نظر خواننده مشهور اروپایی درباره خوانندگان ایرانی / کلوس ماین: صدای همایون شجریان ما را به سفر در زمان دیگری می‌برد

خواننده مشهور اروپایی در مورد خواننده های ایرانی نظر داد. این خواننده اروپایی نظر ویژه در مورد همایون شجریان خواننده سرشناس ایرانی داشت. این خواننده؛  صدای همایون شجریان را به گونه ای توصیف کرد که مخاطب این خواننده با صدای او گویی به سفر زمان برده می شود. نظرات این خواننده اروپایی را در ادامه می خوانید.

به گزارش رکنا به نقل از تسنیم , کلوس ماین خواننده گروه اسکورپیونز درباره آهنگ «با من صنما» با صدای همایون شجریان می‌گوید: آواز این آهنگ ما را به سفر در زمان دیگری می‌برد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گروه موسیقی «اسکورپیونز» به خوانندگی کلوس ماین یکی از گروه‌های شناخته شده موسیقی راک جهانی است که با فروش بیش از 22 میلیون آلبوم توانسته جایگاه خودش را به‌عنوان یکی از موفق‌ترین گروه‌های موسیقی در اروپا ثبت کند. آن‌ها با قطعات Rock you like a hurricane و Wind of change به شهرت جهانی دست پیدا کردند.

کلوس ماین در گفت‌وگویی که اخیرا با یکی از خبرنگاران ایرانی داشته، از ایران و سفرش به کشورمان گفته است. او امیدوار است روزی در ایران کنسرتی داشته باشد. ماین سه آهنگ از ساخته‌های موزیسین‌های ایرانی را شنیده و دیدگاهش را درباره این آثار گفته است. این خواننده درباره آهنگ «با من صنما» با صدای همایون شجریان دیدگاه جالبی دارد.

در ادامه، متن گفت و گو با کلوس ماین خواننده گروه «اسکورپیونز» را می‌خوانید:

درباره حضورتان در ایران برایمان بگویید. گویا پرفسور مجید سمیعی متخصصِ معروف مغز و ا عصاب از دوستان صمیمی و نزدیک شماست، دلیل حضور شما در ایران نیز همین دوستی بوده است.

تجربه‌ی بسیار خوبی بود. تهران شهری زیبا با کوه‌هایی با شکوه بود و به‌خاطر دارم از برج میلاد کل شهر دیده می‌شد، البته تجربه بسیار خاصی برای من محسوب ‌می‌شد. دوست عزیزم پرفسور مجید سمیعی من را به آنجا دعوت کرده بود. من جزئی از اجلاس تحقیقاتی مغز و اعصاب بودم و فکر نمی‌کردم کسی من را بشناسد. اما همیشه افرادی نزد من می‌آمدند ‌ و می‌گفتند «آقای کلوس ما دوست داریم با شما عکس بگیریم» و من خیلی غافلگیر شده بودم. خیلی جالب بود که با هوادارانی در ایران مواجه شدم که موسیقی‌های ما را شنیده بودند. به یاد دارم شب آخر قبل از ترک تهران، هنگامی که به اتاقم در هتل مراجعه کردم با نامه کوچکی مواجه شدم که نوشته بود: «سلام کلوس! ما می‌دانیم که تو اینجایی، ما آهنگ‌های تو را می‌شناسیم و از موسیقی تو لذت می‌بریم، یک کافه کوچک نه چندان دورتر در اینجا هست‌ که اگر به آنجا بیایی تعداد خیلی زیادی از مردم را خوشحال می‌کنی.» ولی دیروقت بود و من نمی‌توانستم تنها به آنجا بروم واقعا در آن لحظه ارتباط خیلی خوبی با طرفدارانمان در ایران برقرار کردم. بدون شک «اسکورپیونز» جزو پیشگامان بودند و ما خیلی دوست داریم که روزی فرصت اجرا در تهران را داشته باشیم و برگزاری کنسرت در ایران اتفاق خیلی عالی خواهد بود. در سال‌های قبل از شهرهای مختلف ایران مثل تهران به استانبول می‌آمدند که کنسرت ما را ببینند؛ به یاد دارم یک زوج ایرانی به دیدن ما در سنپترزبورگ آمدند و با محبت می‌گفتند؛ آرزوی ما این است که برای طرفدارانتان در ایران اجرا کنید.

