این بود که اگر بتوانید یک سلطان جائری را آدمش کنید بروید درباری بشوید. این درباری شدن نیست. این آدم سازی است. نه این است که اینها درباری شدند، اینها میخواهند آدم بسازند. من گله دارم... نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلاً مجلسی ـ رضوان الله علیه – محقق ثانی – رضوان الله علیه – شیخ بهائی – رضوان الله علیه – با اینها روابط داشتند و میرفتند سراغ اینها همراهیشان میکردند، خیال کنند که اینها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به اینکه شاه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند! این حرفها نبوده در کار. آنها گذشت کردند؛ یک گذشت، یک مجاهدۀ نفسانی کردهاند برای اینکه این مذهب را به وسیلۀ آنها، به دست آنها [ترویج کنند]»
برخی علما با اعتقاد به نظریه عدم جواز همکاری با حکومت جائر که نظریه غالب بر فقه سیاسی شیعه بود از سیاست کنارهگیری کردند. به همین دلیل برخی علمای شیعه رویه علامه مجلسی را قبیح میدانستند و به امامت وی در برگزاری نماز جمعه اعتراض میکردند.
پایان زندگی
محمدباقر در شب ۲۷ رمضان ۱۱۱۰ قمری درسن ۷۳ سالگی در اصفهان درگذشت. آقا جمال خوانساری از شاگردان مجلسی اول و از علمای شیعه قرن دوازدهم بر پیکر ایشان نماز خواند. او در کنار مسجد جامع اصفهان معروف به مسجد عتیق و در جوار پدرش خاکسپاری شد. به همین منظور امروز، ۳۰ مرداد در تقویم ایران به نام بزرگداشت ایشان ثبت شده است.
ارسال نظر