استقلال و مرگی که نزدیک است؛ نوش داروی وزارت ورزش کجاست؟

محمود گودرزی وزیر وقت ورزش Sport شمشیر را از رو برای علی فتح الله زاده مدیر محبوب طرفداران استقلال Esteghlal بست و در شرایطی عجیب، نفراتی از وزارت ورزش مأموریت مصاحبه های جنجالی و ارائه تخلفات علی فتح الله زاده به مردم را بر عهده گرفتند و در برنامه های تلویزیونی از خجالت مدیریت استقلال در آمدند. همه این جنجال ها باید در پشت درهای بسته یا در دادگاه انجام شود، اما چرا وزارت ورزش به دنبال این نوع از مواجهه با باشگاه استقلال رفت؟

حال که سال ها از آن روزها می گذرد، اگر کسی بپرسد که اگر فتح الله زاده تخلفات گسترده کرده بود، پس حکم محکومیت او پس از 4 سال کجاست، چه جوابی دارید؟

افشارزاده پس از امیر قلعه نویی سراغ مربیان خارجی را می گرفت. سرجیو فاریاس برزیلی به مدیران استقلال پیشنهاد شد، اما ایگور استیماچ به دلیل مبلغ کمتری که پیشنهاد داده بود، به گزینه اصلی استقلالی ها تبدیل شد. وقتی به ایران آمد، یک راست به کمپ مرحوم ناصرحجازی رفت تا امکانات استقلال را مشاهده کند. استیماچ بیکار بود، او می توانست در هر شرایطی به استقلال بیاید اما مربی کروات زمانی که وضعیت کمپ را مشاهده می کند از مسئولان عذرخواهی می کند و اعلام می کند تنها در یک صورت می تواند بماند و مسئولیت نتایج را برعهده بگیرد. فقط در صورتی که کمپ استقلال تجهیز شود و وضعیت چمن آن بهبود پیدا کند. استیماچ که مبلغ زیادی را درخواست نکرده پس از طی کردن همه پروسه های انتقالش در راهروهای وزارت ورزش گیر افتاد. هنوز هم طرفداران استقلال درخواست شفاف سازی در مورد این انتقال را دارند. رفت و آمد هایی که در نهایت پرویز مظلومی همیشه بیکار و آماده حضور در استقلال را روی نیمکت استقلال نشاند.

وزارت ورزش و در رأس آن محمود گودرزی بعد از تقابل با علی فتح الله زاده، این بار به تقابل با بهرام افشارزاده برخواست. هواداران استقلال مات و مبهوت ماندند از این وزارت ورزش که به یاران خودش هم وقتی در استقلال چم و خم کار را یاد بگیرند، رحم نمی کند. به راستی اگر بهرام افشارزاده بد بود، چرا مدیرعامل باشگاه بزرگی چون استقلال شد؟ اگر تخلفی کرده بود، پس منتظر حکم محکومیت او در کنار حکم محکومیت علی فتح الله زاده خواهیم ماند.

هیات مدیره استقلال در این سال ها شاهد یک عضو کاملا سیاسی بوده است. این در حالی بوده که در طرف مقابل هم اکنون دو عضو اقتصادی در هیات مدیره پرسپولیس دیده می شود. عضو سیاسی که باید سراغش را در بهارستان گرفت. عضو سیاسی که تنها کارش مصاحبه بود و مصاحبه. او که به علیرضا منصوریان قول داد بتواند زمین تمرین ورزشگاه وزارت دفاع را برای استقلال مهیا کند اما در بین مصاحبه هایش همه چیز را فراموش کرد.

از سایر موارد می گذریم. از سایر اتفاقاتی که در چند سال اخیر برای باشگاه استقلال رخ داده است. می گذریم چون همین اندازه هم برای کُشتن استقلال کافی بوده است. استقلال حالا آخرین تیم لیگ برتر است. آنجا که وزارت ورزش صندلی آبی نرم و راحتی را برای استقلال رزرو کرده بود. هواداران استقلال از دیدن خون ریخته شده استقلالشان به فریاد آمده اند. مدیرعامل و سرمربی و وزیر ورزش را با هم متهم می کنند. هواداران استقلال علیرضا منصوریان را آنچنان کوبیدند تا حساب کار دست وزارت ورزش بیاید. آن ها استقلال را همچون فرزندی می بینند که در دستان وزارت ورزش در حال جان دادن است. دست های خونین وزارت ورزش که حالا اگر می خواهد خودش را تبرئه کند تنها باید دنبال نوش دارو باید باشد، نه بعد از مرگ استقلال. این نوش دارو همان است که مربی خارجی درجه1 بیاید و استقلال را مداوا کند. ترکیب هیات مدیره تغییر کند و امکانات لازم برای مربی بعدی استقلال فراهم شود. در غیر اینصورت تا سال ها از دولت تدبیر و امید به نیکی یادی نخواهد شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.