شما با موسیقی ایران هم آشنا هستید؟ گویا در گذشته همکاری‌هایی با هنرمندان موسیقی ایران هم داشته‌اید.

خانواده من با خانواده پرفسور سمیعی رابطه بسیار دوستانه و نزدیکی دارند. حوالی سال2003 بود که پروفسور سمیعی یکی از دوستانش به نام انوشیروان روحانی را با من آشنا کرد؛ موزیسینی اسطوره‌ای که آهنگی ساخته بود که با جنس صدای من همخوانی داشت. پس از ملاقات با او و شنیدن آهنگ‌های آقای روحانی، به خانه رفتم و ترانه آهنگ «شاید من شاید تو» را نوشتم و در استودیو آن را ضبط کردیم که این آهنگ بخشی از آلبوم «شکست ناپذیر» شد و اعضای گروه این آهنگ را خیلی دوست داشتند.

انوشیروان روحانی موزیسینی فوق العاده است و موسیقی‌های بسیار زیبایی را ساخته است. من و او کنسرت مشترک هم برگزار کردیم. در کنسرت‌هایمان وقتی آهنگ «شاید من شاید تو» را اجرا می‌کردیم بعضی مواقع مردم درخواست اجرای دوباره این آهنگ را داشتند. من و آقای روحانی در کنسرت‌های مشترکی که داشتیم آهنگ‌هایی را اجرا می‌کردیم و این برای من تجربه‌ بی‌نظیری بود. زمانی که به تهران آمدم می‌دانستم مردم بسیار مهمان‌نواز هستند و فضا بسیار صمیمی بود به همین خاطر زمان خیلی خوبی را در تهران سپری کردم.

چرا برای حضور در ایران اطلاع رسانی نکردید؟

من جزئی از سمپوزیومِ جهانی مغز و اعصاب بودم و به تنهایی رفت و آمد داشتم. از طرفی من همراه کنگره مغز و اعصاب بودم که ارتباطی با موسیقی نداشت و اطلاع داشتم که پرفسور مجید سمیعی در ایران بسیار محبوب و شناخته شده است. او برای من، شخصی فوق العاده و دوستی محترم است و از آشنایی ما و خانواده‌هایمان سال‌های طولانی می‌گذرد و مفتخرم که من را به عنوان عضوی از کنگره به تهران دعوت کرد تا از این سفر لذت ببرم و باعث خوشحالی بود که فرصت بازدید از کشورتان را داشتم و باعث تعجب بود که در آنجا جوان‌هایی من را می‌شناختند و آهنگ‌های ما برای آن‌ها معنا و مفهوم داشت؛ فکر می‌کنم راه موسیقی و اسکورپیونز همین باشد.

ما برای یکدیگر احترام قائل هستیم و آشنایی با فرهنگ‌های مختلف مسئله مهمی است. همین مسئله باعث معروفیت گروه ما در روسیه و دیگر نقاط دنیا شد؛ باید به فرهنگ و کشوری که سفر می‌کنی احترام بگذاری. زمانی که با یکدیگر آهنگ می‌نویسیم مثل زمانی که با انوشیروان روحانی موزیسین مشهور ایرانی آهنگ می‌ساختیم، احترام دلیل اصلی این ارتباط بود او صدای من را دوست داشت و سبکی که آهنگ می‌نواخت مورد علاقه من بود به همین دلیل به سرعت با هم ارتباط گرفتیم زمانی‌که خواننده آلمانی ترانه می‌نویسد و موزیسین ایرانی موسیقی بسیار زیبایی را خلق می‌کند، همه این‌ها را کنار هم بگذار؛ سال‌ها بعد درمیابی حاصل این همکاری به یک آهنگ کلاسیک تبدیل شده است و در یوتیوب و اینستاگرام مشاهده می‌کنی نسخه‌های متفاوتی از «شاید من شاید تو» به زبان‌های روسی و اکراینی اجرا شده است و حتی کودکان روسی نیز این آهنگ را اجرا می‌کنند و میلیون‌ها نفر آن را تماشا می‌کنند. این آهنگ کوچک که ما در سال 2003 میلادی در همین استودیو در هانووا نوشتیم به خاطر احترامی بود که برای یکدیگر (من و انوشیروان) قائل بودیم. از موسیقی لذت ببریم و اجازه بدهیم که موسیقی صحبت کند؛ پخش سراسری آن در دنیا، اتفاق خوشایندی است و مردم آهنگ «شاید من شاید تو» را درک می‌کنند که می‌تواند دنیا را تغییر بدهد.

من موزیسین، من هنرمند، من خواننده و تو جراح مغز، زندگی‌ها را نجات می‌دهیم پس این یک آهنگ درباره دوستی من موزیسین و تو جراح مغز بود. پرفسور مجید سمیعی برای مدتی سرپرستی جراحان مغز را برعهده داشت. او بسیار شناخته شده، محترم و همچنین اسطوره‌ است و این آهنگ درباره ما بود و بسیار جالب است که چطور الهام می‌گیری و اتفاق می‌افتد و پرفسور سمیعی الهام بخش کل آهنگ بود و او معتقد بود که ما (من و انوشیروان) می‌توانیم همکاری کنیم که تبدیل به یک آهنگ بسیار زیبا برای جمعیت عظیمی از مردم دنیا شد و از آن لذت بردند و من هم از همکاری با یک موزیسین ایرانی بسیار لذت بردم. البته با انوشیروان روحانی دوستان خیلی صمیمی شدیم و هر زمان او را ملاقات می‌کنم درباره این موسیقی صحبت می‌کنیم و این اتفاق خوشایندی در موسیقی است که با هنرمندانی از فرهنگ‌های مختلف کار کنی و من از آن خیلی لذت بردم.

شما به ایران سفر کرده‌اید و چند روزی هم در ایران بوده‌اید؛ نظرتان درباره غذاهای ایرانی چیست؟

من عاشق غذاهای ایرانی هستم. در سفر به ایران به تعدادی رستوران رفتیم و آن‌ها با ما مثل خانواده سلطنتی رفتار می‌کردند و غذاهای ایرانی خیلی خوب بود. بعضی وقت‌ها که خانواده پرفسور سمیعی من را به منزلشان دعوت می‌کردند درباره غذاهای ایرانی چیزهایی یاد گرفتم و خیلی خوب بود.

در ایران هنرمندانی در زمینه موسیقی راک فعالیت دارند؛ آیا با ین هنرمندان آشنایی دارید؟

درواقع خیر؛ یک شب برنامه‌ای در تهران برگزار شد که آهنگی شبیه آهنگ اسکورپیونز توسط موزیسین ایرانی نواخته شد که من خیلی غافلگیر شدم و اجرای خوبی بود. اما به جز آن، گروه راک دیگری را نمی‌شناسم اما مطمئنم گروه‌هایی فعالیت دارند نسل جوانی که در اتاق رختکن آماده‌اند تا اجرا کنند و از زیبایی موسیقی لذت ببرند.

با توجه به‌اینکه در سال‌های اخیر هنرمندان زیادی به ایران سفر و اجرا داشتند، نظر شما درباره اجرا در ایران چیست. دوست دارید در ایران کنسرت داشته باشید؟

همانطور که گفتم، ما اعضای اسکورپیونز خیلی خوش قلب هستیم و با احترام زیادی با فرهنگ‌های دیگر برخورد می‌کنیم و مشتاقیم موسیقی‌مان را در تمام نقاط دنیا اجرا کنیم و مردم را به واسطه موسیقی همانند یک پل و به صورت صلح آمیز دورهم جمع کنیم. این موضوع درمورد ایران هم صدق می‌کند و البته بارها درباره این موضوع صحبت کرده‌ایم علاقه‌مندیم هر زمان که امکان آن فراهم شود برای مردم ایران اجرا کنیم.

دوران کرونا و قرنطینه را چطور پشت سر گذاشتید آیا تاثیر چشمگیری بر روی فعالیت شما داشت؟

ما خیلی خوش‌شانس هستیم که طی ده سال گذشته در سراسر دنیا تور کنسرت برگزار می‌کردیم و آخرین اجرای ما اوایل سال 2020 در استرالیا و جنوب شرقی آسیا مثل اندونزی و سنگاپور بود و هنگام بازگشت تصمیم به ضبط آلبوم جدید در استودیو گرفتیم و از آنجایی‌که زمان زیادی لازم داشت برنامه‌ریزی کردیم برای مدت زمان مشخص تور و اجرا نداشته باشیم تا رکورد جدیدی را ثبت کنیم و از فرصت فراگیری کرونا و قرنطینه برای تولید قطعات جدید در استودیو استفاده کردیم ولی فکر می‌کنم برای هنرمندان و گروه‌های جوان سخت‌تر بود به‌خاطر اینکه تمام درآمدشان از اجراها و فستیوال‌ها را از دست دادند و تاثیر سنگینی روی فرهنگ داشت و واقعا سخت بود با این فراگیری مقابله کنیم همانطورکه گفتم ما خیلی خوش شانس بودیم که برای حداقل 16 اجرا در سراسر دنیا برنامه‌ریزی نداشتیم لغو و یا تعویق این تعداد اجرا، منطقی نیست و ما خوش شانس بودیم که این اتفاق رخ نداد و از آنجایی که جلسات ضبط به اتمام رسیده امیدواریم شرایط به‌زودی مساعد شود و بتوانیم در سال 2022 دوباره به سفر برویم.

سه آهنگ از موزیسین‌های ایرانی برایتان فرستادیم که بشنوید و نظرتان را برایمان بگویید.

در ابتدا از شما برای ارسال این سه قطعه تشکر و سعی می‌کنم؛

آهنگ ساز کهنه از فرشید اعرابی، شروع بسیار قدرتمند، راک آلترناتیو با آوازها، ملودی گیرا و گیتار عالی داشت. این آهنگ دی ان ای جامعه سخت و سنگین را داراست و پخش آن در واکن (یکی از شهرهای آلمان) بازخورد فوق‌العاده‌ای خواهد داشت و طرفداران آن را دوست خواهند داشت.

درباره قطعه «با من صنما» با صدای همایون شجریان باید بگویم؛ اجرای آوازی، ما را به فرهنگ شگفت‌انگیز ایرانی می‌برد و مطمئن هستم که اگر بتوانم متن ترانه را درک کنم حتی قوی‌تر نیز خواهد بود. آواز، به آهنگ قدرت تحرک می‌بخشد و ما را مجبور به سفر به زمان دیگری می‌کند. این اثر بسیار قوی است.

آهنگ منشور با صدای کاوه یغمایی، آهنگ پاپ-راک عالی و عملکرد آواز و گروه بسیار خوب و گیتار لید فوق‌العاده است و بسیاری از پخش‌های رادیو را به خودش اختصاص می‌دهد. این جریان اصلی‌تر است و بنابراین مخاطبان زیادی پیدا خواهد کرد.

این سه قطعه بسیار خوب نوشته و تولید شده و اینکه شما چه نوع موسیقی دوست دارید، یک سلیقه شخصی است. برای من لذت‌بخش بود که از تنوع موسیقی ایرانی در زمان کنونی مطلع شوم و بهترین آرزوها را برای تمامی دوستداران موسیقی در ایران دارم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.